کلمه جو
صفحه اصلی

sound out

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to try to read a word by saying the sound of each of its letters.

- You can sound out the word "pot" but not the word "though."
[ترجمه ترگمان] شما می توانید کلمه \"دیگ\" را بشنوید اما نه کلمه \"هر چند\"
[ترجمه گوگل] شما می توانید کلمه 'گلدان' صدا، اما نه کلمه 'هر چند'

• ask someone's opinion on an issue; pronounce an unfamiliar word by slowly uttering the sounds of each letter and assembling them into a word (for children who are learning to read)

جملات نمونه

1. I'll try to sound out the manager on the question of holidays.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم از مدیر برنامه تعطیلات صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم مدیر را بر روی سوال تعطیلات صدا کنم

2. They decided to sound out her interest in the project.
[ترجمه امیری] انها تصمیم گرفتند علاقه اورا به ان پروژه اعلان دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که علاقه خود را به پروژه نشان دهند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند که علاقه خود را به پروژه داشته باشند

3. They want to sound out his opinion before they approach him formally.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند قبل از اینکه رسما به او نزدیک شوند نظر او را اعلام کنند
[ترجمه گوگل]آنها میخواهند قبل از اینکه به طور رسمی به او نزدیک شوند نظر خود را بیان کنند

4. Of most concern is getting the best sound out of the instrument without the strings pulling it apart and needing returning too often.
[ترجمه ترگمان]از بیشتر نگرانی ها، دریافت بهترین صدا از دستگاه بدون سیم کشیدن آن و نیاز به بازگشت بیش از حد است
[ترجمه گوگل]بیشترین نگرانی، گرفتن بهترین صدا از ابزار بدون رشته جدا کردن آن و نیاز به بازگشت بیش از حد اغلب

5. Dingchui percussion sound out of my heart, a steel shackles of the Loop my arm.
[ترجمه ترگمان]percussion از قلب من به صدا در می آید، غل و زنجیر فولادی بازوی من حلقه می زند
[ترجمه گوگل]صدای منفجر کننده Dingchui از قلب من، یک غلطک فولاد از حلقه من بازو

6. Why not place a trial order to sound out the market potential?
[ترجمه ترگمان]چرا یک سفارش آزمایشی برای خروج از پتانسیل بازار انجام نمی دهید؟
[ترجمه گوگل]چرا یک دستورالعمل محاکمه ای برای صدور پتانسیل بازار نگذارید؟

7. We'll have to sound out the opposition before we decide what action to take.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تصمیم بگیریم چه تصمیمی باید بگیریم، باید مخالفت کنیم
[ترجمه گوگل]ما قبل از تصمیم به اقداماتی که باید انجام دهیم، باید از مخالفان دفاع کنیم

8. Why did the God play this joke to sound out our love?
[ترجمه ترگمان]چرا خدا این جوک رو اجرا کرد تا به عشق ما گوش بده؟
[ترجمه گوگل]چرا خدا این شوخی را انجام داد تا عشق ما را صدا کند؟

9. I have to sound out the new professor.
[ترجمه ترگمان]باید به صدای استاد جدید گوش بدم
[ترجمه گوگل]من باید استاد جدید را صدا کنم

10. You cannot shut the sound out.
[ترجمه ترگمان] تو نمی تونی صداش رو خاموش کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید صدا را خاموش کنید

11. Include the outsider illegal entry of examination of sound out, malice attack, and internal and legal customer of illegal more power behavior.
[ترجمه ترگمان]ورود غیر قانونی غیر قانونی برای بررسی صدا، حمله بدخواه، و مشتری داخلی و قانونی رفتار غیر قانونی قدرت بیشتر
[ترجمه گوگل]شامل ورود غیرقانونی خارجی از معاینه صدا، حمله بدخواهانه و مشتری داخلی و قانونی رفتار رفتار غیر قانونی بیشتر

12. We can sound out the opinios of your prospective audience.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم صدای مخاطبان بالقوه تان را بشنویم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نظرات مخاطبان آینده اش را بیان کنیم

13. Can the child sound out this complicated word?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است بچه این کلمه پیچیده را بشنود؟
[ترجمه گوگل]آیا کودک می تواند این کلمه پیچیده را صدا کند؟

14. How did you get the best sound out of your vina?
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی بهترین صدا رو از \"vina\" بیرون بیاری؟
[ترجمه گوگل]چگونه از صدای شما بهترین صدا را دریافت کردید؟

15. Students are encouraged to sound out words.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تشویق می شوند که کلمات را تلفظ کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان تشویق می شوند که کلمات را صدا کنند

پیشنهاد کاربران

Sound out someone
فکر کسی را خواندن
دست کسی را خواندن

بیان کردن، اعلام کردن، ادا یا تلفظ کردن

زمینه یابی

مصاحبه کردن

هجی کردن کلمه

به معنای، مزه دهان کسی را فهمیدن، زمینه یابی کردن، گمانه زنی کردن، نظرسنجی هم میباشد

دورپرسی کردن

Sound out: to try to find out the opinions of someone by asking questions

نظر کسی را پرسین
نظر سنجی کردن ( درباره چیزی )
I wanted to sound her out about a job that I'm thinking of applying for.
من می خواستم نظر او را بپرسم درباره ی یک شغل که در نظر دارم تقاضای استخدام کنم براش

sound outنظر یک نفر را پرسیدن
surveyنظر یک جامعه را پرسیدن


کلمات دیگر: