کلمه جو
صفحه اصلی

withholder


دریغ کننده

انگلیسی به فارسی

دریغ کننده


دارنده، دریغ کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who withholds; someone or something that holds back, restrainer; one who refrains from giving

جملات نمونه

1. A taxpayer or withholder may handle the tax filing or send the statement of the remitted and withheld or collected and remitted taxes by post or data message.
[ترجمه ترگمان]یک مالیات دهنده یا withholder ممکن است رسیدگی به وصول مالیات را انجام داده یا بیانیه پرداخت شده را ارسال کرده و یا وصول کرده و یا وصول کرده و مالیات پرداخت نموده و یا از طریق پیام ارسال یا داده مالیات پرداخت نماید
[ترجمه گوگل]یک مالیات دهنده یا دارنده ممکن است ادعای مالیات را اداره کند یا بیانیه ای را که از طریق پست یا پیام داده شده ارسال می کند و یا اخراج شده و یا مالیات جمع آوری شده و ارسال شده را ارسال می کند

2. The tax withheld by a withholder shall be noted on the interest settlement slip issued to a client.
[ترجمه ترگمان]مالیات پرداخت نشده توسط یک withholder باید در برگه سود صادر شده به مشتری مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]مالیاتی که توسط مالیات محفوظ می باشد باید براساس شکاف پرداختی که به مشتری صادر می شود اشاره شود

3. Article 8 A withholder conducting the interest settlement for a client shall withhold the individual income tax according to law.
[ترجمه ترگمان]ماده ۸ یک withholder که حل و فصل سود برای یک مشتری را انجام می دهد طبق قانون مالیات بر درآمد فرد را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]ماده 8 صاحب مناقصه پرداخت کننده سود برای مشتری، مالیات بر درآمد افراد را طبق قانون متوقف می کند

4. Please present this paper to your withholder for issuing tax withholding statement, dividend voucher and relevant tax statements.
[ترجمه ترگمان]لطفا این مقاله را برای صدور حکم منع مالیات، سود تقسیمی و اظهارنامه های مالیاتی مربوطه به withholder ارائه کنید
[ترجمه گوگل]لطفا این مقاله را در اختیار شما قرار دهید تا برای اخذ اظهارنامه مالیات ضمانت اجباری، کوپه تقسیم سود و اظهارات مالیاتی مربوطه ارائه شود

5. Article 10 A handling charge of 2% of the amount of tax withheld by a withholder shall be paid to the withholder.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۰: هزینه رسیدگی به ۲ % از میزان مالیات که توسط یک withholder تامین می شود باید به the پرداخت شود
[ترجمه گوگل]ماده 10- هزینه حمل و نقل 2٪ از مبلغ مالیه که توسط یک دارنده محفوظ می باشد، به صاحبخانه پرداخت می شود

6. The tax amount shall be withheld by the obligatory withholder from each payment or payment due.
[ترجمه ترگمان]مبلغ مالیاتی باید از پرداخت اجباری از هر پرداخت یا پرداخت معاف شود
[ترجمه گوگل]مبلغ مالیاتی از طرف هر فرد پرداخت کننده یا پرداختی باید از طرف دارنده اجباری نگه داشته شود

7. Article 98 Voluntary payment of tax by a taxpayer and payment of tax withheld by a tax withholder as provided in this Act shall each be made with a paying-in-slip completed by the payer.
[ترجمه ترگمان]ماده ۹۸ پرداخت داوطلبانه مالیات توسط مالیات دهندگان و پرداخت مالیات که از مالیات معاف نشده است، هر یک با پرداخت بهای پرداخت شده توسط پرداخت کننده اعلام خواهد شد
[ترجمه گوگل]ماده 98 پرداخت داوطلبانه مالیات توسط مالیات دهنده و پرداخت مالیات که توسط مالیه مالیاتی که توسط این قانون ذکر شده است، توسط هر شخص پرداخت می شود، هر کدام با پرداختی در لغزش کامل شده توسط پرداخت کننده صورت می گیرد

8. Article 7 The location for payment of motor vehicle and vessel tax shall be the place where the vehicle or vessel is registered or where the withholder is located.
[ترجمه ترگمان]ماده ۷ محل پرداخت وسیله نقلیه موتوری و مالیات کشتی باید جایی باشد که در آن وسیله نقلیه یا کشتی ثبت شده باشد یا جایی که withholder در آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]ماده 7 محل پرداخت وسایل نقلیه موتوری و مالیات بر کشتی باید محل جایی است که وسیله نقلیه یا کشتی ثبت شده یا جایی که دارنده آن قرار دارد


کلمات دیگر: