کلمه جو
صفحه اصلی

theorise

انگلیسی به فارسی

نظریه


انگلیسی به انگلیسی

• develop a theory, hypothesise (also theorize)

جملات نمونه

1. Scientists theorised that both attacks were cases of sharks mistaking divers in wet suits for seals.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر این باور هستند که هر دو حمله، مواردی از کوسه ها را به دنبال گرفتن غواصان در لباس خیس برای فک ها، به حساب می آورد
[ترجمه گوگل]دانشمندان تخمین زدند که هر دو حملات، مواردی هستند که کوسه ها را در لباس های مرطوب برای مهر و موم اشتباه می گیرند

2. The developments in thinking about what happens in animal conflicts have some interesting parallels with economists' theorising about human bargaining.
[ترجمه ترگمان]تحولات در تفکر درباره آنچه که در تعارضات در حیوانات رخ می دهد، شباهت های قابل توجهی با اقتصاددانان در مورد چانه زدن انسان دارد
[ترجمه گوگل]تحولات در تفکر در مورد اتفاقاتی که در تضادهای حیوانی اتفاق می افتد، مشابه با نظریه اقتصاددانان درباره چانه زنی انسان است

3. For example, the experimental style of psychology is very often treated as a precondition of effective theorising.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، سبک تجربی روان شناسی اغلب به عنوان پیش نیاز of موثر تلقی می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، سبک تجربی روانشناسی اغلب به عنوان یک پیش شرط نظریه موثر تلقی می شود

4. It is also appropriate therefore, to theorise lawyers as organic intellectuals of the bourgeois class.
[ترجمه ترگمان]بنابراین برای theorise وکلا به عنوان روشنفکران مسیحی طبقه بورژوا نیز مناسب است
[ترجمه گوگل]بنابراین، مناسب است تا حقوقدانان را به عنوان روشنفکران ارگانی طبقه بورژوایی تلقی کنند

5. Pedantry and intellectual theorising were not Basil's stock-in-trade; all such, he seemed to short circuit.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که theorising و روشنفکرانه در تجارت باسیل واقع نشده است، همه این چیزها دور از مدار بود
[ترجمه گوگل]نظریهپردازان و نظریهپرداز فکری، سهامی که در Basil وجود داشت، نبود همه اینها، او به نظر می رسید به اتصال کوتاه

6. We have no need to theorise about bus timetables in order to catch a bus into town.
[ترجمه ترگمان]ما نیازی نداریم که در مورد جداول زمانی اتوبوس بحث کنیم تا یک اتوبوس به شهر برسیم
[ترجمه گوگل]ما نیازی به نظرسنجی در مورد زمانبندی های اتوبوس برای گرفتن اتوبوس به شهر نداریم

7. In some extreme cases, theorising obliterates any need for empirical method.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد حاد، theorising نیاز به روش تجربی دارد
[ترجمه گوگل]در برخی موارد شدید، نظریه سازی هر گونه نیاز به روش تجربی را از بین می برد

8. Evolutionary theorising is a matter of making inferences to the best explanation.
[ترجمه ترگمان]theorising تکاملی یک موضوع تصمیم گیری در مورد بهترین توضیح است
[ترجمه گوگل]نظریه تکاملی موضوع نتیجه گیری برای بهترین توضیح است

9. Learning theories have been much more important in positivist theorising about the acquisition of criminal tendencies.
[ترجمه ترگمان]نظریه های یادگیری در theorising positivist در مورد به دست آوردن گرایش ها جنایی اهمیت بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]نظریه های یادگیری در تئوری پوزیتیویستی در مورد دستیابی به گرایش های جنایی بسیار مهم بوده است

10. In doing so they have reinforced and theorised a traditional Western cultural opposition between nature and culture.
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، آن ها تقویت شده اند و یک مخالف سنتی فرهنگی غرب را در میان طبیعت و فرهنگ مطرح کرده اند
[ترجمه گوگل]در انجام این کار آنها مخالف فرهنگی سنتی غربی میان طبیعت و فرهنگ را تثبیت کرده و تئوری کرده اند

11. Much political theorising was therefore restricted to explicitly normative, though often very sophisticated, comparisons of different forms of elite rule.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیاری از theorising های سیاسی محدود به هنجاری بودن، اگرچه اغلب بسیار پیچیده، مقایسه اشکال مختلف حکومت نخبگان بودند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، نظریهپردازی سیاسی بسیار محدود بود، به صراحت هنجاری، هرچند اغلب پیچیده، مقایسههای اشکال مختلف حکومت نخبگان

12. Theorise analysis consists of fair quality analysis, sustainable analysis and harmony analysis of regional sustainable development.
[ترجمه ترگمان]تحلیل theorise شامل تحلیل کیفی، تحلیل پایدار و تحلیل هماهنگی توسعه پایدار منطقه ای است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نظریه شامل تجزیه و تحلیل کیفیت منصفانه، تجزیه و تحلیل پایدار و تجزیه و تحلیل هماهنگی توسعه پایدار منطقه ای است

13. While economists are free to theorise, company chairmen are concerned with actualities.
[ترجمه ترگمان]در حالی که اقتصاددانان برای theorise آزاد هستند، روسای شرکت نگران actualities هستند
[ترجمه گوگل]در حالی که اقتصاددانان به نظریه آزاد هستند، رئیس شرکت ها با واقعیت ها نگران هستند

14. We can theorise, but we do not actually know.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم این کار را انجام دهیم، اما در واقع نمی دانیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نظری، اما ما در واقع نمی دانیم

پیشنهاد کاربران

نظر دادن

نظریه پردازی

نظری


کلمات دیگر: