• delicately, lightly, gently
with kid gloves
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. In presidential campaigns, foreign policy is treated with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]در مبارزات انتخاباتی، سیاست خارجی با دستکش های بچه درمان می شود
[ترجمه گوگل]در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، سیاست خارجی با دستکش های بچه ای مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، سیاست خارجی با دستکش های بچه ای مورد توجه قرار می گیرد
2. Treat her with kid gloves?she's very sensitive.
[ترجمه ترگمان]با دستکش های بچه درمانش کنیم؟ اون خیلی حساسه
[ترجمه گوگل]او را با دستکش های بچه تان درمان می کنید؟ او بسیار حساس است
[ترجمه گوگل]او را با دستکش های بچه تان درمان می کنید؟ او بسیار حساس است
3. Such overly sensitive people must be handled with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکش های بچه کنترل شوند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکشهای بچه بازی کنند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکشهای بچه بازی کنند
4. I want you to treat Hayley with kid gloves today. She's still upset about her father.
[ترجمه ترگمان]ازت میخوام که امروز با \"هیلی\" رفتار کنی او هنوز در مورد پدرش ناراحته
[ترجمه گوگل]من می خواهم امروز از Hayley با بچه های دستکش استفاده کنید او هنوز در مورد پدرش ناراحت است
[ترجمه گوگل]من می خواهم امروز از Hayley با بچه های دستکش استفاده کنید او هنوز در مورد پدرش ناراحت است
5. Religion you handled with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]مذهب تو با دستکش های بچه سر و کار داری
[ترجمه گوگل]مذهب شما با دستکش بچه بازی کردید
[ترجمه گوگل]مذهب شما با دستکش بچه بازی کردید
6. Rutelli is handling the far-left Refounded Communists with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]Rutelli با دستکش های far کمونیست ها را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]روتلی دست کم از دست کم بچه ها کمونیست ها را به سمت چپ سوق می دهد
[ترجمه گوگل]روتلی دست کم از دست کم بچه ها کمونیست ها را به سمت چپ سوق می دهد
7. Diana was treated with kid gloves when all she needed was some sensible advice, a cuddle and a consoling word.
[ترجمه ترگمان]دیانا با دستکش های کوچولو رفتار می کرد که تنها چیزی که نیاز داشت، یک نصیحت معقول بود، یک نوازش و یک کلمه آرامش بخش
[ترجمه گوگل]دایانا با دستکش های مردانه تحت مراقبت قرار گرفت، زمانی که همه چیز مورد نیازش بود توصیه های معقولانه ای بود، یک لقمه و کلمه ای دلسوز
[ترجمه گوگل]دایانا با دستکش های مردانه تحت مراقبت قرار گرفت، زمانی که همه چیز مورد نیازش بود توصیه های معقولانه ای بود، یک لقمه و کلمه ای دلسوز
8. After my nervous breakdown, everyone kept treating me with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]بعد از مشکل عصبی من، همه با دستکش های بچه باه ام رفتار میکردن
[ترجمه گوگل]پس از فروپاشی عصبی، همه به من نگاه کردند و با دستکش های بچه گانه رفتار کردند
[ترجمه گوگل]پس از فروپاشی عصبی، همه به من نگاه کردند و با دستکش های بچه گانه رفتار کردند
9. Such overly sensitive people must is handled with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکش های بچه کار کنند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکشهای بچه ای رفتار کنند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی بسیار حساس باید با دستکشهای بچه ای رفتار کنند
10. I handle them with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]من با دستکش های بچه از پسشون بر میام
[ترجمه گوگل]من آنها را با دستکش های بچه ها اداره می کنم
[ترجمه گوگل]من آنها را با دستکش های بچه ها اداره می کنم
11. We must treat the whole situation with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]ما باید تمام شرایط رو با دستکش های بچه درمان کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از وضعیت کل با دستکشهای بچه برخورد کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از وضعیت کل با دستکشهای بچه برخورد کنیم
12. China does indeed treat some dictators with kid gloves, but it is hardly alone in that.
[ترجمه ترگمان]چین واقعا با برخی از دیکتاتورها با دستکش های بچه رفتار می کند، اما به ندرت در این مورد تنها است
[ترجمه گوگل]چین در واقع برخی از دیکتاتورها را با دستکشهای بچه تسلیم می کند، اما به تنهایی در آن نیست
[ترجمه گوگل]چین در واقع برخی از دیکتاتورها را با دستکشهای بچه تسلیم می کند، اما به تنهایی در آن نیست
13. Only if we handle them with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]فقط اگه با دستکش های بچه بهشون رسیدگی کنیم
[ترجمه گوگل]فقط اگر ما آنها را با دستکش بچه ها اداره کنیم
[ترجمه گوگل]فقط اگر ما آنها را با دستکش بچه ها اداره کنیم
14. Some artists have to be handled with kid gloves.
[ترجمه ترگمان]بعضی از هنرمندان باید با دستکش های بچه کار کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از هنرمندان باید با دستکشهای بچه بازی کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از هنرمندان باید با دستکشهای بچه بازی کنند
کلمات دیگر: