کلمه جو
صفحه اصلی

with success

انگلیسی به انگلیسی

• prosperously, in a successful manner

جملات نمونه

1. Flushed with success after their surprise win against Italy, Belgium are preparing for Saturday's game against Spain.
[ترجمه ترگمان]بعد از پیروزی غافلگیرانه آن ها در مقابل ایتالیا، بلژیک خود را برای بازی روز شنبه در برابر اسپانیا آماده می کند
[ترجمه گوگل]بلژیک پس از پیروزی شگفت انگیز خود در برابر ایتالیا، موفق به گلزنی در بازیهای شنبه مقابل اسپانیا شد

2. Most people equate wealth with success.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم ثروت را با موفقیت برابر می دانند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم ثروت را با موفقیت معین می کنند

3. We are taught to equate beauty with success.
[ترجمه ترگمان]ما به ما یاد می دهیم که زیبایی را با موفقیت مساوی پندارند
[ترجمه گوگل]ما آموزش می دهیم که زیبایی را با موفقیت مقایسه کنیم

4. He was flushed with success after his first novel was published.
[ترجمه ترگمان]پس از انتشار اولین رمان او، از موفقیت سرخ شد
[ترجمه گوگل]او پس از انتشار اولین رمانش، موفق شد

5. They are currently drunk with success.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر با موفقیت مست هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر مستحق موفقیت هستند

6. Their efforts were finally crowned with success.
[ترجمه ترگمان]تلاش های آن ها سرانجام با موفقیت به پایان رسید
[ترجمه گوگل]تلاش های آنها در نهایت با موفقیت انجام شد

7. The team are still flushed with success after their weekend victory.
[ترجمه ترگمان]تیم پس از پیروزی آخر هفته آن ها هنوز با موفقیت روبرو است
[ترجمه گوگل]تیم بعد از پیروزی آخر هفته خود با موفقیت به موفقیت رسیده است

8. His head never turns with success.
[ترجمه ترگمان]سرش هیچ وقت از موفقیت سر در نمی آورد
[ترجمه گوگل]سرش هیچوقت با موفقیت نرفته

9. Their experiment ended with success.
[ترجمه ترگمان]آزمایش آن ها با موفقیت به پایان رسید
[ترجمه گوگل]آزمایش آنها با موفقیت انجام شد

10. Professional and pecuniary plans meet with success so long as you know what you're aiming for and don't let others undermine you.
[ترجمه ترگمان]برنامه های مالی و مالی تا زمانی که شما بدانید قصد دارید چه چیزی را دنبال کنید و اجازه ندهید دیگران شما را خراب کنند، با موفقیت دیدار می کنند
[ترجمه گوگل]برنامه های حرفه ای و مالی با موفقیت تا زمانی که شما می دانید برای هدف شما و دیگران را به شما تضعیف می کنند

11. Along with success comes a reputation for wisdom. Euripides
[ترجمه ترگمان]همراه با موفقیت شهرتی به خاطر حکمت به دست می آید اوریپید
[ترجمه گوگل]همراه با موفقیت، شهرت عقلانیت است Euripides

12. I was involved, and I was meeting with success.
[ترجمه ترگمان]من در این کار دخیل بودم، و من با موفقیت ملاقات کردم
[ترجمه گوگل]من درگیر شدم، و من با موفقیت دیدار کردم

13. So he managed to compete with success.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او توانست با موفقیت رقابت کند
[ترجمه گوگل]بنابراین او موفق شد با موفقیت رقابت کند

14. Testosterone also seems to rise with success - winning a game or getting promoted.
[ترجمه ترگمان]Testosterone همچنین به نظر می رسد که با برنده شدن یک بازی یا ترفیع مقام ارتقا پیدا می کند
[ترجمه گوگل]تستوسترون همچنین به نظر می رسد که با موفقیت به دست می آید - برنده شدن یک بازی یا گرفتن ترویج

15. We were flushed with success.
[ترجمه ترگمان]ما از موفقیت سرخ شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما با موفقیت از بین رفته بودیم


کلمات دیگر: