counterattack - معنی "counterattack"

انگلیسی به فارسی

حمله متقابل، حمله متقابل کردن

ضد حمله، حمله متقابل، حمله متقابل کردن

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: an attack made in return for another attack.

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )

حالات: counterattacks, counterattacking, counterattacked

• : تعریف: to make a counterattack.

• attack made in retaliation, responsive attack
retaliate, make a counterattack
a counter-attack is an attack on a person or group that has already attacked you.

دیکشنری تخصصی

[فوتبال] حمله متقابل

مترادف و متضاد

حمله متقابل (اسم)

counterattack

حمله متقابل کردن (فعل)

counterattack

جملات نمونه

1. to stage a counterattack

دست به پاتک زدن

2. our counter-attack evicted the enemy from the town

حمله ی متقابل (پاتک) ما دشمن را از شهر بیرون راند.

3. The Republicans have launched a strong counterattack against the Democrats' manifesto.

[ترجمه ترگمان]جمهوریخواهان یک حمله متقابل قوی علیه قطعنامه دموکرات ها راه اندازی کرده اند
[ترجمه گوگل]جمهوریخواهان علیه مانیفست دموکراتها ضد حمله بسیار خوبی را آغاز کرده اند

4. The General was massing his troops for a counterattack.

[ترجمه ترگمان]ژنرال نیروهای خود را برای یک ضد حمله جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]ژنرال سربازانش را برای حمله ضدجنگ کرد

5. We have launched a counterattack against them.

[ترجمه ترگمان]حمله متقابل علیه آن ها را آغاز کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما علیه آنها ضد حمله کرده ایم

6. The immediate counterattack is simple: Has the building been offered for sale on the open market?

[ترجمه ترگمان]حمله متقابل ساده است: آیا این ساختمان برای فروش در بازار آزاد پیشنهاد شده است؟
[ترجمه گوگل]ضد حمله سریع ساده است آیا ساختمان برای فروش در بازار باز ارائه شده است؟

7. But I still have to applaud this counterattack against tobacco's smoky glamour.

[ترجمه ترگمان]اما من هنوز باید این ضد طلسم کننده تنباکو را تحسین کنم
[ترجمه گوگل]اما من هنوز باید این ضد حمله را در برابر زرق و برق دود سیگار کشف کنم

8. The coach quickly came up with a cunning counterattack.

[ترجمه ترگمان]کالسکه به سرعت پیش می آمد
[ترجمه گوگل]مربی به سرعت با ضد حمله حیرت انگیز روبرو شد

9. His father's famous counterattack in the Daily Mirror sounds like the machine-gun rattle of an old-fashioned typewriter.

[ترجمه ترگمان]ضد حمله پدرش در دیلی Daily مثل صدای تق تق ماشین یک ماشین تحریر قدیمی است
[ترجمه گوگل]ضد حمله مشهور پدرش در Daily Mirror به نظر می رسد مانند ماشین تفنگ تفنگ ماشین تحریر قدیمی است

10. The authorities reacted swiftly with a smear counterattack.

[ترجمه ترگمان]مقامات به سرعت عکس العمل نشان دادند و به smear ضد حمله حمله کردند
[ترجمه گوگل]مقامات واکنش سریع خود را با یک ضد حمله اسمیر انجام دادند

11. Chavez unleashed a furious counterattack on his attacker.

[ترجمه ترگمان]چاوز حمله ای خشمگینانه علیه مهاجم به راه انداخت
[ترجمه گوگل]چاوز یک ضد حمله ضد حمله بر روی مهاجم خود راه انداخته است

12. Yuke Squadron We can handle the enemy counterattack.

[ترجمه ترگمان]Yuke Squadron \"میتونیم با دشمن\" counterattack \"مقابله کنیم\"
[ترجمه گوگل]یوک اسکادران ما می توانیم ضد حمله دشمن را اداره کنیم

13. Yuke Landing Force No enemy counterattack detected yet.

[ترجمه ترگمان]نیروی پیاده ورود دشمن هنوز به شدت شناسایی نشده است
[ترجمه گوگل]نیروی فرود Yuke هیچ ضد حمله دشمن شناسایی نشده است

14. Arjuna said: O Krsna, how can I counterattack with arrows in battle, Bhisma and Drona who are worthy of respect. O annihilator of enemies.

[ترجمه ترگمان]Arjuna گفت: \" ای وای، من چگونه می توانم با تیر در نبرد بجنگم، Bhisma و Drona که سزاوار احترام هستند ای annihilator دشمنان
[ترجمه گوگل]آرجونا گفت: 'ای کریستا، چگونه می توانم با فلش های نبرد، بیسمار و درونا که احترام شایسته ای دارند، ضد حمله کنم ' O نابود کننده دشمنان

15. We can handle the enemy counterattack.

[ترجمه ترگمان]ما می تونیم دشمن ضد حمله دشمن رو کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم ضد حمله دشمن را اداره کنیم

They counterattacked with all their tanks.

آنان با همه‌ی تانک‌های خود پاتک زدند.

پیشنهاد کاربران

پاتک

ضدحمله
پاتک

ضد حمله ( توی فوتبال شنیدید این عبارت رو )
در امور نظامی هم کاربرد داره