• difficult to attain, hard to get or find
hard to come by
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
نادر . کمیاب
kindred spirits are hard to come by: یار ان جان جانی نادر اند. دوستان صمیمی نادر اند.
kindred spirits are hard to come by: یار ان جان جانی نادر اند. دوستان صمیمی نادر اند.
مشکل پیدا می شود، مشکل به دست می آید.
. good chip hotel is hard t come by in London these days
. good chip hotel is hard t come by in London these days
دشوار یاب
دیریاب
صعب الحصول
صعب الوصول
دیریاب
صعب الحصول
صعب الوصول
رسیدن به آن یا پیدا کردنش ( مثلا مقدار یا تعداد ) سخت است
کلمات دیگر: