کلمه جو
صفحه اصلی

cornice


معنی : کتیبه، قرنیس، گچ بری بالای دیوار زیر سقف
معانی دیگر : (معماری)، (گچبری و تزئینات بالای دیوار در امتداد سقف) قرنیز، سرلاد، (حاشیه ی فوقانی آسمانه ای که روی سر ستون قرار می گیرد) سوک آسمانه، رخبام، (قاب تزئینی که چوب پرده و حلقه های آن را می پوشاند) قاب چوب پرده

انگلیسی به فارسی

قرنیس، کتیبه، گچ بری بالای دیوار زیر سقف


كرنسس، کتیبه، قرنیس، گچ بری بالای دیوار زیر سقف


انگلیسی به انگلیسی

• edge, rim, molding
decorate with cornice
a cornice is a strip of plaster, wood, or stone which goes along the top of a wall or building.

اسم ( noun )
(1) تعریف: in architecture, a decorative horizontal projection running near or along the upper edge of a wall or building; molding.

(2) تعریف: a horizontal frame or molding designed to conceal curtain rods, picture hooks, or the like.

(3) تعریف: in architecture, the uppermost, triangular part of a classical entablature.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cornices, cornicing, corniced
• : تعریف: to decorate or furnish with a cornice.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] قرنیز
[] نقاب

مترادف و متضاد

کتیبه (اسم)
coping, inscription, cornice, epigraph, frieze

قرنیس (اسم)
cornice

گچبری بالای دیوار زیر سقف (اسم)
cornice

جملات نمونه

1. A carved cornice runs around the high-ceilinged room.
[ترجمه ترگمان]روی سقف بلند و بلندی خودنمایی می کند
[ترجمه گوگل]کریستال حک شده در اطراف اتاق بالایی سقف اجرا می شود

2. There's a beautiful cornice running around/round all the ceilings.
[ترجمه ترگمان]یک cornice زیبا در اطراف همه سقف ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک چوب کریستالی زیبا در اطراف / تمام سقف ها وجود دارد

3. If there isn't a false cornice or cove, form one by painting a stripe or two immediately under the ceiling.
[ترجمه ترگمان]اگر یک cornice یا cove دروغین وجود ندارد، یکی را با کشیدن یک خط راه راه و یا دو طرف دیگر زیر سقف پیدا کنید
[ترجمه گوگل]اگر یک نگین یا نگین کاذب وجود نداشته باشد، یکی را با نقاشی یک نوار یا دو بلافاصله زیر سقف تشکیل دهید

4. There is a wind-blown cornice of about one and a half metres overhanging a sheer drop of about eight metres.
[ترجمه ترگمان]یک cornice باد در حدود یک و نیم متر و یک سقوط کامل در حدود هشت متر وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک پریز برق باد که حدودا یک و نیم متر طول دارد و قطر آن حدود هشت متر است

5. Then we were confronted with a cornice.
[ترجمه ترگمان]بعد ما با یه cornice روبرو شدیم
[ترجمه گوگل]سپس ما با یک چوب کریستال مواجه شدیم

6. Next time the left hand section of Cheedale's Cornice dries out, we should see some fun and games.
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد بخش دست چپ of خشک می شود، ما باید کمی سرگرمی و بازی را ببینیم
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که قسمت چپ قورباغه Cheedale خشک می شود، ما باید برخی از سرگرم کننده و بازی ها را ببینیم

7. The wall paintings under the cornice are c. 1370.
[ترجمه ترگمان]نقاشی های دیواری زیر cornice c هستند این کتاب است
[ترجمه گوگل]نقاشیهای دیواری زیر قارچ سی 1370

8. A carved cornice ran around the high-ceilinged room.
[ترجمه ترگمان]روی سقف بلند و بلندی خودنمایی می کرد
[ترجمه گوگل]یک چوب کرافت حک شده در اطراف اتاق سقف بالا رفت

9. A cornice falls, that it hits every citizen on the head, every last man in town.
[ترجمه ترگمان]A می افتد که هر شهروندی روی سر هر شهروندی که در شهر است به سر می برد
[ترجمه گوگل]یک چوب کریسمس سقوط می کند، آن را به هر شهروند بر روی سر، هر آخرین مرد در شهر است

10. Though it rained yesterday, the cornice is still dripping water.
[ترجمه ترگمان]با اینکه دیروز باران باریده بود، the هنوز از آب می چکید
[ترجمه گوگل]اگرچه دیروز باران زد، چوب الوار هنوز هم از آب در می آید

11. Above the upper cornice are situated the lunettes.
[ترجمه ترگمان]بالای the بالای lunettes قرار دارند
[ترجمه گوگل]در بالای قارچ بالا lunettes قرار دارد

12. Cornice: a horizontal molded projection that crowns or completes a building or wall.
[ترجمه ترگمان]cornice: یک طرح قالب گیری شده افقی که تاج و یا دیوار را کامل می کند
[ترجمه گوگل]پیشانی طرح ریز افقی که تاج گذاری یا تکمیل یک ساختمان یا دیوار است

13. Hundreds of patients have received new cornice corneas from donners donors since then.
[ترجمه ترگمان]صدها بیمار از آن زمان به بعد از اهدا کنندگان donners به cornice new نیاز دارند
[ترجمه گوگل]صدها نفر از بیماران قرنیه قرنیه جدید از donners donors از آن زمان دریافت کرده اند

14. A man was killed by a falling cornice.
[ترجمه ترگمان] یه مرد با a کشته شد
[ترجمه گوگل]یک مرد با یک قلاب سقوط کشته شد

پیشنهاد کاربران

در معماری: رخ بام. حاشیه ای که زیر لبه بام اجرا می شود و کمی بیرون زده است تا علاوه بر جنبه تزئینی از نما در برابر باران محافظت کند.

گچ بری بالای دیوار و زیر سقف

There's a beautiful cornice running around/round all the ceilings

cornice ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: طره
تعریف: سازه‏ای آویزان از جنس یخ و برف که براثر وزش باد بر لبه‏های کوهسار شکل می گیرد


کلمات دیگر: