1. The traveler related his adventures with some exaggeration.
مسافر سفر پر ماجرای خود را با کمی اغراق حکایت کرد
2. After viewing the cinema's latest show, the observant student was able to relate every detail.
دانشجوی نکته سنج بعد از دیدن آخرین نمایش سینما، قادر بود تمام جزئیات فیلم را شرح دهد
3. Would you say that misfortune is related to carelessness?
آیا تصور می کنید که بداقبالی به بی مبالاتی ارتباطی دارد؟
4. i am unable to relate these two events
قادر نیستم این دو رویداد را به هم مربوط کنم.
5. a perceptive historian who can relate the past to the present
مورخ هوشمندی که می داند چگونه گذشته را به حال ربط بدهد
6. i have never been able to relate to him
هرگز نتوانسته ام با اوتفاهم برقرار کنم.
7. The issues raised in the report relate directly to Age Concern's ongoing work in this area.
[ترجمه ترگمان]موضوعات مطرح شده در این گزارش مستقیما به کار مداوم مربوط به عصر در این زمینه مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]مسائل مطرح شده در این گزارش مستقیما مربوط به مشاغل سن در این زمینه است
8. Researchers are trying to relate low exam results and/to/with large class sizes.
[ترجمه ترگمان]محققان در تلاشند تا نتایج امتحانات پایین و \/ \/ را با اندازه های کلاس بزرگ ربط دهند
[ترجمه گوگل]محققان تلاش می کنند نتایج امتحان پایین و / یا / با اندازه های بزرگ کلاس مرتبط شوند
9. Other recommendations relate to the details of how such data is stored.
[ترجمه ترگمان]توصیه های دیگر به جزئیات این که چگونه این داده ها ذخیره می شوند، مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]توصیه های دیگر مربوط به جزئیات نحوه ذخیره سازی داده ها است
10. The professor told his students to relate theory with practice.
[ترجمه ترگمان]استاد به دانش آموزان خود گفت که تئوری را با عمل مرتبط کنند
[ترجمه گوگل]استاد به دانش آموزان خود گفت که تئوری را با تمرین مرتبط سازند
11. His remarks didn't relate to the topic under discussion.
[ترجمه ترگمان]اظهارات او ربطی به موضوع مورد بحث نداشت
[ترجمه گوگل]اظهارات او با موضوع مورد بحث ارتباط نداشت
12. The issues raised in the report relate directly to the ongoing work of the charity.
[ترجمه ترگمان]موضوعات مطرح شده در این گزارش مستقیما به کار مداوم موسسه خیریه مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]مسائل مطرح شده در این گزارش مستقیما مربوط به کار مداوم خیریه است
13. I don't understand how the two ideas relate.
[ترجمه ترگمان]نمی فهمم این دو ایده چطور با هم مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]من نمی فهمم که چگونه دو ایده مرتبط است
14. No one can relate to me.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند با من ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند با من ارتباط برقرار کند
15. Our findings relate to physically rather than the visually handicapped pupils.
[ترجمه ترگمان]یافته های ما به طور فیزیکی مربوط به دانش آموزان معلول است
[ترجمه گوگل]یافته های ما مربوط به جسمی است نه دانش آموزان معلول بصری
16. It is difficult to relate his argument to the facts.
[ترجمه ترگمان]ارتباط او با حقایق دشوار است
[ترجمه گوگل]استدلال خود را نسبت به حقایق دشوار است
17. Does the new law relate only to theft?
[ترجمه ترگمان]قانون جدید فقط مربوط به دزدی است؟
[ترجمه گوگل]آیا قانون جدید فقط مربوط به سرقت است؟
18. Attempts to relate studies on animals to those on humans are not really comparing like with like.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای ارتباط دادن به مطالعات بر روی حیوانات در مورد حیوانات واقعا با چنین چیزی مقایسه نمی شود
[ترجمه گوگل]تلاش برای ارتباط مطالعات در مورد حیوانات به کسانی که در انسان هستند، واقعا مقایسه با مانند
19. Laurie finds it difficult to relate to children.
[ترجمه ترگمان]لاری پیدا کردن ارتباط با بچه ها را مشکل پیدا می کند
[ترجمه گوگل]لوری با کودکان رابطه دشواری پیدا می کند
20. Many adults can't relate to children.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بزرگسالان نمی توانند با کودکان ارتباط برقرار کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بزرگسالان نمی توانند با فرزندان ارتباط داشته باشند