1. he renewed his passport
گذرنامه ی خود را تجدید کرد.
2. i renewed my offer
پیشنهاد خود را تجدید کردم.
3. they renewed their friendship
دوستی خود را از سر گرفتند.
4. the enemy renewed its attacks
دشمن حملات خود را از سرگرفت.
5. the workers renewed their demand
کارگران خواسته ی خود را تکرار کردند.
6. his contract was renewed
قرارداد او تجدید شد.
7. the two nations renewed the knots between them
دو ملت پیوندهای میان خود را تجدید کردند.
8. a good night's sleep renewed her strength
یک شب خواب راحت به او نیروی تازه بخشید.
9. she started work with renewed enthusiasm
با اشتیاق مجدد شروع به کار کرد.
10. The piping will need to be renewed.
[ترجمه ترگمان]The باید تجدید شوند
[ترجمه گوگل]لوله کشی باید تمدید شود
11. The army renewed its assault on the capital.
[ترجمه ترگمان]ارتش حمله خود را به پایتخت تمدید کرد
[ترجمه گوگل]ارتش حمله خود را به پایتخت ادامه داد
12. After praying, I felt spiritually renewed.
[ترجمه ترگمان]پس از دعا، احساس کردم که روح از نو احیا شده است
[ترجمه گوگل]بعد از دعا، احساس خلق و خوی معنوی کردم
13. The pilot renewed contact with the control tower.
[ترجمه ترگمان]خلبان با برج کنترل تماس گرفت
[ترجمه گوگل]خلبان تماس با برج کنترل را دوباره برقرار کرد
14. The project is to go ahead following renewed promises of aid from the UN.
[ترجمه ترگمان]این پروژه به دنبال وعده های مکرر کمک از سازمان ملل ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]این پروژه به دنبال وعده های تازه ای از کمک های سازمان ملل متحد است
15. I have renewed my subscription to the evening paper.
[ترجمه ترگمان]من subscription را به روزنامه عصر باز کرده ام
[ترجمه گوگل]من اشتراک خود را به روزنامه نوشتم
16. The threat of renewed civil war looms ahead.
[ترجمه ترگمان]خطر جنگ داخلی دوباره در پیش رو به رو است
[ترجمه گوگل]تهدید جنگ داخلی تجدید می کند