1. heightening the citizen's awareness
بالا بردن (سطح) آگاهی شهروندان
2. the students' political awareness
آگاهی سیاسی دانشجویان
3. The campaign was designed to increase public awareness of the problem.
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای افزایش آگاهی مردم از این مشکل طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این کمپین به منظور افزایش آگاهی عمومی از مشکل طراحی شده بود
4. Environmental awareness has increased over the years.
[ترجمه ترگمان]آگاهی از محیط زیست در طول سالیان افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]آگاهی محیط زیست در طول سال ها افزایش یافته است
5. We need to increase public awareness of the disease.
[ترجمه ترگمان]ما باید آگاهی عمومی از این بیماری را افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید سطح آگاهی عمومی از این بیماری را افزایش دهیم
6. Politicians now have much greater awareness of these problems.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران اکنون آگاهی بیشتری از این مشکلات دارند
[ترجمه گوگل]اکنون سیاستمداران آگاهی بیشتری نسبت به این مشکلات دارند
7. The debate should ratchet up awareness of the problem among members of the general public.
[ترجمه ترگمان]این بحث باید آگاهی از مشکل بین اعضای عمومی عمومی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بحث باید آگاهی از مشکل را در بین اعضای عمومی به خود جلب کند
8. The campaign has certainly succeeded in raising public awareness of the issue.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه قطعا در افزایش آگاهی عمومی از این موضوع موفق بوده است
[ترجمه گوگل]این کمپین مطمئنا موفق به بالا بردن آگاهی عمومی از موضوع شده است
9. The project should raise general awareness about bullying.
[ترجمه ترگمان]این پروژه باید آگاهی عمومی درباره قلدری را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]این پروژه باید آگاهی عمومی در مورد قلدری را افزایش دهد
10. There is a growing awareness of the seriousness of this disease.
[ترجمه ترگمان]آگاهی رو به رشدی از جدی بودن این بیماری وجود دارد
[ترجمه گوگل]آگاهی رو به رشد در مورد جدی بودن این بیماری وجود دارد
11. He seemed to have an intuitive awareness of how I felt.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که نسبت به من آگاهی دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که آگاهی شهودی از احساس من داشته است
12. It is important that students develop an awareness of how the Internet can be used.
[ترجمه ترگمان]مهم است که دانش آموزان آگاهی از نحوه استفاده از اینترنت را گسترش دهند
[ترجمه گوگل]مهم است که دانش آموزان آگاهی بیشتری از نحوه استفاده از اینترنت داشته باشند
13. Clare's kindness sharpened his awareness of the differences between them.
[ترجمه ترگمان]محبت Clare، آگاهی او را از تفاوت بین این دو نشان داد
[ترجمه گوگل]مهربانی کلر، آگاهی او را از اختلاف بین آنها تشدید کرد
14. She had a child's inchoate awareness of language.
[ترجمه ترگمان]او یک آگاهی کامل از زبان داشت
[ترجمه گوگل]او آگاهی کامل از زبان کودک داشت