کلمه جو
صفحه اصلی

try on

1- (لباس) امتحانا پوشیدن، پرو کردن 2- (ساعت و جواهر و غیره) امتحانا زدن، به خود آویختن، به مچ بستن

انگلیسی به فارسی

سعی کنید

پرو کردن لباس

(ارزش چیزی را) برآورد کردن، (تعداد را) سنجیدن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to put on an article of clothing in order to test the desirability of its size or appearance.
- She tried on four dresses before making a choice.
[ترجمه فلوران] او چهار لباس را قبل از انتخاب کردن لباسی پرو کرد.
[ترجمه tina] او چهار لباس را قبل از انتخاب کردن پرو کرد.
[ترجمه Zahra] او قبل از انتخاب کردن چهار لباس را تن زد
[ترجمه ♡Hosna♡] او قبل از اینکه انتخاب کند لباس را پرو کرد
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه انتخاب دیگه ای بکنه چهار لباس رو امتحان کرد
[ترجمه گوگل] او قبل از اینکه انتخاب کند، روی چهار لباس سعی کرد
• attempt; measure; try a piece of clothing to check if it fits or how it looks

مترادف و متضاد

evaluate

Synonyms: appraise, audition, check out, demonstrate, experiment, fit, inspect, practice, probe, prove, sample, scrutinize, taste, test, try out, wear

Put clothes on to see if they fit

جملات نمونه

1. Try on clothing and shoes to make sure they fit.
[ترجمه آوا فضلی] لباس ها و کفش ها را بپوشید تا مطمئن شوید که مناسب هستند
[ترجمه محمد] لباس ها و کفش ها را پرو کنید تا مطمئن شوید که مناسب هستند
[ترجمه ناشناس] لباس ها و کفش ها را امتحان وپرو کنید تا مطمئن شوید که مناسب هستند
[ترجمه M.s.f] لباس ها و کفش ها را بپوشید ( پرو کنید ) تا مطمئن شوید که مناسب هستند
[ترجمه ...] لباس و کفش را پرو کنید ( امتحان کنید ) تا مطمئن شوید که اندازه و مناسب هستند.
[ترجمه دریا] لباس ها و کفش هارا امتحان کنید تا مطمئن شوید اونها مناسب شما هستن
[ترجمه ترگمان]سعی کنید لباس ها و کفش ها را بپوشید تا مطمئن شوید که مناسب هستند
[ترجمه گوگل]لباس و کفش را امتحان کنید تا مطمئن شوید که مناسب هستند
2. May I try on the hat?
[ترجمه بیتا] می توانم کلاه را امتحان کنم؟
[ترجمه خر] آیا مى توانم کلاه را امتحان کنم؟
[ترجمه سهیل حسن زاده] ایا من می توانم کلاه را امتحان کنم ( پرو کنم ) ؟
[ترجمه عرشیا] آیا من میتوانم کلاه را پرو کنم ؟
[ترجمه Merina] آیا میتوانم من این کلاه را امتحان کنم
[ترجمه Slime gamerx] میتونم من اون کلاهو امتحان کنم
[ترجمه A] میشه این کلاه رو امتحان کنم؟
[ترجمه هدا نوی کوچی] می توانم آن کلاه را ا متحان کنم ؟
[ترجمه hana] می توانم این کلاه را امتحان کنم؟یا می توانم این کلاه را پرو کنم؟
[ترجمه Hannah Fry] آیا من میتوانم کلاه را امتحان کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم کلاه رو امتحان کنم؟
[ترجمه گوگل]می توانم روی کلاه امتحان کنم؟
3. I'd like to try on that blue wool coat.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد آن کت پشمی آبی را امتحان کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم روی کت پشم آبی امتحان کنم
4. Try on the shoes before you buy them.
[ترجمه mahziyar] قبل از اینکه کفش ها را بخرید آنها را امتحان کنید
[ترجمه M] قبل از اینکه کفش را بخرید آن را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه آن ها را بخرید، آن ها را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها را بخرید، روی کفش ها سعی کنید
5. Let the child try on as many as she likes.
[ترجمه ترگمان]بگذار بچه هر چه دلش می خواهد امتحان کند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید کودک به اندازه ای که دوست دارد تلاش کند
6. Be careful when you try on the dress it's only pinned.
[ترجمه ترگمان]وقتی روی لباسی که فقط سنجاق شده سعی کن مراقب باش
[ترجمه گوگل]مراقب باشید زمانی که شما لباس را انتخاب می کنید فقط پین شده است
7. Try on the shoes to see if they fit.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید کفش ها را امتحان کنید تا ببینید آیا آن ها مناسب هستند یا خیر
[ترجمه گوگل]برای دیدن اینکه آیا آنها مناسب هستند، روی کفش ها سعی کنید
8. Our family gave it a try on a recent weekend.
[ترجمه ترگمان]خانواده ما در آخر هفته اخیر آن را امتحان کردند
[ترجمه گوگل]خانواده ما آن را امتحان کنید در آخر هفته های اخیر
9. Why can't I try on different lives, like dresses, to see which fits best and is more becoming? Sylvia Plath
[ترجمه محمد] چرا نمی توانم زندگه های مختلف را امتحان کنم، مانند لباس، و ببینم کدام بهتر است؟ سیلویا پلاث
[ترجمه ترگمان]چرا من نمی توانم در زندگی مختلف، مثل لباس ها، سعی کنم ببینم کدام بهتر است و بیشتر می شود؟ سیلویا Plath
[ترجمه گوگل]چرا نمی توانم در زندگی های مختلف مانند لباس ها امتحان کنم تا ببینم کدام بهتر است و بیشتر در حال تبدیل شدن است؟ سیلویا پلات
10. At school they made us try on gas-masks for size, and there was talk of evacuation.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه آن ها ما را وادار کردند که با ماسک های ضد گاز تلاش کنیم و در آنجا از تخلیه صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]در مدرسه ما ما را به اندازه ماسک گاز سعی می کردیم، و بحث در مورد تخلیه وجود داشت
11. Maybe you can find another style to try on.
[ترجمه ترگمان]شاید بتونی یه روش دیگه پیدا کنی که روش کار کنه
[ترجمه گوگل]شاید بتوانید سبک دیگری را امتحان کنید
12. The tailor asked the girl to try on the new dress.
[ترجمه ترگمان]خیاط از دختر خواست که لباس جدید را امتحان کند
[ترجمه گوگل]خیاط از دختر خواسته تا لباس جدید را امتحان کند
13. You can try on the dress in the fitting room.
[ترجمه ممدلی گندچهره] شما میتونی لباس را در اتاق پرو، پرو کنی.
[ترجمه ترگمان]میتونی لباس رو بپوشی تو اتاق لباس
[ترجمه گوگل]شما می توانید در لباس در اتاق مناسب را امتحان کنید
14. Thus Chinese teaching totoand try on a open - minded way.
[ترجمه ترگمان]از این رو، تدریس زبان چینی بر روی یک روش با ذهن باز تلاش می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب آموزش چینی به شیوه ای باز و بسته می شود
15. You can try on the new coat.
[ترجمه ترگمان] میتونی لباس جدید رو امتحان کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید بر روی کت جدید امتحان کنید

پیشنهاد کاربران

ینی پرو کردن لباس
Put on clothes to see if they fit you or not
کانون زبان ایران
Reach 4
Unit6

یعنی پرو کردن




کانون زبان ایران reach4 درس6 نوجوانان
کانون زبان ایرانbasic3درس9بزرگسالان

Put on clothes to see if they fit you or not
پرو کردن
لایک کنین گایز💙🌌
امتحان کردن
Try it
جمله باtry on ( به معنی لباس پرو کردن )
امتهان کردن یا پرو کردن
امتحان کردن و آزمایش کردن
به تن زدن لباس
لباس پرو کردن
لباس را پرو کردن try on
پوشیدن لباس در مغازه
to put on apiece of clothing to see if you like it and if it is big enough
پرو کردن لباس
پرو کردن
کلا امتحان کردن و تن زدن
به معنی امتحان کردن و سعی کردن و پرو کردنه
ولی تو کتاب supp 6 به معنی پرو کردنه
به معنای : ( لباس ) پرو کردن
امتحان کردن
put on clothes to see if they fit you or not/پرو کردن
کلمه ی Try on معانی مختلفی دارد و با توجه به صفت یا اسم بودن کلمه باید جمله را بنویسسیم
put on clothes to see if they fit or no
( لباس ) امتحان کردن
پرو کردن
سعی کردن ، کوشش

try یعنی سعی کردن ، کوشش

Put on clothes to see if they fit you or not
در کانون زبان
ترم ریچ ۴
درس ۱
Put on
. Put on clothes to see if they fit you or not

کانون زبان ایران

درس 6

reach 4
put on clothes to see if they fit you or no
پرو کردن .


put on clothes to see if they
fit you
or not
فعلش معنیه پوشیدن رو میده
امتحان کردن، پرو کردن
آزمایشی پوشیدن
کانون زبان ایران: Put on clothes to see if they fit you or not Good Luck
try somebody on
یعنی با کسی بدرفتاری کردن.
کلمات دیگر: