1. a broom with a long handle
جارو با دسته ی بلند
2. a new broom sweeps clean
رئیس جدید همیشه روال کارها را عوض می کند
3. i got a broom and swept the broken glass
جاروب آوردم و شیشه شکسته ها را جارو کردم.
4. There's a broom cupboard under the stairs.
[ترجمه ترگمان]زیر پله ها گنجه کوچکی هست
[ترجمه گوگل]در زیر پله یک کمد جارو وجود دارد
5. She is sweeping with a broom.
[ترجمه ناشناس] او با جارو همه جارا تمیز میکند
[ترجمه TINA] او با جارو تمام جاها را تمیز میکند .
[ترجمه fateme] او با جاروب جارو میزند
[ترجمه ترگمان]داره جارو رو جارو می کنه
[ترجمه گوگل]او با یک جارو بلند می شود
6. A new broom sweeps clean.
[ترجمه ترگمان]یه جاروی جدید تمیز می شه
[ترجمه گوگل]جارو برقی تازه پاک می شود
7. A new broom sweeps.
[ترجمه ترگمان]یک جاروی پرنده تازه
[ترجمه گوگل]جارو برقی جدید
8. Norma picked up the broom and began sweeping.
[ترجمه ترگمان]وی زلی جارو را برداشت و شروع به جارو زدن کرد
[ترجمه گوگل]نورما جارو را گرفت و شروع کرد به جارو کردن
9. A new broom has swept through everything, but the basic furnishings of the old presuppositions go untouched.
[ترجمه ترگمان]یک جاروی جدید همه چیز را جارو کرده، اما اثاثیه کهنه of دست نخورده باقی مانده
[ترجمه گوگل]جارو برقی همه چیز را می پوشاند، اما مضامین اولیه پیش فرض های قدیمی، دست نخورده باقی می مانند
10. Add to that a groom in a broom cupboard with the bridesmaid and a case of mistaken identities.
[ترجمه ترگمان]این را هم اضافه کنید که یک داماد در گنجه جاروها با ساقدوش عروس و یک پرونده اشتباه شده
[ترجمه گوگل]به آن داماد در یک کابین جارو با عروس و داماد و مورد هویت های اشتباه اضافه کنید
11. Her mother claims she was conceived in a broom cupboard in the appropriately named Nobu restaurant.
[ترجمه ترگمان]مادرش ادعا کرده که توی یه کمد جاروها توی یه گنجه به اسم رستوران \"Nobu\" بوده
[ترجمه گوگل]مادرش ادعا می کند که در یک کابین جارو در رستوران مناسب به نام نوبو تصور می شود
12. A stiff yard broom and a small stiff hand brush will remove most of the debris.
[ترجمه ترگمان]یک جاروی شق ورق و یک برس دستی کوچک بیشتر بقایای اجساد را از بین خواهد برد
[ترجمه گوگل]یک جاروبار حیاط خشن و یک قلم مو کوچک سفت و سخت، بسیاری از باقی مانده را حذف می کند
13. He would have reached for a broom or a piece of kindling.
[ترجمه ترگمان]او حاضر بود با یک جارو یا تکه هیزم شکنی به دستش برسد
[ترجمه گوگل]او برای یک جارو یا یک قطعه لجن زده بود
14. I would watch the broom scratch across the surface of the floors and on the stairs in front of the house.
[ترجمه ترگمان]من حواسم به جارو روی کف اتاق و پله ها جلوی خانه بود
[ترجمه گوگل]من خراش جارو را در سطح کف و روی پله ها در مقابل خانه تماشا می کنم
15. Pushing a broom handle up the tube will allow you to push the plunger up to this moulded shoulder and into the tube.
[ترجمه ترگمان]فشار دادن دسته جارو به شما اجازه می دهد که آن را به این شانه moulded فشار دهید و به لوله وصل کنید
[ترجمه گوگل]فشار دادن یک جارو برقی تا لوله به شما این امکان را می دهد که پینگر را به این شانه قالب و به لوله بچرخانید