اصطلاح )
تو دردسر افتادن، به فاک رفتن، دخل کسی اومدن، اصطلاحا کار کسی تموم شدن
Your goose is cooked
کارت تمومه
دخلت اومده ( تو درد سر افتادی )
Our goose is cooked if they figure out how we manipulated the accounts
اگه بفهمند چطور حسابها رو دستکاری کردیم دخلمون دراومده ( کارمون تمومه )
تو دردسر افتادن، به فاک رفتن، دخل کسی اومدن، اصطلاحا کار کسی تموم شدن
Your goose is cooked
کارت تمومه
دخلت اومده ( تو درد سر افتادی )
Our goose is cooked if they figure out how we manipulated the accounts
اگه بفهمند چطور حسابها رو دستکاری کردیم دخلمون دراومده ( کارمون تمومه )