متفقا، به اتفاق، با هم، جملگی، یکدل و یک زبان
with one accord
متفقا، به اتفاق، با هم، جملگی، یکدل و یک زبان
انگلیسی به انگلیسی
• unanimously, with everyone in agreement
جملات نمونه
1. The club members voted with one accord to raise the dues.
[ترجمه ترگمان]اعضای این باشگاه با یک پیمان برای افزایش حقوق رای دادند
[ترجمه گوگل]اعضای باشگاه با یک بار موافقت کردند که این مبلغ را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]اعضای باشگاه با یک بار موافقت کردند که این مبلغ را افزایش دهند
2. With one accord, the delegates walked out of the conference.
[ترجمه ترگمان]با یک توافق، نمایندگان از کنفرانس خارج شدند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، نمایندگان از کنفرانس بیرون رفتند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، نمایندگان از کنفرانس بیرون رفتند
3. There was a silence as the women turned with one accord to stare at Doreen.
[ترجمه ترگمان]همچنان که زن ها با یک میل به دورین نگاه می کردند، سکوتی برقرار شد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک زن سکوت به عنوان یک زن و شوهر به نظر می رسد به خیره در Doreen وجود دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک زن سکوت به عنوان یک زن و شوهر به نظر می رسد به خیره در Doreen وجود دارد
4. They praised Tom with one accord.
[ترجمه ترگمان]با یک میل تام را تحسین کردند
[ترجمه گوگل]آنها با یک بار تام را تسلیم کردند
[ترجمه گوگل]آنها با یک بار تام را تسلیم کردند
5. They protested with one accord that they had not used any drug.
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک میل اعتراض کردند که از هیچ دارویی استفاده نکرده اند
[ترجمه گوگل]آنها با یک توافقنامه اعتراض کردند که از مواد مخدر استفاده نکرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها با یک توافقنامه اعتراض کردند که از مواد مخدر استفاده نکرده بودند
6. With one accord they turned and walked back over the grass.
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک میل برگشتند و از روی علف ها برگشتند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها تبدیل شدند و پشت چمن به راه افتادند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها تبدیل شدند و پشت چمن به راه افتادند
7. With one accord they all stood up and cheered.
[ترجمه ترگمان]همه با یک میل بلند شدند و هورا کشیدند
[ترجمه گوگل]با یک توافق همه آنها برخاسته و تشویق کردند
[ترجمه گوگل]با یک توافق همه آنها برخاسته و تشویق کردند
8. Mahmoud and Owen looked at each other, then with one accord started walking.
[ترجمه ترگمان]محمود و اون به هم نگاه کردند و بعد با یک توافق شروع به راه رفتن کردند
[ترجمه گوگل]محمود و اوون به یکدیگر نگاه کردند، سپس با یک توافق شروع به راه رفتن کردند
[ترجمه گوگل]محمود و اوون به یکدیگر نگاه کردند، سپس با یک توافق شروع به راه رفتن کردند
9. With one accord they shouted their approval.
[ترجمه ترگمان]با یک دست موافقت خود را اعلام می کردند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها تصدیق کردند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها تصدیق کردند
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. With one accord we all stood up and cheered when Chris appeared.
[ترجمه ترگمان]همه مون با یه توافق رسیدیم و وقتی \"کریس\" ظاهر شد خوشحال شدیم
[ترجمه گوگل]با یک توافق همه ما برخلاف کریس ظاهر شدیم
[ترجمه گوگل]با یک توافق همه ما برخلاف کریس ظاهر شدیم
12. With one accord they stood up to cheer him.
[ترجمه ترگمان]با یک میل بلند شدند تا او را خوشحال کنند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها ایستادند تا او را تشویق کنند
[ترجمه گوگل]با یک توافق، آنها ایستادند تا او را تشویق کنند
13. The two men turned towards him with one accord.
[ترجمه ترگمان]دو مرد با یک میل به طرف او برگشتند
[ترجمه گوگل]دو مرد به یکباره به طرف او رفتند
[ترجمه گوگل]دو مرد به یکباره به طرف او رفتند
14. We praised him with one accord.
[ترجمه ترگمان]با یک میل او را تحسین کردیم
[ترجمه گوگل]ما او را با یک بار تسلیت گفتیم
[ترجمه گوگل]ما او را با یک بار تسلیت گفتیم
15. They protested with one accord that they had not done it.
[ترجمه ترگمان]با یک میل اعتراض کردند که این کار را نکرده اند
[ترجمه گوگل]آنها با یک توافقنامه اعتراض کردند که آنها این کار را انجام نداده اند
[ترجمه گوگل]آنها با یک توافقنامه اعتراض کردند که آنها این کار را انجام نداده اند
کلمات دیگر: