1. Tunica vaginalis subvolution was constantly used for treatment of filarial hydrocele in the past.
[ترجمه ترگمان]Tunica vaginalis subvolution به طور مداوم برای درمان filarial hydrocele در گذشته مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای درمان هیدروسل فیشرال در گذشته به طور مداوم استفاده از فرعی Tunica vaginalis به طور مداوم مورد استفاده قرار گرفت
2. The promeristem in the shoot apex consists of tunica, corpus and leaf primordium.
[ترجمه ترگمان]The در راس عکس شامل tunica، پیکره زبانی و primordium است
[ترجمه گوگل]پرومیرستم در انتهای ساقه شامل تونیکس، کپسول و برگ پریودیمیوم است
3. The tunica adventitia was serous membrane, but in the mesosalpinx, it was connective tissue.
[ترجمه ترگمان]The adventitia غشا serous بود، اما در the بافت پیوندی بود
[ترجمه گوگل]آدناتیک تونیکس غشای سرمی بود، اما در mesosalpinx، آن بافت همبند بود
4. The pathological changes of tunica media were reversible, without vasomotion and play a stent role only.
[ترجمه ترگمان]تغییرات pathological رسانه tunica، برگشت پذیر هستند، بدون vasomotion و نقش stent را ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک رسانه های تونیکا، برگشت پذیر بود، بدون واژینیت و تنها نقش استنت را بازی می کردند
5. The wall of intestine consists of mucous membrane, tunica muscularis and serous membrane.
[ترجمه ترگمان]دیواره روده از غشا مخاطی، غشا muscularis muscularis و غشا serous تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]دیواره روده شامل غشای مخاطی، عضله سازی تونیکس و غشای سروز است
6. By 140 days old, the tunica albuginea ovarii, cortex and medulla have completely developed.
[ترجمه ترگمان]تا ۱۴۰ روز گذشته the albuginea ovarii، قشر مخ و مغز به طور کامل توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]به 140 روز، تخمدان آلوگوینا تخمدان، قشر و مدولا کاملا توسعه یافته است
7. Elastic fibers in the tunica albuginea play an important role in the course of erection, and erectile dysfunction may result from decreased elastic fiber content.
[ترجمه ترگمان]الیاف الاستیک در the albuginea نقش مهمی در طول پی ریزی ایفا می کنند و اختلال عملکرد erectile ممکن است ناشی از کاهش مقدار فیبر الاستیک باشد
[ترجمه گوگل]الیاف الاستیک در تونیکا albuginea نقش مهمی در روند نعوظ بازی می کنند، و اختلال نعوظ ممکن است از کاهش میزان الیاف الاستیک افزایش یابد
8. The tunica albuginea surrounds the corpora cavernosa, specialized spongy tissue in the core of the penis that fills up with blood during an erection.
[ترجمه ترگمان]The tunica، corpora cavernosa، بافت اسفنجی متخصص در هسته of را احاطه کرده است که خون را در طول یک ساختمان پر می کند
[ترجمه گوگل]تونیکا albuginea conpora cavernosa، بافت اسفنجی ویژه در هسته آلت تناسلی مرد که خون را در طول نعوظ پر می کند، را احاطه کرده است
9. When the tunica albuginea tears, the blood that is normally confined to this space leaks out into other tissues.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خون جاری می شود، خونی که به طور معمول به این فضا محدود می شود به بافت های دیگر نشت می کند
[ترجمه گوگل]وقتی که آلبومینای تونیکا اشک میریزد، خون معمولی که به این فضا محدود می شود، به بافت های دیگر منتقل می شود
10. Then, tunica serosa, tunica mucosa and tunica submucosa were striped so that intact tunica muscularis were reserved.
[ترجمه ترگمان]سپس، tunica،، مخاط و submucosa، چنان راه راه بود که muscularis دست نخورده باقی مانده بودند
[ترجمه گوگل]سپس، تونیکس سروا، مخاطی تونیکس و زیر موکوسی تونیکس راه راه یافتند، به طوری که عضلات تونیکا دست نخورده حفظ شدند
11. It should clean the tunica intima of cyst, not injury debouch of pancreas, and ensure unobstructed pancreatic fluid flowing.
[ترجمه ترگمان]آن باید the tunica کیست را تمیز کند، نه debouch به پانکراس، و از مسدود کردن جریان مایع پانکراس جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]این باید intima تونیکس از کیست، پاک کردن آسیب پانکراس، و اطمینان از مایع پانکراس بدون جرقه جریان است
12. The wall of the stomach consists of tunica mucosa, tela submucosa, tunica muscularis and serosa.
[ترجمه ترگمان]دیوار معده شامل tunica مخاط، tela submucosa، tunica muscularis و serosa است
[ترجمه گوگل]دیواره معده شامل مخاطی تونیکس، زیرخالص تلای، muscularis tunica و serosa است
13. The tunica adventitia of middle arteries was comprised of abundant elastic fibers.
[ترجمه ترگمان]The tunica از arteries میانی متشکل از فیبرهای الاستیک فراوان بودند
[ترجمه گوگل]آوانتیتیو تونیکس از شریانهای میانی شامل الیاف الاستیک فراوان بود
14. The boundary between tunica adventitia which is serosa and submucosa is not obvious.
[ترجمه ترگمان]مرز بین tunica adventitia که serosa و submucosa است واضح نیست
[ترجمه گوگل]مرز بین آدنوفتی تونیکا که سروزا و زیر شکم است مشخص نیست
15. And their sum of the endangium and the tunica media accretived significantly. Contrasted with the model control group, the luminal area accretived significantly.
[ترجمه ترگمان]و مجموع آن ها of و رسانه های جمعی به طور قابل توجهی افزایش یافته است با استفاده از گروه کنترل مدل، ناحیه luminal به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]و مجموع آنها از اندانژیوم و رسانه های تونیکا به طور قابل توجهی افزایش یافته است در مقایسه با گروه شاهد مدل، منطقه لومینال به طور قابل توجهی افزایش یافته است