کلمه جو
صفحه اصلی

misconception


معنی : تصور غلط
معانی دیگر : تصور غلط

انگلیسی به انگلیسی

• incorrect idea, mistaken belief, misunderstanding, misinterpretation
a misconception is an idea that is not correct or that has been misunderstood.

مترادف و متضاد

تصور غلط (اسم)
misconception

wrong idea, impression


Synonyms: delusion, error, fallacy, fault, misapprehension, misconstruction, misinterpretation, mistake, mistaken belief, misunderstanding


Antonyms: comprehension, perception, understanding


جملات نمونه

1. There is a popular misconception that too much exercise is bad for you.
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج وجود دارد که تمرین زیاد برای شما بد است
[ترجمه گوگل]یک تصور غلط رایج وجود دارد که ورزش بیش از حد برای شما بد است

2. It is a misconception to assume that the two continents are similar.
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است که فرض کنیم این دو قاره مشابه هستند
[ترجمه گوگل]این تصور غلطی است که فرض کنیم دو قاره مشابه هستند

3. Refugees have the misconception that life is great over here.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان دچار این بدفهمی هستند که زندگی در اینجا بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]پناهندگان تصور اشتباهی دارند که زندگی در اینجا بسیار عالی است

4. She had laboured under the misconception that Bella liked her.
[ترجمه ترگمان]او زیر تصور غلط بود که بلا او را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او تحت تصور اشتباه کار کرده بود که بلا دوستش داشت

5. A popular misconception is that plastic is a hazard to the environment.
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج این است که پلاستیک یک خطر برای محیط زیست است
[ترجمه گوگل]اشتباه رایج این است که پلاستیک خطر محیط زیست است

6. She also outlined another misconception that could explain the suspicion research nurses often encounter among other nurses.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تصور غلط دیگر را بیان کرد که می توانست این سو ظن را توضیح دهد که پرستاران تحقیق اغلب با پرستاران دیگر برخورد می کنند
[ترجمه گوگل]او همچنین تصور غلط دیگر است که می تواند سوء ظن پرستاران پژوهش اغلب در میان دیگر پرستاران مواجه توضیح خلاصه شده است

7. A second misconception is the belief that law is solely about criminal trials.
[ترجمه ترگمان]تصور اشتباه دوم این باور است که قانون صرفا مربوط به محاکمه های جنایی است
[ترجمه گوگل]تصور غلط دوم اعتقاد بر این است که قانون صرفا در مورد محاکمات جنایی است

8. Another part of the homecoming misconception I had to raze was thinking of this as a joyful time.
[ترجمه ترگمان]یک قسمت دیگر از تصور غلط بازگشت به جشن، من در فکر این بودم که این موضوع را به عنوان یک زمان شاد تصور کنم
[ترجمه گوگل]بخشی دیگر از تصور غلط درباره بازگشت به خانه، من مجبور شدم آن را به عنوان یک زمان خوشحال کنم

9. Another popular misconception of Darwinian evolution is that its products must be genetically determined because their inheritance depends on genes.
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط دیگر از تکامل داروین این است که محصولات آن باید به طور ژنتیکی تعیین شوند زیرا وراثت آن ها به ژن ها بستگی دارد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تصور غلط از تکامل داروینی این است که محصولات آن باید از نظر ژنتیکی تعیین شود؛ زیرا وراثت آنها به ژن بستگی دارد

10. For the main misconception that many people have is that orthodox women are regarded as inferior to men.
[ترجمه ترگمان]برای تصور غلط اصلی که بسیاری از مردم دارند این است که زنان سنتی به عنوان زنان پایین تر از مردان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]برای تصور اصلی غلط که بسیاری از مردم آن را دارند، این است که زنان ارتدوکس به عنوان مردان پایین تر در نظر گرفته می شوند

11. The misconception, however, is that once a legitimate grievance has been dealt with, the violence will end.
[ترجمه ترگمان]با این حال این تصور غلط حاکی از آن است که زمانی که یک شکایت قانونی مورد رسیدگی قرار گرفته است، خشونت به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، تصور غلط این است که یک بار شکایتی مشروع صورت گرفته است، خشونت به پایان خواهد رسید

12. This is a misconception because the next of kin has no legal right either to consent or to refuse consent.
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است، زیرا نزدیک ترین خویشاوند هیچ حق قانونی برای موافقت یا امتناع از موافقت ندارد
[ترجمه گوگل]این یک تصور غلط است، زیرا بعد از زایمان هیچ حق قانونی برای رضایت یا رد رضایت وجود ندارد

13. What's the biggest misconception people have about you?
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تصور غلطی که مردم درباره شما دارند، چیست؟
[ترجمه گوگل]چه کسی بزرگترین تصور غلط درباره شماست؟

14. However, he was able to clear away this misconception in his sermon on the following Sunday.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او توانست این سو تفاهم را در خطبه خود در روز یکشنبه بعد از بین ببرد
[ترجمه گوگل]با این حال، او توانست این تصور غلط را در خطبه خود در یکشنبه بعد از آن پاک کند

15. A misconception that exists about video recording of classes is that it is necessary to have a two-camera studio to do it.
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط که در مورد ضبط ویدئو کلاس ها وجود دارد این است که لازم است یک استودیوی دو دوربینی داشته باشیم تا این کار را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]یک تصور اشتباه در مورد ضبط ویدئو کلاس ها این است که لازم است که یک استودیو دو دوربین برای انجام آن داشته باشیم

پیشنهاد کاربران

باور نادرست

Wrong Imprssion

تصور غلط

تصور غلط
باور نادرست
Wrong Impression
برداشت اشتباه

سوء تفاهم

سوءبرداشت

باور غلط
تصور نادرست
سوءبرداشت

• incorrect idea, mistaken belief, misunderstanding, misinterpretation
• a misconception is an idea that is not correct or that has been misunderstood.
تصور غلط - سوء برداشت - ایده ی غلط راجب چیزی - باور و عقیده ی اشتباه
The most common misconception about hookah is that it's better than cigarettes but harmful even more

بدفهمی
سوء فهم
سوء برداشت

به نقل از هزاره:
تصویر غلط
فکر غلط
پندار نادرست
برداشت غلط
اشتباه

کژفهمی

باور عمومی که غلط است
باوری که عموم مردم دارند درباره چیزی اما غلط است

conception یعنی برداشت
misconception یعنی بدفهمی


کلمات دیگر: