(حمله ی دشمن و غیره را) پس زدن، پس راندن
drive off
(حمله ی دشمن و غیره را) پس زدن، پس راندن
انگلیسی به فارسی
رانندگی کن
جملات نمونه
1. Don't forget, belt up before you drive off.
[ترجمه ترگمان]یادت نره کمربند را ببند قبل از اینکه بری
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید قبل از اینکه رانندگی کنید، کمربند را بپوشانید
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید قبل از اینکه رانندگی کنید، کمربند را بپوشانید
2. I heard a car drive off.
[ترجمه ترگمان] شنیدم یه ماشین داره حرکت می کنه
[ترجمه گوگل]من یک ماشین رانندگی را شنیدم
[ترجمه گوگل]من یک ماشین رانندگی را شنیدم
3. He was just about to drive off when the secretary came running out.
[ترجمه کامبیز مردانی] وقتیکه منشی در حال خارج شدن بود او خارج شد
[ترجمه ترگمان]اون فقط می خواست رانندگی کنه وقتی که منشی اومد بیرون[ترجمه گوگل]او فقط در حال رانندگی بود وقتی که دبیرخانه بیرون آمد
4. He duffed his drive off the first tee.
[ترجمه ترگمان]با ماشین اولین تی - ش رو زد بیرون
[ترجمه گوگل]او از اولین راهپیمایی خود رانندگی کرد
[ترجمه گوگل]او از اولین راهپیمایی خود رانندگی کرد
5. The cow twitched its flanks to drive off flies.
[ترجمه ترگمان]گاو پهلوهای خود را تکان می داد و مگس ها را می راند
[ترجمه گوگل]گاو آن را برای رانندگی مگس ها تکان داد
[ترجمه گوگل]گاو آن را برای رانندگی مگس ها تکان داد
6. We keep dogs in the yard to drive off intruders.
[ترجمه ترگمان]ما سگ ها رو توی حیاط نگه می داریم تا مردمو فراری بدیم
[ترجمه گوگل]ما سگ ها را در حیاط نگه می داریم تا از مزاحمان رانندگی کنند
[ترجمه گوگل]ما سگ ها را در حیاط نگه می داریم تا از مزاحمان رانندگی کنند
7. Jack duffed his drive off the first tee.
[ترجمه ترگمان] جک \"سوار ماشین اول شد\"
[ترجمه گوگل]جک از دور اول خود رانندگی کرد
[ترجمه گوگل]جک از دور اول خود رانندگی کرد
8. How do we decide who is to drive off first?
[ترجمه ترگمان]ما چطور تصمیم می گیریم که چه کسی اول رانندگی می کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه ما تصمیم می گیریم که چه کسی برای اولین بار رانندگی کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه ما تصمیم می گیریم که چه کسی برای اولین بار رانندگی کند؟
9. Yet somehow the usual automatic impulse to drive off invaders of his territory had been lulled into quiescence.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به هر حال به نحوی غیر ارادی به تاخت و تاز از مهاجمین خود منحرف شد و به سکوت فرو رفت
[ترجمه گوگل]با این حال، به طور شگفت انگیز، انگیزه اتوماتیک برای رانده شدن مهاجمان از قلمرو خود، به نفوذ خوابیده است
[ترجمه گوگل]با این حال، به طور شگفت انگیز، انگیزه اتوماتیک برای رانده شدن مهاجمان از قلمرو خود، به نفوذ خوابیده است
10. Patrick waited to watch him and his opponent drive off.
[ترجمه ترگمان]پاتریک \"منتظر بود که حواسش به اون باشه\"
[ترجمه گوگل]پاتریک منتظر شد تا او و حریف خود را رانندگی کند
[ترجمه گوگل]پاتریک منتظر شد تا او و حریف خود را رانندگی کند
11. Would you try to avoid her and drive off to certain death, or would you keep going and kill her?
[ترجمه ترگمان]آیا سعی می کنی از او دوری کنی و از مرگ حتمی دوری کنی، یا به رفتن ادامه بدی و او را بکشی؟
[ترجمه گوگل]آیا سعی می کنید از او اجتناب کنید و به مرگ خاصی رانندگی کنید یا می خواهید او را بکشید و او را بکشید؟
[ترجمه گوگل]آیا سعی می کنید از او اجتناب کنید و به مرگ خاصی رانندگی کنید یا می خواهید او را بکشید و او را بکشید؟
12. The men of St Martial's swarmed out to drive off their enemies.
[ترجمه ترگمان]مردان کلیسای سنت Martial برای بیرون راندن دشمنانشان ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]مردان سربازان خیابانی از دشمنان خود رانده شده اند
[ترجمه گوگل]مردان سربازان خیابانی از دشمنان خود رانده شده اند
13. They had to use tear gas to drive off the rioters.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند از گاز اشک آور برای راندن شورشیان استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از گاز اشک آور استفاده کنند تا از آشوبگران رانده شوند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از گاز اشک آور استفاده کنند تا از آشوبگران رانده شوند
14. Stansted is ideally located just a short drive off the M11 and the M2
[ترجمه ترگمان]Stansted به طور ایده آل فقط فاصله کوتاهی از the و M۲ قرار دارد
[ترجمه گوگل]Stansted در حالت ایده آل تنها یک درایو کوتاه از M11 و M2 قرار دارد
[ترجمه گوگل]Stansted در حالت ایده آل تنها یک درایو کوتاه از M11 و M2 قرار دارد
15. All you had to do was drive off the ferry, find the main road, and drive straight to Dublin.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که باید بکنی این بود که قایق را پیاده کنی، راه اصلی را پیدا کنی، و مستقیم به طرف دوبلن حرکت کنی
[ترجمه گوگل]همه شما باید انجام دهید، رانندگی کردن کشتی، پیدا کردن جاده اصلی، و رانندگی مستقیم به دوبلین
[ترجمه گوگل]همه شما باید انجام دهید، رانندگی کردن کشتی، پیدا کردن جاده اصلی، و رانندگی مستقیم به دوبلین
پیشنهاد کاربران
دور شدن
رهسپار شدن
شروع به حرکت کردن
ترک کردن
به معنی فرار کردن هم هست. مثلا دزدی که میشینه پشت ماشین شما و drive off میکنه
منحرف شدن . . خارج شدن
to cause or force ( someone or something ) to leave
دفع کردن ( حمله دشمن ! )
دفع کردن ( نیروی دشمن )
( از شهر ) راندن
An attack on this village a week ago driven off by Captain Tracey with his phaser
Star Trek TOS
دفع کردن ( حمله دشمن ! )
دفع کردن ( نیروی دشمن )
( از شهر ) راندن
An attack on this village a week ago driven off by Captain Tracey with his phaser
Star Trek TOS
راه افتادن با ماشین و ترک کردن محلی
دور شدن، گازشو گرفتن، ترک کردن
( جوری که سوار بر ماشین از مکان مورد نظر دور شده )
( جوری که سوار بر ماشین از مکان مورد نظر دور شده )
کلمات دیگر: