• overdramatically, artificially, histrionically, as if in the theater, ostentatiously
theatrically
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. 'What now?' she sighed theatrically.
[ترجمه ترگمان]حالا چی؟ به طرزی نمایشی آه کشید
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی افتاده؟ او به طور تئاتری آهی کشید
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی افتاده؟ او به طور تئاتری آهی کشید
2. Theatrically speaking, he was a genius.
[ترجمه ترگمان]theatrically حرف می زد، اون یک نابغه بود
[ترجمه گوگل]به طور تئاتری، او نبوغ بود
[ترجمه گوگل]به طور تئاتری، او نبوغ بود
3. He looked theatrically at his watch.
[ترجمه ترگمان]به طرزی نمایشی به ساعتش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به طور تئاتری در ساعت خود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به طور تئاتری در ساعت خود نگاه کرد
4. The bright light of Provence changed theatrically as the sky darkened to grey, then turned slate purple.
[ترجمه ترگمان]وقتی آسمان به رنگ خاکستری گرایید، نور روشن پرووانس به طرزی نمایشی تغییر کرد و سپس به رنگ ارغوانی گرایید
[ترجمه گوگل]نور درخشان پرونس به صورت تئاتری تغییر کرد، به طوری که آسمان به رنگ خاکستری تیره شده و پس از آن رنگ بنفش را تغییر داد
[ترجمه گوگل]نور درخشان پرونس به صورت تئاتری تغییر کرد، به طوری که آسمان به رنگ خاکستری تیره شده و پس از آن رنگ بنفش را تغییر داد
5. She closed her eyes theatrically, and resembled nothing so much as a reigning primadonna who is being pestered by her producer to act.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به طرزی نمایشی بست، و به هیچ چیز به عنوان یک primadonna که تهیه کننده her بود، شباهت چندانی نداشت
[ترجمه گوگل]او چشمانش را به صورت تئاتری بسته کرد، و چیزی شبیه یک پدادونای حکومتی نداشت که توسط سازنده اش به کارش افتخار می کرد
[ترجمه گوگل]او چشمانش را به صورت تئاتری بسته کرد، و چیزی شبیه یک پدادونای حکومتی نداشت که توسط سازنده اش به کارش افتخار می کرد
6. Rather, they were theatrically trained actors Welles had assembled many years before with his partner and mentor, John Houseman .
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن ها بازیگران ماهری بودند که ولس خیلی قبل از همراهی هم کار و مربی خود، جان houseman، جمع و جور شده بود
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها بازیگران آموزش دیده تئاتری بودند ولز چندین سال پیش با همکار و مربی او جان Houseman هماهنگ بود
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها بازیگران آموزش دیده تئاتری بودند ولز چندین سال پیش با همکار و مربی او جان Houseman هماهنگ بود
7. It was released theatrically in Europe but aired in the United States as a TV movie.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در سراسر اروپا پخش شد اما در آمریکا به عنوان یک فیلم تلویزیونی پخش شد
[ترجمه گوگل]این تئاتر در اروپا منتشر شد اما در ایالات متحده به عنوان یک فیلم تلویزیونی پخش شد
[ترجمه گوگل]این تئاتر در اروپا منتشر شد اما در ایالات متحده به عنوان یک فیلم تلویزیونی پخش شد
8. They say the prime minister has theatrically played up the settlers' fury and unrest in the Likud.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که نخست وزیر به طرزی نمایشی از مهاجران و ناآرامی در لیکود بازی کرده است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که نخست وزیر به لحاظ تئاتری، خشم و ناآرامی مهاجران را در لیکود افزایش داده است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که نخست وزیر به لحاظ تئاتری، خشم و ناآرامی مهاجران را در لیکود افزایش داده است
9. Frequently he seems to set himself on stage, theatrically acting out imagined dialogue he has with Miro and with his disgusted family.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که به طور نمایشی خود را روی صحنه تنظیم می کند و نمایشی را هم که با میرو و با خانواده disgusted انجام می دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اغلب او را در صحنه قرار می دهد، به طرز تئاتری از گفت وگو تصور شده با Miro و خانواده اش ناراحت است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اغلب او را در صحنه قرار می دهد، به طرز تئاتری از گفت وگو تصور شده با Miro و خانواده اش ناراحت است
10. During the report, the more theatrically a scout dances, the better the site she is championing.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، در حین گزارش، بیشتر نمایشی برای رقصیدن و بهتر شدن محل کارش، بهتر است
[ترجمه گوگل]در طول گزارش، بیشتر تئاتری رقص Scout، بهتر سایت او دفاع از
[ترجمه گوگل]در طول گزارش، بیشتر تئاتری رقص Scout، بهتر سایت او دفاع از
11. He theatrically turned his head to watch a butterfly flutter by.
[ترجمه ترگمان]به طرزی نمایشی سرش را چرخاند تا یک پروانه را ببیند
[ترجمه گوگل]او به طور تئاتری سر خود را برای تماشای یک لرزش پروانه توسط
[ترجمه گوگل]او به طور تئاتری سر خود را برای تماشای یک لرزش پروانه توسط
12. However, some of these will be shown theatrically in some specialty environments.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از اینها در برخی محیط های تخصصی نمایش داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از این ها به صورت تئاتری در برخی از محیط های خاص نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از این ها به صورت تئاتری در برخی از محیط های خاص نمایش داده می شود
13. Most of us live less theatrically, but remain the survivors of a peculiar an inward time.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما در نمایشی کم تر زندگی می کنیم، اما باقی مانده یک زمان خاص برای نجات دادن باقی می مانند
[ترجمه گوگل]اکثر ما کمتر زندگی می کنند، اما بازماندگان زمان عجیب و غریبی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر ما کمتر زندگی می کنند، اما بازماندگان زمان عجیب و غریبی هستند
14. I think this show is more coherent theatrically .
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این نمایش به طرزی نمایشی coherent باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این نمایش تئاتری یکپارچه تر است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این نمایش تئاتری یکپارچه تر است
15. Slumdog Millionaire is his eighth international theatrically released film.
[ترجمه ترگمان]میلیونر زاغه نشین هشتمین فیلم نمایشی است که به طور نمایشی اکران شد
[ترجمه گوگل]میلیونر زاغه ای هشتمین فیلم بین المللی تئاتر است
[ترجمه گوگل]میلیونر زاغه ای هشتمین فیلم بین المللی تئاتر است
پیشنهاد کاربران
به طرز نمایشی و مصنوعی😉
کلمات دیگر: