theater of the absurd

1. In the history of drama, Albee has been canonized as the primary American practitioner of what critic Martin Esslin has termed the "Theater of the Absurd".

[ترجمه ترگمان]در تاریخ درام، Albee به عنوان پزشک اولیه آمریکایی از آنچه مارتین Esslin منتقد آن \"تئاتر پوچ\" نامید، نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]در تاریخ نمایش درام، آلبی به عنوان یک تمرینکننده اصلی آمریکایی از آنچه منتقد مارتین اسلین به نام �تئاتر ناباوری� نامگذاری کرده است، تبدیل شده است

2. People like me who relish political theater of the absurd will miss the "Leader; "but most of his people, I suspect, will not.

[ترجمه ترگمان]افرادی مانند من که از تئاتر سیاسی \"رهبر\" لذت می برند، \"رهبر\" را از دست خواهند داد، اما بیشتر مردم او، من گمان می کنم، این کار را نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]افرادی مثل من دوست دارند که تئاتر سیاسی این پوچ را از دست بدهند؛ رهبر؛ اما بسیاری از مردم آن، مظنون به این موضوع نمی شوند

3. It's time to end this theater of the absurd. It's time for us to get real.

[ترجمه ترگمان]وقتشه که این نمایش مسخره رو تموم کنیم وقتشه که واقعی بشیم
[ترجمه گوگل]این زمان برای پایان دادن به این تئاتر پوچ است وقت آن است که ما واقعی باشیم

4. Samuel Beckett and Eugene Ionesco have written plays for the theater of the absurd.

[ترجمه ترگمان]ساموئل بکت و یوجین Ionesco برای تئاتر بی معنی بازی کردن
[ترجمه گوگل]ساموئل بکت و یوجین ایونسکو برای تئاتر این پوچ نوشته اند

5. I didn't really know how to carve, but as a scriptwriter I had been influenced by the French theater of the absurd, especially Beckett's Waiting for Godot and Ionesco's The Bald Soprano.

[ترجمه ترگمان]من واقعا نمی دانستم که چطور باید این کار را بکنم، اما به عنوان a که در تئاتر فرانسه به خصوص بکت و The در انتظار Godot و Ionesco قرار گرفته بودم
[ترجمه گوگل]من واقعا نمی دانستم چگونه به حک کردن، اما به عنوان یک نویسنده اسکریپت من تحت تاثیر تئاتر فرانسه از پوچ بود، به خصوص بخت در انتظار گودو و Soprano Bald Ionesco

6. The article generally and systematically examines the major dramatists and works of the theater of the absurd in the Qing Dynasty.

[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور کلی، به طور سیستماتیک، نمایش نویسان اصلی و کاره ای تئاتر پوچ در دودمان چینگ را مورد بررسی و بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]مقاله به طور کلی و منظم، نمایشنامه نویسان اصلی و آثار تئاتر پوچ در سلسله چینگ را بررسی می کند

7. So I decided to try to carve a kind of theater of the absurd in wood.

[ترجمه ترگمان]بنابراین تصمیم گرفتم که یک نوع تئاتر در جنگل مسخره کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین تصمیم گرفتم سعی می کنم یک نوع تئاتر پوچ در چوب بسازم

8. Harold Pinter is a great contemporary British playwright, who has made great contribution to the theater of the absurd.

[ترجمه ترگمان]هارولد پینتر یک نویسنده بزرگ بریتانیایی بزرگ است که سهم زیادی در تئاتر نامعقول داشته است
[ترجمه گوگل]هارولد پینتر، نمایشنامهنویس بزرگ معاصر بریتانیا است که سهم بزرگی در تئاتر پوچ دارد

9. Similarly, the debate on bailing out Detroit's three auto makers often seems to play out in a theater of the absurd.

[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، بحث در مورد تامین مالی سه کارخانه خودروسازی دیترویت، اغلب به نظر می رسد که در یک نمایش مضحک نقش ایفا می کند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، بحث در مورد تسویه حساب سه خودروساز دیترویت اغلب به نظر می رسد در یک تئاتر پوچ بازی کند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه