کلمه جو
صفحه اصلی

mitosis


معنی : تقسیم غیرمستقیم هسته سلول، تسقیم غیر مستقیم، مرحلهتقسیم سلولی
معانی دیگر : (زیست شناسی) رشتمان، میتوز، زیست شناسی تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها، تسقیم غیرمستقیم


میتوز، تقسیم غیرمستقیم هسته سلول، تسقیم غیر مستقیم، مرحلهتقسیم سلولی


انگلیسی به انگلیسی

• process of cell division resulting in two daughter cells which are identical to the original nucleus (biology)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] میتوز ؛ نوعی تقسیم سلولی که در آن سلولهای با تعداد دیپلوئید (2n)، تولید سلولهای دختری می کنند که آنها نیز دارای دیپلوئید کروموزوم هستند .
[زمین شناسی] تقسیم سلول به دو سلول دختر با مکمل های همانند مواد نوکلئویکی (کرومزوم ها) ویژه جنسی را گویند.

مترادف و متضاد

تقسیم غیرمستقیم هسته سلول (اسم)
mitosis

تسقیم غیر مستقیم (اسم)
mitosis

مرحله تقسیم سلولی (اسم)
mitosis

جملات نمونه

1. In just one session, Mitosis recorded eight songs.
[ترجمه ترگمان]در یک جلسه، Mitosis هشت آهنگ ضبط کرد
[ترجمه گوگل]در تنها یک جلسه، Mitosis ثبت هشت آهنگ

2. Mitosis lasted two years during the period between the pair leaving the sixth form and attending university.
[ترجمه ترگمان]Mitosis دو سال در طول دوره بین این دو به طول انجامید و کلاس ششم را ترک کرد و به دانشگاه رفت
[ترجمه گوگل]Mitosis دو سال در طول دوره بین این جفت از فرم ششم و حضور در دانشگاه ادامه داد

3. Thus, in effect, before mitosis a normal body cell of an animal contains four functional sets of chromosomes.
[ترجمه ترگمان]بنابراین قبل از mitosis یک سلول معمولی بدن یک حیوان شامل چهار مجموعه از کروموزوم ها است
[ترجمه گوگل]بنابراین، قبل از میتوز یک سلول بدن طبیعی یک حیوان شامل چهار مجموعه عملکردهای کروموزوم است

4. After mitosis it is in general essential that each daughter cell finishes up with the right number of chromosomes.
[ترجمه ترگمان]پس از mitosis، به طور کلی ضروری است که هر سلول دختر با تعداد صحیحی از کروموزوم ها به پایان برسد
[ترجمه گوگل]پس از میتوز، به طور کلی ضروری است که هر سلول دختر با تعداد مناسب کروموزوم خاتمه یابد

5. The chromosomes duplicated in mitosis.
[ترجمه ترگمان]کروموزوم در mitosis نیز تکرار می شود
[ترجمه گوگل]کروموزوم ها در میتوز تکثیر می شوند

6. Combat damage causes this entity to split by mitosis.
[ترجمه ترگمان]آسیب رزمی باعث می شود که این نهاد به وسیله mitosis از هم جدا شود
[ترجمه گوگل]آسیب زدایی باعث می شود که این نهاد به وسیله میتوز تجزیه شود

7. Objective: To report a rare phenomena of abnormal mitosis in root tip cells of Allium sativum L.
[ترجمه ترگمان]هدف: گزارش یک پدیده نادر از mitosis غیر عادی در سلول های نوک ریشه of sativum L
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش یک پدیده نادر میتوز غیرطبیعی در سلول های نوک ریشه Allium sativum L

8. Required for normal segregation in mitosis and meiosis.
[ترجمه ترگمان]نیاز به تفکیک عادی در mitosis و meiosis
[ترجمه گوگل]مورد نیاز برای جداسازی طبیعی در میتوز و میوز

9. An irregular mitosis is seen in the center.
[ترجمه ترگمان]یک mitosis بی قاعده در مرکز دیده می شود
[ترجمه گوگل]میتوز نامنظم در مرکز دیده می شود

10. After mitosis, these microtubules polymerize into tubulin again.
[ترجمه ترگمان]پس از mitosis، این microtubules دوباره به tubulin تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]پس از میتوز، این میکروتوبول ها دوباره به توبولین پلیمری می شوند

11. Endomitosis, karyomixis, multipolar mitosis and chromosome break of the somatic cells were easily induced by culturing in vitro and by pollen haploidy.
[ترجمه ترگمان]endomitosis، karyomixis، multipolar mitosis و شکستگی کروموزوم از سلول های بدنی به راحتی توسط کشت سلول در آزمایشگاه و توسط pollen haploidy ایجاد شدند
[ترجمه گوگل]Endomitosis، karyomixis، چند قطبی میتوز و شکست کروموزوم سلول های سوماتیک به واسطه کشت درون in vitro و haploidy گرده منجر شده است

12. Report About Abnormal Mitosis in Root Tip Cells of Allium sativum L.
[ترجمه ترگمان]گزارش درباره Mitosis غیر نرمال در سلول های Tip ریشه of sativum L
[ترجمه گوگل]گزارش موارد ناتوانی غیرطبیعی در سلولهای نوری ریشه Allium sativum L

13. It also prompts changes in the cytoskeleton so that the cell changes shape during mitosis.
[ترجمه ترگمان]این کار همچنین باعث تغییراتی در اسکلت سلولی می شود به طوری که سلول در طول mitosis تغییر شکل دهد
[ترجمه گوگل]همچنین باعث تغییرات در سلول های سیستولیک می شود تا سلول در طول میتوز تغییر شکل دهد

14. Identical injections of mock-transfected COS-7 cells had no effect on mitosis in postnatal optic nerves.
[ترجمه ترگمان]تزریق های مشابه به سلول های mock - transfected - ۷ تاثیری بر mitosis در اعصاب پس از پس از زایمان نداشتند
[ترجمه گوگل]تزریقات مشابهی از سلولهای COS-7 منتقل شده با Mock-transfected هیچ تاثیری بر روی میتوز در اعصاب نوری پس از تولد نداشت

پیشنهاد کاربران

میتوز
( نام نوعی تقسیم هسته است که در آن هسته تقسیم می شود و دو هسته جدید تولید می کند که هر یک تعداد کروموزومی برابر با تعداد کروموزوم هسته والد دارند )

mitosis ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: رِشتمان
تعریف: نوعی تقسیم یاخته‏ای که با ظهور رشته‏های فام‏تنی همراه است و در نتیجۀ آن دو یاختۀ مشابه با یاختۀ مادر به وجود می‏آید


کلمات دیگر: