1. Please fill out the attached blank.
[ترجمه محمد حیدری] لطفا پیوست خالی را تکمیل کنید.
[ترجمه ترگمان]لطفا فضای خالی را پر کنید
[ترجمه گوگل]لطفا خالی پیوست را پر کنید
2. Could u tell me how to fill out this form?
[ترجمه محمد حیدری] میشه به من بگید که چطوری این فرم رو پر کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونی بهم بگی چطور فرم رو پر کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من بگویید چگونه این فرم را پر کنید؟
3. I don't know how to fill out this form.
[ترجمه محمد حیدری] نمی دونم این فرم رو چطور پرش کنم.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چطور این فرم را پر کنم
[ترجمه گوگل]نمی دانم چگونه این فرم را پر کنید
4. How do I fill out this form?
[ترجمه ترگمان]چطوری این فرم رو پر کنم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم این فرم را پر کنم؟
5. Please fill out a report on the theft.
[ترجمه ترگمان]لطفا یه گزارش از دزدی رو پر کنید
[ترجمه گوگل]لطفا گزارش سرقت را پر کنید
6. Could you fill out this form?
[ترجمه tinabailari] میشه این فرم رو پر کنی ؟؟
[ترجمه ترگمان]میتونی فرم رو پر کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این فرم را پر کنید؟
7. Fill out the application carefully, and keep copies of it.
[ترجمه ترگمان]برنامه را به دقت پر کنید و کپی های آن را نگه دارید
[ترجمه گوگل]درخواست را با دقت پر کنید و کپی از آن را نگه دارید
8. Please fill out the form in pen.
[ترجمه ترگمان]لطفا فرم را با خودکار پر کنید
[ترجمه گوگل]لطفا فرم را در قلم پر کنید
9. We had to fill out customs forms on the plane.
[ترجمه ترگمان]ما مجبور شدیم صورت های گمرکی روی هواپیما را پر کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم فرم های گمرکی را در هواپیما پر کنیم
10. Please fill out the form in block capitals.
[ترجمه ترگمان]لطفا فرم را در حروف بزرگ پر کنید
[ترجمه گوگل]لطفا فرم را در پایتخت های بلوک پر کنید
11. Pease fill out the beer for me.
[ترجمه ترگمان]Pease آبجو را برای من پر کن
[ترجمه گوگل]Pease پر کردن آبجو برای من
12. The underweight child has begun to fill out after regular exercises.
[ترجمه ترگمان]کودک با وزن کم شروع به پر کردن بعد از تمرینات منظم کرده است
[ترجمه گوگل]کودک کم وزن پس از تمرینات منظم پر شده است
13. A girl may fill out before she reaches her full height.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک دختر قبل از رسیدن به قد بلند او را پر کند
[ترجمه گوگل]یک دختر ممکن است قبل از رسیدن به ارتفاع کاملش پر شود
14. Her cheeks began to fill out.
[ترجمه ترگمان]گونه هایش شروع به پر کردن کرد
[ترجمه گوگل]گونه اش شروع به پر کردن کرد
15. He has been asked to fill out his book.
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شده است که کتابش را پر کند
[ترجمه گوگل]از او خواسته شده است که کتاب خود را پر کند