کلمه جو
صفحه اصلی

theater of war

انگلیسی به فارسی

تئاتر جنگ


انگلیسی به انگلیسی

• battlefield, location where war is taking place

جملات نمونه

1. Simultaneous campaigns may take place when the theater of war contains more than one theater of operations.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های همزمان ممکن است زمانی رخ دهد که تئاتر جنگ شامل بیش از یک تئاتر از عملیات باشد
[ترجمه گوگل]مبارزات همزمان ممکن است در زمانی که تئاتر جنگ شامل بیش از یک تئاتر عملیات باشد

2. What military condition must be produced in the theater of war or operations to achieve the strategic goal?
[ترجمه ترگمان]چه شرایط نظامی باید در تئاتر جنگ یا عملیات برای رسیدن به هدف استراتژیک تولید شود؟
[ترجمه گوگل]چه شرایط نظامی باید در تئاتر جنگ یا عملیات برای دستیابی به هدف استراتژیک تولید شود؟

3. That country has often been a theater of war.
[ترجمه ترگمان]آن کشور اغلب نمایشی از جنگ بوده است
[ترجمه گوگل]این کشور اغلب تئاتر جنگ است

4. That the theater of war embraces a considerable extent of country.
[ترجمه ترگمان]این که تئاتر جنگ تا حد زیادی کشور را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]این که تئاتر جنگ، کشور قابل توجهی را در بر می گیرد

5. The bottom line is that in tomorrow's theater of war, close combat is no more likely to result in mass U. S. casualties than any other form of engagement.
[ترجمه ترگمان]خط پایین این است که در سینمای فردا جنگ، جنگ نزدیک به احتمال زیاد منجر به جرم U نمی شود اس در غیر این صورت تلفات جانی به مراتب بیشتر از هر نوع نامزدی است
[ترجمه گوگل]نکته پایین این است که در تئاتر جنگ فردا، مبارزه نزدیک تر به احتمال زیاد در تلفات جانی U بیشتر از هر نوع دیگر از تعامل است

6. The whole idea behind this plan was to open up a new theater of war and strike directly against Chiang's bases of power.
[ترجمه ترگمان]کل ایده پشت این برنامه، باز کردن یک تئاتر جدید از جنگ و حمله مستقیم بر پایه پایه های قدرت چیانگ بود
[ترجمه گوگل]کل ایده پشت این طرح این بود که تئاتر جدیدی از جنگ و اعتصاب مستقیم علیه پایگاه های چیانگ را باز کند

7. Julie Zhu, Google's new government relations person, delivered an emotional objection to her employers, overseas generals who seemed to have abandoned the soldiers in the theater of war.
[ترجمه ترگمان]جولی ژو، فرد جدید روابط عمومی گوگل، اعتراضی احساسی نسبت به کارفرمایان خود، ژنرال های خارجی که ظاهرا سربازان را در تئاتر جنگ رها کرده بودند، ایراد کرد
[ترجمه گوگل]جولی زو، شخص روابط دولت جدید گوگل، اعتراضات عاطفی خود را به کارفرمایان خود، ژنرال های خارجی، که به نظر می رسید از سربازان در تئاتر جنگ رها شده است، تحمیل کرد

8. The operational level of war uses available military resources to attain strategic goals within a theater of war.
[ترجمه ترگمان]سطح عملیاتی جنگ از منابع نظامی موجود برای رسیدن به اهداف استراتژیک در یک صحنه جنگ استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سطح عملیاتی جنگ از منابع نظامی موجود برای دستیابی به اهداف استراتژیک در یک تئاتر جنگ استفاده می کند

9. Of World War II's many fronts, the one you've probably never heard about was the theater of war in the Arctic.
[ترجمه ترگمان]از بسیاری از جبهه های جنگ جهانی دوم، چیزی که احتمالا تا به حال نشنیده اید، نمایش جنگ در قطب شمال بود
[ترجمه گوگل]از جنبه های مختلف جنگ جهانی دوم، چیزی که احتمالا هرگز از آن خبر نداشت، تئاتر جنگ در قطب شمال بود

10. From the general came the order to withdraw from the theater of war.
[ترجمه ترگمان]ژنرال دستور داد که از صحنه جنگ خارج شود
[ترجمه گوگل]به طور کلی دستور داد که از تئاتر جنگ بیرون بیاید

11. A campaign is a series of joint actions designed to attain a strategic objective in a theater of war.
[ترجمه ترگمان]یک فعالیت، مجموعه ای از اقدامات مشترک است که برای رسیدن به هدف استراتژیک در تئاتری از جنگ طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی مجموعه ای از اقدامات مشترک است که برای دستیابی به یک هدف استراتژیک در تئاتر جنگ طراحی شده است

12. Here, there's an analogy between the music hall and the theater of war.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، قیاس بین تالار موسیقی و تئاتر جنگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا، یک تقابل بین سالن موسیقی و تئاتر جنگ وجود دارد


کلمات دیگر: