کلمه جو
صفحه اصلی

pet name

انگلیسی به فارسی

نام حیوان خانگی


انگلیسی به انگلیسی

• name that expresses affection
a pet name is a special name that you use to address a close friend or a member of your family.

جملات نمونه

1. Benny is a pet name for the rabbit.
[ترجمه ترگمان]بنی \"یه اسم حیوون خونگی برای خرگوش هست\"
[ترجمه گوگل]بنی نام حیوان خانگی برای خرگوش است

2. Tom is the pet name of Thomas.
[ترجمه ترگمان]تام اسم pet توماس است
[ترجمه گوگل]تام حیوان خانگی نام توماس است

3. It's only a pet name for Henry.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک اسم کوچک برای هنری است
[ترجمه گوگل]این فقط یک حیوان خانگی برای هنری است

4. Some Floozy Named Flo: he even had a pet name for her.
[ترجمه ترگمان]بعضی از Floozy به نام فلو نام داشت حتی اسمی هم برای او داشت
[ترجمه گوگل]برخی از Floozy به نام Flo او حتی نام حیوان خانگی برای او بود

5. He had never called her by her family pet name, Fifi, even when she lived at home.
[ترجمه ترگمان]هرگز او را با نام خودمانی خانواده اش، Fifi، حتی هنگامی که در خانه زندگی می کرد، صدا نکرده بود
[ترجمه گوگل]او هرگز او را با نام خانوادگی خانواده اش، فییف، حتی زمانی که در خانه زندگی می کرد، نامیده بود

6. Mattie asked, still using the confidential pet name for her woman.
[ترجمه ترگمان]مت، که هنوز از نام pet محرمانه برای زنش استفاده می کرد، پرسید:
[ترجمه گوگل]Mattie پرسید، هنوز هم با استفاده از نام حیوان خانگی محرمانه برای زن او

7. Judy gave him a private pet name as Daddy Long Legs.
[ترجمه ترگمان]جودی نام او را به عنوان بابا لنگ دراز به او داد
[ترجمه گوگل]جودی به او یک نام حیوان خانگی خصوصی به عنوان بابا پاهای بلند داد

8. Her car's pet name is Betsy.
[ترجمه ترگمان]نام حیوان خانگی او بت سی است
[ترجمه گوگل]نام حیوان خانگی ماشین آن Betsy است

9. Again in traffic accident, the pet name lost the 3 rd leg again.
[ترجمه ترگمان]دوباره در تصادف رانندگی، حیوان خانگی دوباره پای سوم را از دست داد
[ترجمه گوگل]مجددا در حادثه ترافیکی، نام حیوان خانگی دوباره 3 پا را از دست داد

10. Slowly life road, a pet name will be coming.
[ترجمه ترگمان]به آرامی در راه زندگی، نام خانگی تان خواهد آمد
[ترجمه گوگل]جاده ای به آرامی زندگی می کند، نام حیوان خانگی خواهد آمد

11. She still calls him by his childhood pet name.
[ترجمه ترگمان] اون هنوز با اسم حیوون خونگی - ش بهش زنگ میزنه
[ترجمه گوگل]او هنوز نام او را در کودکی نامیده است

12. Finally in second traffic accident, the pet name lost last leg!
[ترجمه ترگمان]سرانجام در دومین تصادف رانندگی، نام حیوان خانگی آخرین پای خود را از دست داد!
[ترجمه گوگل]در نهایت در حادثه ترافیکی دوم، نام حیوان خانگی آخرین قطعه را از دست داد!

13. He addressed her by her pet name.
[ترجمه ترگمان]اسم کوچکش را به او گفت
[ترجمه گوگل]او با نام حیوان خانگی او خطاب به او

14. Alas I keep feeling the hurt of the Duckadilly ( Marigold's pet name ).
[ترجمه ترگمان]افسوس که درد of (نام حیوان خانگی Marigold)را احساس می کنم
[ترجمه گوگل]افسوس که من احساس ضعف Duckadilly (نام حیوانات Marigold) را احساس می کنم

پیشنهاد کاربران

نام خودمانی


کلمات دیگر: