کلمه جو
صفحه اصلی

archaeological


معنی : وابسته به باستان شناسی
معانی دیگر : وابسته به باستان شناسی

انگلیسی به فارسی

وابسته به باستان‌شناسی


باستان شناسی، وابسته به باستان شناسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: archaeologic (adj.), archeologic (adj.), archaeologically (adv.), archeologically (adv.)
• : تعریف: of or relating to archaeology.

• pertaining to archaeology, pertaining to the study of ancient cultures through their artifacts

مترادف و متضاد

وابسته به باستان شناسی (صفت)
archaeological, archeological

جملات نمونه

1. Further archaeological excavations are now being carried out.
[ترجمه ترگمان]حفاری های باستان شناسی بیشتر نیز در حال انجام است
[ترجمه گوگل]اکنون حفاری های باستان شناسی بیشتر انجام می شود

2. Tourists have plundered all the archaeological sites.
[ترجمه ترگمان]گردشگران همه مکان های باستانی را غارت کرده اند
[ترجمه گوگل]گردشگران همه سایت های باستان شناسی را غارت کرده اند

3. These finds have considerable archaeological importance.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها اهمیت باستان شناسی قابل توجهی دارند
[ترجمه گوگل]این یافته ها اهمیت باستان شناسی قابل توجهی دارد

4. Cumulatively, these archaeological discoveries give a very clear picture of Celtic life.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کشفیات باستان شناسی تصویر روشنی از زندگی سلتیک را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]در مجموع، این اکتشافات باستان شناسی یک تصویر بسیار واضح از زندگی سلتیک ارائه می دهد

5. Thousands of archaeological treasures are being kept hidden away.
[ترجمه ترگمان]هزاران گنجینه باستانی مخفی نگاه داشته می شوند
[ترجمه گوگل]هزاران گنجینه باستان شناسی نگهداری می شوند

6. Every item found on the archaeological dig is given a code number .
[ترجمه ترگمان]هر کالایی که در حفاری باستان شناسی یافت می شود، شماره کد دارد
[ترجمه گوگل]هر آیتم موجود در حفاری باستان شناسی یک عدد کد داده می شود

7. I went on an archaeological dig over the summer.
[ترجمه ترگمان]با یک حفاری باستان شناسی در تابستان ادامه دادم
[ترجمه گوگل]من در طول تابستان با یک قایق باستان شناسی رفتم

8. Archaeological evidence may help to establish the authenticity of the statue.
[ترجمه ترگمان]شواهد باستان شناسی ممکن است به ایجاد صحت این مجسمه کمک کنند
[ترجمه گوگل]شواهد باستان شناسی ممکن است به ایجاد اعتبار مجسمه کمک کند

9. Most archaeological finds are broken, damaged, or decayed.
[ترجمه ترگمان]بیشتر یافته های باستان شناسی شکسته، آسیب دیده و یا فاسد هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر یافته های باستان شناسی شکسته، آسیب دیده یا فاسد شده اند

10. Archaeological evidence will provide clues about what the building was used for.
[ترجمه ترگمان]مدارک باستان شناسی در مورد آنچه که ساختمان برای آن استفاده شده است را ارائه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]شواهد باستان شناسی، سرنخ هایی را درباره آنچه که برای ساختمان استفاده می شود، ارائه می دهد

11. Archaeological studies of the tombs have shown the heterogeneity of religious practices in the region.
[ترجمه ترگمان]مطالعات باستان شناسی در این مقبره ها، ناهمگونی شیوه های مذهبی در منطقه را نشان داده اند
[ترجمه گوگل]مطالعات باستان شناسی مقبره نشان دهنده ناهمگونی شیوه های مذهبی در منطقه است

12. The positions of the archaeological finds are accurately plotted.
[ترجمه ترگمان]موقعیت یافته های باستان شناسی با دقت ترسیم شده است
[ترجمه گوگل]موقعیت یافته های باستان شناسی دقیق ترسیم شده است

13. The area is a treasure house of archaeological relics.
[ترجمه ترگمان]این منطقه یک گنجینه باستانی از آثار باستانی است
[ترجمه گوگل]این منطقه خانه گنجینه ای از آثار باستان شناسی است

14. Many archaeological and tourist guidebooks describe Eleusis as destroyed, a mass of stones overpowered by the nearby shipyards and factories.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کتاب های راهنمای باستان شناسی و توریستی Eleusis را به عنوان نابود کننده توصیف می کنند، توده ای از سنگ هایی که توسط کارخانه های کشتی سازی و کارخانه های آن نزدیکی اشغال شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از کتاب های راهنمای باستان شناسی و توریستی، Eleusis را به عنوان تخریب، توده سنگهایی که توسط کارخانه ها و کارخانه های نزدیک به آن سرازیر شده اند، توصیف می کنند

پیشنهاد کاربران

باستانی

باستانی، تاریخی

باستان شناختی


کلمات دیگر: