(آمریکا - خودمانی) منبع درآمد بی زحمت، پول مفت، منبع درامد بدون زحمت، منبع در امد نامشروع
gravy train
(آمریکا - خودمانی) منبع درآمد بی زحمت، پول مفت، منبع درامد بدون زحمت، منبع در امد نامشروع
انگلیسی به فارسی
منبع درآمد بدون زحمت، منبع در آمد نامشروع
قطار سس، منبع درامد بدون زحمت، منبع در امد نامشروع
انگلیسی به انگلیسی
• if you describe something such as a job or business as a gravy train, you mean that you get a lot of money from it without much effort; an informal expression.
مترادف و متضاد
income obtained with minimal effort
Synonyms: lap of luxury, life of ease, life of Riley
جملات نمونه
1. Privatization is not always the gravy train that governments promise.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی همیشه همان قطاری نیست که دولت ها وعده می دهند
[ترجمه گوگل]خصوصیسازی همیشه قطار سیب زمینی نیست که دولت وعده داده است
[ترجمه گوگل]خصوصیسازی همیشه قطار سیب زمینی نیست که دولت وعده داده است
2. A: This company is not a gravy train.
[ترجمه ترگمان] این شرکت یه ظرف آبگوشت نیست
[ترجمه گوگل]الف: این شرکت یک قطار سس نیست
[ترجمه گوگل]الف: این شرکت یک قطار سس نیست
3. Many teenage girls thought selling betel nuts a gravy train.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که betel را به یک قطار gravy می فروشند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که آجیل باله را یک قطار شفاف می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که آجیل باله را یک قطار شفاف می کنند
4. Their gravy train ended when the government stopped funding the research project.
[ترجمه ترگمان]قطار Their زمانی پایان یافت که دولت بودجه پروژه تحقیقاتی را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]قطار شستشو آنها به پایان رسید زمانی که دولت متوقف شد پروژه تحقیق را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]قطار شستشو آنها به پایان رسید زمانی که دولت متوقف شد پروژه تحقیق را متوقف کرد
5. The gravy train is just not for me.
[ترجمه ترگمان] اون ظرف آبگوشت فقط واسه من نیست
[ترجمه گوگل]قطار سس فقط برای من نیست
[ترجمه گوگل]قطار سس فقط برای من نیست
6. Bob has been on the gravy train ever since landing a job with the government.
[ترجمه ترگمان]باب از زمان فرود آمدن با دولت در ظرف سس شرکت داشته است
[ترجمه گوگل]باب تا کنون از زمانی که کار را با دولت انجام داده است، در قطار خمیر قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]باب تا کنون از زمانی که کار را با دولت انجام داده است، در قطار خمیر قرار گرفته است
7. A: George realized the gravy train was over when he got fired.
[ترجمه ترگمان]الف متوجه شد که وقتی اخراج شد، قطار در حال مستی است
[ترجمه گوگل]A: جورج متوجه شد که قطار شستشو وقتی که اخراج شد، تمام شد
[ترجمه گوگل]A: جورج متوجه شد که قطار شستشو وقتی که اخراج شد، تمام شد
8. Many government officials in America are on the gravy train.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار gravy هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار سس هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار سس هستند
9. He'll never leave his job. It's a real gravy train.
[ترجمه ترگمان]او هرگز شغلش را ترک نخواهد کرد این یه ظرف آبگوشت واقعیه
[ترجمه گوگل]او هرگز کار خود را ترک نخواهد کرد این یک قطار شیک واقعی است
[ترجمه گوگل]او هرگز کار خود را ترک نخواهد کرد این یک قطار شیک واقعی است
10. Mark has been on a gravy train all these years. There does seem to have pennies from heaven for him.
[ترجمه ترگمان] مارک \"همه این سال ها روی یه ظرف آبگوشت بوده\" به نظر می رسد که برای او پولی از بهشت به دست آمده است
[ترجمه گوگل]علامت گذاری شده در تمام این سال ها در یک قطار شیب دار بوده است به نظر می رسد که برای او پنی از بهشت وجود دارد
[ترجمه گوگل]علامت گذاری شده در تمام این سال ها در یک قطار شیب دار بوده است به نظر می رسد که برای او پنی از بهشت وجود دارد
11. For her, the advertising business is a real gravy train.
[ترجمه ترگمان]برای او، کسب وکار تبلیغات یک قطار gravy واقعی است
[ترجمه گوگل]برای او، کسب و کار تبلیغات یک قطار واقعی شیرین است
[ترجمه گوگل]برای او، کسب و کار تبلیغات یک قطار واقعی شیرین است
12. A: John seems to be on the gravy train these days.
[ترجمه ترگمان]ج: به نظر می رسد که جان این روزها در قطار gravy باشد
[ترجمه گوگل]A: جان به نظر می رسد بر روی این قطار شام امروز
[ترجمه گوگل]A: جان به نظر می رسد بر روی این قطار شام امروز
13. They were sitting on the gravy train too, enjoying the views from the observation car.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی the نشسته بودند و از مناظر آن اتومبیل لذت می بردند
[ترجمه گوگل]آنها نیز در قطار سس نشسته بودند و از دیدگاه ماشین دیداری لذت می برند
[ترجمه گوگل]آنها نیز در قطار سس نشسته بودند و از دیدگاه ماشین دیداری لذت می برند
14. It was a gravy train while it lasted, but it was unsustainable.
[ترجمه ترگمان]در آن حال که دوام داشت، یک ظرف آبگوشت بود، اما it بود
[ترجمه گوگل]این یک قطار سس بود در حالی که طول می کشید، اما بی ثبات بود
[ترجمه گوگل]این یک قطار سس بود در حالی که طول می کشید، اما بی ثبات بود
پیشنهاد کاربران
مفت خوری
یک شبه پولدار شدن؛
تلاش هایی که یک فرد انجام میدهد تا سریع و راحت تر به پول برسد و اغب با فریب و بدنیتی همراه میشود؛
نمونه بارزش میشود بورس هه
تلاش هایی که یک فرد انجام میدهد تا سریع و راحت تر به پول برسد و اغب با فریب و بدنیتی همراه میشود؛
نمونه بارزش میشود بورس هه
پول یا مفت
توضیح درباره اصطلاح gravy train
gravy به آب خورش می گویند که لذیذ و خوشمزه است. در قدیم، مامورین راه آهن که به مردم ایستگاه ها را اعلام می کردند از این اصطلاح استفاده کردند تا بفهمانند که کار بسیار ساده ولی بسیار پردر آمد دارند. امروزه هم این اصطلاح به پول مفت در آوردن اطلاق می گردد.
واژه قطار می تواند برای این به کار رفته باشد که همیشه در حال آمدن است.
منبع: سایت بیاموز
gravy به آب خورش می گویند که لذیذ و خوشمزه است. در قدیم، مامورین راه آهن که به مردم ایستگاه ها را اعلام می کردند از این اصطلاح استفاده کردند تا بفهمانند که کار بسیار ساده ولی بسیار پردر آمد دارند. امروزه هم این اصطلاح به پول مفت در آوردن اطلاق می گردد.
واژه قطار می تواند برای این به کار رفته باشد که همیشه در حال آمدن است.
منبع: سایت بیاموز
کلمات دیگر: