کلمه جو
صفحه اصلی

perverseness


خودسری، اصرار، هرزگی، فساد، درخطا

انگلیسی به فارسی

انحراف


انگلیسی به انگلیسی

• deviance, abnormality, aberrancy

جملات نمونه

1. The thinking tension of perverseness is the dialectical unity of inner feature and external expression.
[ترجمه ترگمان]کش مکش فکری، اتحاد دیالکتیکی of درونی و بیان خارجی است
[ترجمه گوگل]تنش تفکر انحرافی یک وحدت دیالکتیکی از ویژگی درونی و بیان خارجی است

2. The thinking tension of perverseness has the value and significance in bringing man embarrassment giving man the opportunity of infinite enlightenment and innovation at the same time.
[ترجمه ترگمان]کش مکش فکری of ارزش و اهمیت آن را دارد که مردی را ناراحت کند که در عین حال فرصت روشن گری و نوآوری نامحدود را به انسان می دهد
[ترجمه گوگل]تنش تفکر ناسازگاری ارزش و اهمیت دادن به خجالت زن را در اختیار انسان قرار می دهد که در عین حال امکان روشن بینی و نوآوری بی نهایت است

3. The integrity of the upright shall guide them : but the perverseness of transgressors shall destroy them.
[ترجمه ترگمان]کمال صداقت آن ها را راهنمایی خواهد کرد؛ اما the دارد آن ها را از بین خواهد برد
[ترجمه گوگل]وحدت قریب به اتفاق آنها را هدایت می کند، اما انحطاط ستمگران باید آنها را نابود سازد

4. For your hands are defiled with blood, and your fingers with iniquity; your lips have spoken lies, your tongue hath muttered perverseness.
[ترجمه ترگمان]زیرا دست های شما آلوده به خون و انگشتان شما با شرارت آلوده شده اند
[ترجمه گوگل]برای دست های خود با خون غرق و انگشتان خود را با گناه؛ لب های شما دروغ گفتن، زبان شما بر اثر انحطاط سخن گفته است

5. Why dost thou show me iniquity, and look upon perverseness ? for destruction and violence are before me; and there is strife, and contention riseth up.
[ترجمه ترگمان]چرا به من شرارت نشان می دهی؟ و به perverseness نگاه می کنی؟ برای نابود کردن و خشونت در مقابل من است و درگیری و بحث و بحث در پیش است
[ترجمه گوگل]چرا گناه من را به من نشان بدهی و بر انگیختگی نگاه کنی؟ برای تخریب و خشونت پیش از من هستم و نزاع وجود دارد و محکومیت بالا می رود

6. Are those who have been disappointed in their first choice, whether from the inconstancy of its object, or the perverseness of circumstances, to be equally indifferent during the rest of their lives?
[ترجمه ترگمان]آیا کسانی که در انتخاب اول خود ناامید شده اند، چه از بی ثباتی هدف، یا انحراف شرایط، به همان اندازه نسبت به بقیه عمر خود بی اعتنا باشند؟
[ترجمه گوگل]آیا کسانی که در اولین انتخاب خود، ناشی از بی نظمی از هدف خود و یا انحراف از شرایط، در طول بقیه زندگی خود بی تفاوت هستند، ناامید شده اند؟

7. A gentle tongue is a tree of life, but perverseness spirit.
[ترجمه ترگمان]یک زبان لطیف یک درخت زندگی است، اما perverseness
[ترجمه گوگل]زبان ملایم یک درخت زندگی است، اما روح نابودی

8. Perverseness is the only source of humorous produce, it means that deviate from the sense. We consider perverseness that suspiciously odd means or inappropriate means or illogical means.
[ترجمه ترگمان]perverseness تنها منبع تولید شوخ طبع است، یعنی از مفهوم منحرف شده است ما perverseness را که با سو ظن به طرق نامناسب و یا روش های غیر منطقی غیر منطقی است در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]انحراف تنها منبع تولیدات طنز آمیز است، به این معنی که از این معنی جدا می شود ما عصبی بودن را که به طور مشکوک عجیب و غریب یا معنی نامناسب یا معنی غیر منطقی است، در نظر می گیریم

9. The reason for "the inextricability" is the duality and perverseness of Russian Spirit.
[ترجمه ترگمان]دلیل \"the\"، دوگانگی و perverseness روح روسی است
[ترجمه گوگل]دلیل �عدم انسجام� دوگانگی و انحراف روح روسیه است

10. But when a young lady is to be a heroine, the perverseness of forty surrounding families cannot prevent her.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی یک خانم جوان یک قهرمان بشود، the چهل خانواده دور و برش نمی توانند جلوی او را بگیرند
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که یک خانم جوان به یک قهرمان تبدیل شود، انحصار خانواده های چهل خانواده می تواند از او جلوگیری کند

11. There is, unforeseen by the writer, some lack of understanding on the part of the reader or some fear, bias, eccentricity or perverseness on his part of which the writer is not aware.
[ترجمه ترگمان]در مورد نویسنده، فقدان درک در مورد قسمتی از خواننده یا برخی از ترس، جانبداری، ناهم محوری و perverseness که نویسنده از آن آگاه نیست وجود دارد
[ترجمه گوگل]نویسنده وجود دارد، پیش بینی نشده است، برخی از عدم درک خواننده و یا برخی از ترس، تعصب، بی ثباتی و یا انحراف در بخشی که نویسنده نمی داند

12. Linton had slid from his seat on to the hearthstone, and lay writhing in the mere perverseness of an indulged plague of a child, determined to be as grievous and harassing as it can.
[ترجمه ترگمان]لینتون از روی صندلی اش برخاسته و روی زمین ولو شده بود و در گوشه و کنار بخاری به پیچ وتاب افتاده بود
[ترجمه گوگل]لینتون از صندلی خود به سنگ قلیایی رفته بود و در تنبیه شرمساری یک طاعون مضطرب از یک کودک که مصمم است به همان اندازه مضر و آزار و اذیت باشد، می تواند تحمل کند

13. A wholesome tongue is a tree of life: but perverseness therein is spirit.
[ترجمه ترگمان]یک زبان سالم یک درخت زندگی است؛ اما perverseness در آن است
[ترجمه گوگل]زبان سالم یک درخت زندگی است اما نابودی آن در روح است

14. He hath not beheld iniquity in Jacob, neither hath he seen perverseness in Israel: the LORD his God is with him, and the shout of a king is among them.
[ترجمه ترگمان]او در برابر جیکوب iniquity دید، نه در Israel، نه در in، و خدا هم با او است و داد و فریاد یک پادشاه در میان آن هاست
[ترجمه گوگل]او گناه را در یعقوب ندیده است، و او را ندیده در اسرائیل، خداوند، خدای خود را با او است، و فریاد پادشاه در میان آنها است


کلمات دیگر: