کلمه جو
صفحه اصلی

pertness


گستاخی، جسارت، فضولی

انگلیسی به فارسی

شخصیت


انگلیسی به انگلیسی

• boldness, sauciness, forwardness, insolence; liveliness, vigorousness

جملات نمونه

1. Colonel Fergusson nodded indulgently at such pertness and obstinacy, but held his peace.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ Fergusson با این گستاخی و لجاجت سر تکان داد، اما آرامش خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]سرهنگ فرگوسون، به طرز محسوسی از جمله چهره و استعداد، آرامش خود را حفظ کرد

2. There was a pertness about her that attracted him.
[ترجمه ترگمان]گستاخی نسبت به او بود که او را به سوی خود می کشید
[ترجمه گوگل]شخصیتی در مورد او وجود داشت که او را جذب کرد

3. The shining coxcomb aims at all, and decides finally upon everything, because nature has given him pertness.
[ترجمه ترگمان]ازخودراضی به نظر می رسد، و بالاخره تصمیم می گیرد که همه چیز را روشن کند، چون طبیعت به او جسارت و جسارت داده
[ترجمه گوگل]درخشان هماهنگی درخشان است و در نهایت بر همه چیز تصمیم می گیرد، زیرا طبیعت به او اعتماد دارد

4. He many a time spoke sternly to me about my pertness; and averred that the stab of a knife could not inflict a worse pang than he suffered at seeing his lady vexed.
[ترجمه ترگمان]بارها در مورد گستاخی من با من حرف می زد و می گفت که خنجر یک چاقو نمی تواند بدتر از آن باشد که از دیدن آن زن ناراحت شده باشد
[ترجمه گوگل]او چندین بار در مورد من به سختی به من سخن گفت و عقیده داشت که کمان چاقو نمیتواند یک باند بدتر از آنکه دچار غرق شدن در خانمش شود رنج میبرد

5. I've got your letters, and if you give me any pertness I'll send them to your father.
[ترجمه ترگمان]من نامه های شما را دارم، و اگر بیش از آن نسبت به من جسارت بدهید، آن ها را به پدرتان خواهم فرستاد
[ترجمه گوگل]من نامه های شما را می گیرم و اگر به من احتیاج دارید، من آنها را به پدرت می فرستم


کلمات دیگر: