کلمه جو
صفحه اصلی

prolapse


معنی : سقوط، پایین افتادگی، پایین افتادن
معانی دیگر : (پزشکی - پایین افتادگی یا جابه جا شدگی اندام درونی) پیش افت، پیش افت کردن

انگلیسی به فارسی

پایین افتادگی، سقوط، پایین افتادن


پرولاپس، پایین افتادگی، سقوط، پایین افتادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the falling down or slipping out of place of a body part or organ, esp. the uterus.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: prolapses, prolapsing, prolapsed
• : تعریف: to fall or slip out of place.

• instance of falling out of place, instance of sinking out of the correct position (medicine)
fall out of place, slip out of the correct position (medicine); move out of position, slip out of place

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] پرولاپس ؛ بیرون زدن بافت یا اندامی از جایگاه طبیعی آن .

مترادف و متضاد

سقوط (اسم)
drop, decline, downfall, fall, crash, collapse, chute, falling, crackup, prolapse, plumper, tailspin

پایین افتادگی (اسم)
prolapse

پایین افتادن (فعل)
fall down, prolapse

جملات نمونه

1. There was no evidence of mucosal prolapse in any anterior wall biopsy specimen.
[ترجمه ترگمان]هیچ شواهدی از mucosal prolapse در هیچ گونه نمونه برداری از دیوار جلویی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ نمونه پروتوزی مخاطی در هر نمونه بیوپسی دیواره قدامی وجود نداشت

2. The pathological changes of mucosal prolapse deserve particular mention.
[ترجمه ترگمان]تغییرات روانی of سزاوار این است که به این موضوع اشاره کنند
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک پرولاپس مخاطی ضروری است

3. Figure C shows the detail of mitral valve prolapse.
[ترجمه ترگمان]شکل C جزییات دریچه میترال را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل C جزئیات پرولاپس دریچه میترال را نشان می دهد

4. Objective To investigate the nursing methods of prolapse and hemorrhoids ( PPH ) with stapler.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش های پرستاری از prolapse و بواسیر (PPH)با stapler
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روشهای پرستاری پرولاپس و هموروئید (PPH) با استاپلر

5. Massive genital organ prolapse is usually corrected with surgical treatment while mild genital organ is first treated with conservative treatment.
[ترجمه ترگمان]اندام های genital آلات تناسلی معمولا با عملیات جراحی اصلاح می شود در حالی که اندام تناسلی نرم اولین بار با رفتار محافظه کارانه درمان می شود
[ترجمه گوگل]پرولاپس انسداد عضلانی معمولا با درمان جراحی اصلاح می شود در حالی که در ابتدا اندام تناسلی خفیف با درمان محافظه کارانه درمان می شود

6. What makes spend valve prolapse gently? Remedial way, what should notice?
[ترجمه ترگمان]چی باعث میشه که دریچه رو به آرامی باز کنه؟ به هر حال، چه خبر؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی پرولاپس شیر را به آرامی انجام می دهد؟ راه درمان، چه باید بکنید؟

7. The tumor may prolapse through the orifice.
[ترجمه ترگمان]تومور ممکن است از سوراخ عبور کند
[ترجمه گوگل]تومور ممکن است از طریق سوراخ پرولاپس عبور کند

8. Objective:To analyze the causes of prolapse vaginae posterior and methods of its operation treatment.
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل علل of vaginae پشتی و روش های درمانی آن
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل علل پرولاپس واژینال خلفی و روش درمان آن

9. Approach for the clinical effectiveness of prolapse of lumbar intervertebral disc by peridural impact with tractional manipulation.
[ترجمه ترگمان]برای اثربخشی بالینی of کمری کمری از اثر peridural با manipulation tractional استفاده کنید
[ترجمه گوگل]رویکردی برای اثربخشی بالینی پرولاپس دیسک بین مهره کمری با تأثیر پریودرال با دستکاری کششی

10. Can be palpebral prolapse treated completely?
[ترجمه ترگمان]آیا می توان آن را به طور کامل درمان کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان پرولاپس پروستات پالپبرا به طور کامل درمان شد؟

11. We reported a case of vaginal vault prolapse with enterocele and stress incontinence occurring in a short period after vaginal hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد از vault واژینال با enterocele و بی اختیاری استرسی را که در یک دوره کوتاه پس از hysterectomy واژینال اتفاق می افتد را گزارش کردیم
[ترجمه گوگل]ما گزارش دادیم پرولاپس طاعون واژینال با انتروکسیل و بی اختیاری استرس در یک دوره کوتاه پس از هیسترکتومی واژینال گزارش شده است

12. Purpose To observe effect on physiotherapy cures prolapse of lumbar intervertebral disc.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده تاثیر در فیزیوتراپی بر روی دیسک intervertebral کمری
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تاثیر بر روی فیزیوتراپی پرولاپس دیسک بین مهره کمری

13. Side quarrel prolapse suffers from when predestined relationship of facial nerve mandible raises be put into trouble, red lip cannot evaginate .
[ترجمه ترگمان]نزاع جانبی prolapse از وقتی که رابطه پیش تعیین شده فک عصب صورت را به دردسر می اندازد رنج می برد، لب سرخ نمی تواند تکان بخورد
[ترجمه گوگل]پرولاپس مبارزه با طرف مقابل از زمانی رخ می دهد که ارتباط دائمی بین اندام عضله صورت با مشکل مواجه می شود، لب قرمز نمی تواند آزاردهنده باشد

14. Thin arm is put down slowly, till prolapse of both hands nature, double leg is close, the body is erect, coxal take up, change another arm to continue again next measure the movement of one.
[ترجمه ترگمان]بازوی نازک به آرامی پایین کشیده می شود، تا اینکه prolapse هر دو طبیعت دست ها، پای دو برابر نزدیک است، بدن بلند می شود، coxal بالا می رود، و یک بازوی دیگر را تغییر می دهد تا دوباره حرکت بعدی را اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]بازوی نازک به آرامی قرار می گیرد، تا زمانی که پرولاپس از طبیعت هر دو دست، دو پا نزدیک است، بدن راست است، سفت و محکم گرفتن، تغییر دست دیگری برای ادامه دوباره اندازه گیری حرکت بعدی

15. Genitourinary prolapse occurs when faults develop in the mechanisms for vaginal and uterine support.
[ترجمه ترگمان]genitourinary prolapse زمانی رخ می دهد که نقص هایی در مکانیسم حمایت واژینال و رحمی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]پرولاپس پروتز سنتانی هنگامی رخ می دهد که گسل ها در مکانیسم های حمایت واژن و رحم رشد می کنند

پیشنهاد کاربران

افتادن ، سقوط
مثال :
bladder prolapse
افتادگی مثانه

دامپزشکی و علوم دامی
بیرون زدگی

( پزشکی ) دررفتگی

prolapse ( پزشکی )
واژه مصوب: فروافتادگی
تعریف: افتادگی عضو یا بخشی از بدن از محل طبیعی خود براثر ضعف بافت های نگهدارنده


کلمات دیگر: