کلمه جو
صفحه اصلی

tonic


معنی : تنیک، صوتی، نیروبخش، مقوی، صدایی، اهنگی
معانی دیگر : توانبخش، فرح بخش، مفرح، داروی مقوی، (زبان شناسی) نواختی، نواخت بر، (آب گازدار که با ودکا یا جین و غیره می آمیزند) تانیک، سودا، وابسته به یا عامل کشیدگی طبیعی عضلات، کشمندگر، کششی، کشسانی، (مشددترین هجای واژه) هجای تکیه بر، هجای فشارین، (موسیقی) نت اول، نت کلیدی، رجوع شود به: voiced

انگلیسی به فارسی

تونیک، تنیک، مقوی، نیروبخش، صدایی، صوتی، اهنگی


نیروبخش، مقوی، صدایی، اهنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that refreshes or restores one's strength or vigor.
مشابه: remedy

(2) تعریف: a medicine with this effect.

(3) تعریف: the first note of a diatonic musical scale; keynote.
مشابه: key, keynote

(4) تعریف: carbonated quinine water, used in mixed drinks; tonic water.
صفت ( adjective )
مشتقات: tonically (adv.)
(1) تعریف: acting as a tonic.
متضاد: lethargic
مشابه: cordial

(2) تعریف: of, pertaining to, or based on the first note of a diatonic scale.

• medicine or agent that strengthens and invigorates, something that restores and refreshes; preparation for the hair and scalp
restorative, bracing, invigorating; based on the first tone of a scale (music); relating to tone or accent
tonic or tonic water is a colourless, fizzy drink that has a slightly bitter flavour and is often mixed with alcoholic drinks.
a tonic is a medicine that makes you feel stronger, healthier, and less tired.
you can refer to anything that makes you feel stronger or more cheerful as a tonic.

مترادف و متضاد

Synonyms: analeptic, boost, bracer, conditioner, cordial, drug, fillip, invigorator, livener, pick-me-up, pickup, refresher, restorative, roborant, shot in the arm, stimulant, strengthener


تنیک (اسم)
tonic

صوتی (صفت)
acoustic, vocal, sonic, phonic, tonic, vowel, sonant, vocalic

نیروبخش (صفت)
tonic, bracing, life-giving

مقوی (صفت)
strengthening, tonic, nourishing, fortifying, restorative

صدایی (صفت)
phonic, tonic

اهنگی (صفت)
tonic

restorative drink, medicine


جملات نمونه

a heart tonic

داروی مقوی قلب


The tonic air of Towchal increased my appetite.

هوای فرح‌بخش توچال اشتهای مرا زیاد کرد.


Seeing Mehri at that moment was a tonic for me.

دیدن مهری در آن لحظه برایم نیروبخش بود.


Chinese is a tonic language.

چینی یک زبان نواختی است.


gin and tonic

جین و آب گازدار


1. hair tonic
داروی تقویت مو

2. the tonic air of towchal increased my appetite
هوای فرح بخش توچال اشتهای مرا زیاد کرد.

3. a heart tonic
داروی مقوی قلب

4. gin and tonic
جین و آب گازدار

5. gin and tonic and a slice of lime
جین و تونیک و یک قاچ لیموترش

6. chinese is a tonic language
چینی یک زبان نواختی است.

7. a double gin and tonic
(مشروب) جین و تانیک دوبل

8. ginseng is an oriental tonic
جین سنگ یک داروی مقوی خاور دور است.

9. seeing mehri at that moment was a tonic for me
دیدن مهری در آن لحظه برایم نیروبخش بود.

10. We can use tonic water or orange juice as mixers.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از آب و یا آب پرتقال به عنوان مخلوط کن استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم از آب تونیک یا آب پرتقال به عنوان میکسر استفاده کنیم

11. I'll have a gin and slimline tonic, please.
[ترجمه ترگمان]من جین و تونیک می خوام، لطفا
[ترجمه گوگل]من یک جین و تونیک باریک دارم، لطفا

12. A lot of people need a tonic at the end of the winter.
[ترجمه ترگمان]افراد زیادی در پایان زمستان به یک داروی تقویتی نیاز دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در پایان زمستان نیاز به تونیک دارند

13. This tonic will work miracles for your depression.
[ترجمه ترگمان]این تونیک، معجزه رو برای افسردگی تو کار می کنه
[ترجمه گوگل]این تونیک معجزه برای افسردگی شما کار خواهد کرد

14. No tonic for me, please, I like my vodka straight.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم تونیک منو صاف کن من ودکا رو درست دوست دارم
[ترجمه گوگل]برای من تونیک نیست، لطفا، ودکا را مستقیما دوست دارم

15. The weekend break was just the tonic I needed.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات آخر هفته فقط همون تونیک آیه که نیاز داشتم
[ترجمه گوگل]تعطیلات آخر هفته تنها تونیک مورد نیاز من بود

16. A gin and tonic with ice and lemon, please.
[ترجمه ترگمان] یه جین و تونیک با یخ و لیمو لطفا
[ترجمه گوگل]جین و تونیک با یخ و لیمو، لطفا

Ginseng is an oriental tonic.

جینسنگ یک داروی مقوی خاور دور است.


پیشنهاد کاربران

معجون انرژی زا

● نوشیدنی انرژی زا
● نوشیدنی تلخ مزه ای که به همراه نوشیدنی های الکلی مصرف میشود
● صفا، رویداد فرح بخش
● مایع تقویت کننده مو
● نت اول از هشت نت موسیقی

موهایت دارد می ریزد ( کم پشت است ) احتیاج به داروی تقویت دارد
Your hair is getting rather thin. It needs a tonic


مرحله انقباض عضلات در حملات صرع

تقویت کننده
معجون تقویت کننده


کلمات دیگر: