کلمه جو
صفحه اصلی

ambitious


معنی : بلند همت، جاه طلب، ارزومند، نامجو
معانی دیگر : بژهان، فرازجو، بسیار مشتاق (موفقیت یا قدرت یا شهرت)، غیرتمند، بلندپرواز، مستلزم کوشش و مهارت بسیار

انگلیسی به فارسی

جاه‌طلب، بلندپرواز، بلندهمت، آرزومند، نامجو، فرازجو، بسیار مشتاق (موفقیت یا قدرت یا شهرت)، غیرتمند


مستلزم کوشش و مهارت بسیار


بلند پروازانه، بلند همت، جاه طلب، ارزومند، نامجو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: ambitiously (adv.)
(1) تعریف: having or showing ambition.
مترادف: aspiring, determined, enterprising, zealous
متضاد: lazy
مشابه: climbing, competitive, designing, desirous, driving, eager, hungry, intent, itching, pushy, resolved, scheming, wishful

- They're all ambitious people trying to get to the top.
[ترجمه soheil taheri] همگی آنها افرادی مصصم هستند که در حال تلاش برای رسیدن به اوج می‏‏باشند.
[ترجمه Raha] آنها همیگی افراد جاه طلبی هستندکه در تلاش برای رسیدن به بالاترین مکان هستند
[ترجمه ترگمان] همه جاه طلب هستند و سعی می کنند به قله برسند
[ترجمه گوگل] آنها همه افرادی بلندپرواز هستند که تلاش می کنند تا به بالا برسند
- After acquiring his first ship, he had ambitious dreams of acquiring a whole fleet.
[ترجمه ترگمان] پس از بدست آوردن اولین کشتی، آرزوهای بزرگی برای بدست آوردن یک ناوگان کامل داشت
[ترجمه گوگل] پس از به دست آوردن اولین کشتی خود، او آرزوهای بلندپروازانه ای برای به دست آوردن کل ناوگان داشت

(2) تعریف: requiring great effort in order to be realized.
مترادف: arduous, difficult
متضاد: easy, effortless, undemanding
مشابه: audacious, bold, brave, daring, energetic, lofty, vigorous

- She's opted for an ambitious program of study.
[ترجمه ترگمان] او یک برنامه بلند پروازانه برای مطالعه انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل] او برنامه مطالعات بلند پروازانه ای را انتخاب کرده است

• aspiring, desirous of success ; requiring great effort
an ambitious person wants to be successful, rich, or powerful.
an ambitious idea or plan is on a large scale and needs a lot of work to be successful.

مترادف و متضاد

بلند همت (صفت)
ambitious, chivalrous, chivalric

جاه طلب (صفت)
ambitious

ارزومند (صفت)
anxious, solicitous, avid, wistful, ambitious, aspirant, desirous, appetent, wishful

نامجو (صفت)
ambitious

desiring success


Synonyms: aggressive, anxious, ardent, aspiring, avid, ball of fire, bent upon, climbing, come on, come on strong, designing, desirous, determined, driving, eager, eager beaver, earnest, energetic, enterprising, enthusiastic, fireball, get up and go, goal-oriented, go-getter, hard ball, high-reaching, hopeful, hungry, industrious, inspired, intent, longing, power-loving, purposeful, pushing, pushy, resourceful, self-starting, sharp, soaring, striving, thirsty, vaulting, zealous


Antonyms: content, fulfilled, satisfied, unassuming


requiring great effort, ability


Synonyms: arduous, bold, challenging, demanding, difficult, elaborate, energetic, exacting, formidable, grandiose, hard, impressive, industrious, lofty, pretentious, severe, strenuous, visionary


Antonyms: easy, facile


جملات نمونه

1. an ambitious undertaking
اقدام مستلزم سعی و پشتکار

2. the ambitious wife of his excellency, the minister
همسر جاه طلب جناب وزیر

3. a student who has always been diligent and ambitious
دانش آموزی که همیشه پرکار و ساعی بوده است

4. The government has announced an ambitious programme to modernize the railway network.
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه ای بلند پروازانه برای مدرنیزه کردن شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک برنامه بلند پروازانه برای ارتقاء شبکه راه آهن اعلام کرده است

5. Only ambitious students get the best marks.
[ترجمه رامین] فقط دانش آموزان بلند پرواز بهترین نمرات را کسب می کنند.
[ترجمه آیدین وۀیزلده] فقط دانش آموزان پرکار و ساعی نمرات خوب کسب می کنند
[ترجمه ترگمان]تنها دانش آموزان جاه طلب بهترین نمره را می گیرند
[ترجمه گوگل]فقط دانش آموزان بلند پروازانه بهترین علائم را دریافت می کنند

6. He was an ambitious man with a strong personality .
[ترجمه ترگمان]او مردی جاه طلب بود با شخصیتی قوی
[ترجمه گوگل]او یک مرد بلند پروازانه با شخصیت قوی بود

7. She is an ambitious career woman.
[ترجمه ترگمان]او زنی بلند پروازانه است
[ترجمه گوگل]او زن حرفه ای بلندپرواز است

8. We were going to do something more ambitious over Christmas this year but we never got it together.
[ترجمه ترگمان]امسال ما می خواستیم یه کار بهتر از کریسمس انجام بدیم، اما هیچ وقت با هم نبودیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم چیزی بیش از این کریسمس بلندپروازانه انجام دهیم اما ما هرگز آن را با هم نیافتیم

9. Nowadays it's acceptable for women to be ambitious. But it wasn't then.
[ترجمه Maryam kolivand] امروزه برای زنان قابل قبول است که جاه طلب باشن اما در گذشته اینطور نبود
[ترجمه ترگمان]این روزها برای زنان قابل قبول است که جاه طلب باشند اما آن موقع نبود
[ترجمه گوگل]امروزه برای زنان جاه طلبی مناسب است اما آن زمان نبود

10. The government has ambitious plans for prison reform.
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه های بلند پروازانه ای برای اصلاح زندان دارد
[ترجمه گوگل]دولت برنامه های بلندپروازانه ای برای اصلاحات زندان دارد

11. He is a highly ambitious politician.
[ترجمه ترگمان]او یک سیاست مدار بسیار بلند پروازانه است
[ترجمه گوگل]او یک سیاستمدار بسیار بلندپروازانه است

12. Alfred was intensely ambitious, obsessed with the idea of becoming rich.
[ترجمه ترگمان](آلفرد)شدیدا جاه طلب بود و به فکر ثروتمند شدن بود
[ترجمه گوگل]آلفرد به شدت بلندپروازانه بود، با ایده تبدیل شدن به غنی، وسواس داشت

13. The actress is ambitious of applause.
[ترجمه ترگمان]این هنرپیشه بلند پروازانه است
[ترجمه گوگل]بازیگر فیلم بلندپروازانه است

14. He is an ambitious young man full of enthusiasm and vitality.
[ترجمه ترگمان]جوان جاه طلب است سرشار از شور و نشاط
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوان بلندپایه است که پر از شور و شوق و سرزندگی است

A student who has always been diligent and ambitious.

دانش‌آموزی که همیشه ساعی و بلندهمت بوده است.


the ambitious wife of his excellency, the minister

همسر جاه‌طلب جناب وزیر


an ambitious undertaking

اقدام مستلزم سعی و پشتکار


پیشنهاد کاربران

شهرت طلب

بلندهمت

هوشمندانه

بلندپرواز ، جاه طلب
having or showing a strong desire and determination to succeed

Ambitious is Having a strong desire to do well or be ssuccessful

معنی این کلمه بلند پروازانه است

با انگیزه
مشتاق
جاه طلب

An ambitious person wants to be successful, rich, or powerful Even if it ends up to the detriment of others

سخت، دشوار - difficult to achieve
مانندambitious program

determined to be successful, rich, famous, etc

Very motivated to successed

بلندپرواز

More ambitious improvements were later attempted but were not successfully brought to market.

این کلمه به معنی جاه طلب می باشد ( و نه مصمم ) و بر خلاف زبان فارسی که این معنی در آن تا حدودی بار منفی دارد ، در زبان انگلیسی کاملا یک صفت مثبت طلقی میشود . یعنی در یک مصاحبه کاری گفتن اینکه من یک انسان ambitious هستم بار مثبت دارد نه منفی .
برای معادل عبارت مصمم می توان از determined یا diligent استفاده کرد .

جاه طلبی
جاه طلبانه
بلند پروازی
زیاده خواهی

Defeating america is an ambitious dream because it needs alot of effort and bravery

بلند پرواز
بلند همت


بلند پرواز ، جاه طلب
he is an ambitious young lawyer
او یک وکیل جوان بلند پرواز است 👨‍⚖️👨‍⚖️

These ambitious projects only stand a chance of happening if they get generous financial backing
پروژه های بلند پروازانه

فراتر

Having a strong desire to do well or be successful


کلمات دیگر: