کلمه جو
صفحه اصلی

theodicy


(بخشی از الهیات که با این زمینه سر و کار دارد: خداوند توانا و عادل چرا اجازه می دهد معصومان سختی و زجر بکشند) داد شناسی الهی، داد شناسی یزدانی، الهیات استدلالی، عدل الهی، اعتقاد بعدالت خدایی

انگلیسی به فارسی

اعتقاد بعدالت خدایی


تودیدیا، اعتقاد بعدالت خدایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: theodicies
مشتقات: theodicean (adj.)
• : تعریف: any system of theology that attempts to reconcile divine omnipotence with the presence of evil.

• philosophic science of god

جملات نمونه

1. The speech of the Elder Brothers is a theodicy.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی برادران ارشد، theodicy است
[ترجمه گوگل]سخنرانی برادران بزرگتر یک تئودیسکی است

2. Rousseau'S Theodicy Of Self-Love: Evil, Rationality, and the Drive for Recognition.
[ترجمه ترگمان]حکمت الهی روسو از خود - عشق: شیطانی، Rationality و دیسک گردان برای به رسمیت شناختن
[ترجمه گوگل]Theodicy عاشقانه دوستانه، عقلانیت، و درایو برای تشخیص روسو

3. However, it is my belief that theodicy ought to go still one st ep further to start its discussion from the problem of suffering, and this suffering-based doctrine may be called"neo-theodicy".
[ترجمه ترگمان]با این حال، اعتقاد من بر این است که theodicy باید هنوز هم برای شروع بحث خود از مشکل رنج بردن ادامه دهد، و این دکترین مبتنی بر رنج می تواند \"neo - theodicy\" نامیده شود
[ترجمه گوگل]با این حال، اعتقاد من این است که تاجیکستان باید یک بار دیگر به بحث و گفتگو برسد از مشکل رنج، و این آموزه مبتنی بر رنج ممکن است به نام 'neo-theodicy' نامیده شود

4. In Robertsonian theodicy—the justification of the ways of God in the face of evil—there's no such thing as undeserved suffering: people struck by disaster always had it coming.
[ترجمه ترگمان]در Robertsonian، توجیه راه های خداوند در چهره شریر وجود ندارد: مردم با فاجعه ای مواجه می شدند که همیشه به وقوع می پیوست
[ترجمه گوگل]در Robertsonian theodicy - توجیه راه خدا به مواجهه با شر - چنین چیزی مانند افراد رنج بی عدالتی که در اثر فاجعه رخ داده اند همیشه وجود دارد

5. A theodicy can be seen as heretical or even blasphemous for the simple reason that it -- think of what it assumes.
[ترجمه ترگمان]یک theodicy را می توان به عنوان یک بدعت تلقی کرد و یا حتی برای این دلیل ساده که آن - - به آنچه که فکر می کند، فکر می کند
[ترجمه گوگل]یک تئودیتی را می توان به عنوان یتیم یا حتی کفرآمیز به دلیل ساده بودن آن مشاهده کرد - به آنچه که تصور می شود فکر می کند

6. They asserted to transform the traditional theodicy in the Postmodernism sight and to combine it with modern reflection.
[ترجمه ترگمان]آن ها تاکید کردند که the سنتی را در دید Postmodernism تغییر دهند و آن را با بازتاب مدرن ترکیب کنند
[ترجمه گوگل]آنها ادعا کردند که تئودیسکی سنتی را در دیدگاه پست مدرنیسم تغییر داده و آن را با بازتاب مدرن ترکیب می کند

7. Rousseau's Theodicy of Self-love: Evil, Rationality, and the Drive for Recognition.
[ترجمه ترگمان]حکمت الهی روسو از عشق: شیطانی، Rationality، و دیسک گردان برای به رسمیت شناختن
[ترجمه گوگل]تئودیکس روستای عشق عاشقانه، عقلانیت و درایو برای شناختن

8. A theodicy assumes that God's justice can be witnessed, that it can be accounted for here on earth.
[ترجمه ترگمان]یک theodicy فرض می کند که عدالت الهی را می توان شاهد آن دانست، که می توان آن را در اینجا بر روی زمین به حساب آورد
[ترجمه گوگل]Theodicy فرض می کند که عدالت خدا را می توان شاهد بود، که می توان آن را در اینجا بر روی زمین حساب شده است

9. A theodicy of course is a response to the problem of evil.
[ترجمه ترگمان]البته، پاسخ به مساله بدی است
[ترجمه گوگل]البته یک تئودیس پاسخی به مشکل شر است

10. Part II presents the major contribution of this work, my "Quest for Potential" formulation, a solution to the age-old problem of theodicy.
[ترجمه ترگمان]بخش ۲ سهم اصلی این کار را، \"ماموریت برای فرمول بندی\" پتانسیل \"، راه حلی برای مشکل قدیمی of ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، بخش عمده ای از این کار، فرمول �تلاش برای پتانسیل�، راه حل مشکل قدیمی تودیدیا را ارائه می دهد

11. Part II presents the major contribution of this work, my "Quest for Potential" formulation, a solution of the age-old problem of theodicy .
[ترجمه ترگمان]بخش ۲ سهم اصلی این کار را، \"کوئست\" برای فرمول بندی \"پتانسیل\"، یک راه حل از مشکل قدیمی of ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، بخش عمده ای از این کار، فرمول �تلاش برای پتانسیل�، راه حل مشکل قدیمی تودیدیا را ارائه می دهد

12. Milton has to justify or at least understand this seemingly incomprehensible and unjustifiable event. It's this drive to theodicy that accounts for the poem's most painful moments.
[ترجمه ترگمان]میلتن باید این رویداد ظاهرا غیرقابل درک و غیرقابل توجیه را توجیه کند یا دست کم درک کند این یک حرکت به theodicy است که برای دردناک ترین لحظات شعر، حساب می کند
[ترجمه گوگل]میلتون باید این رویداد ظاهرا غیر قابل درک و غیر قابل اثبات را توجیه کند یا حداقل آن را درک کند این درایو به theodicy است که برای لحظات دردناک ترین شعر حساب می شود

13. You also read an article by Milgrom where Milgrom talks about Priestly cultic imagery serving as a kind of theodicy.
[ترجمه ترگمان]شما همچنین یک مقاله را با Milgrom مطالعه می کنید که در آن Milgrom در مورد priestly cultic به عنوان نوعی از theodicy صحبت می کند
[ترجمه گوگل]شما همچنین یک مقاله Milgrom را بخوانید که Milgrom در مورد تصاویر کریستال Priestly صحبت می کند که به عنوان نوعی تودیدیا خدمت می کنند

14. Given economists' almost theological commitment to the notion that markets clear, the presence of unemployment in the world requires a theodicy[7] to explain it.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تعهد اقتصادی اقتصاددانان به این مفهوم که بازارها روشن هستند، حضور بیکاری در جهان نیازمند a [ ۷ ] برای توضیح آن است
[ترجمه گوگل]با توجه به تعهد تقریبا الهیات اقتصاددانان به این مفهوم که بازار ها روشن هستند، حضور بیکاری در جهان نیازمند تئودیسی است [7] که آن را توضیح دهد

15. And so, to use the words with which Milton would begin Paradise Lost, " a theodicy is an attempt "to justify the ways of God to men. "
[ترجمه ترگمان]و بنابراین، برای استفاده از کلماتی که میلتن بهشت گم شده را آغاز می کند، \"a تلاشی\" برای توجیه روش های خداوند برای مردان است
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای استفاده از کلمات که میلتون شروع به بهشت ​​بهشت ​​آغاز می کند، 'تئودیکس تلاش برای توجیه راه خدا برای مردان است '


کلمات دیگر: