(از ریشه ی فارسی: سردار)، (هند و پاکستان و افغانستان) رییس، اشرافی، افسر ارشد، سردار، (هند - عنوان سیک ها) آقا
sirdar
(از ریشه ی فارسی: سردار)، (هند و پاکستان و افغانستان) رییس، اشرافی، افسر ارشد، سردار، (هند - عنوان سیک ها) آقا
انگلیسی به فارسی
(از ریشهی فارسی: سردار) (هند و پاکستان و افغانستان) رییس، اشرافی، افسر ارشد، سردار
(از ریشهی فارسی: سردار) (هند - عنوان سیکها) آقا
(از ریشهی فارسی: سردار) (مرد) سیک
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: in India, Afghanistan, or Pakistan, a military leader.
• (2) تعریف: in India, a person, esp. a Sikh, in a high or important position.
• privateer; commander
دیکشنری تخصصی
[] سردار، (واژة فارسی مصطلح در نپال) سرپرست گروه شرپاها در یک هیئت کوهنوردی
کلمات دیگر: