کلمه جو
صفحه اصلی

torrential


معنی : سیلابی، سیل وار
معانی دیگر : تندآبی، آبتاختی، سیل مانند، سیل آسا، سیل اورده

انگلیسی به فارسی

سیل آورده،سیل اسا،سیل مانند


ریخته گری، سیلابی، سیل وار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: torrentially (adv.)
(1) تعریف: of or like a torrent.

- The village was pounded by torrential rains.
[ترجمه ترگمان] این روستا با باران های سیل آسا تخریب شد
[ترجمه گوگل] این روستا توسط باران های رگبار افتاد

(2) تعریف: violent and rapid like a torrent.

• having the qualities of a torrent; characterized by a very rapid flow, moving in a fast and violent stream; falling in downpours (about rain); overwhelming, overly abundant
torrential rain pours down very rapidly in great quantities.

مترادف و متضاد

سیلابی (صفت)
formed by a flood, torrential, syllabic, formed by a torrent

سیل وار (صفت)
torrential

جملات نمونه

1. torrential rains
باران های سیل آسا

2. The torrential rain may flood the low - lying land out.
[ترجمه ترگمان]ممکن است باران سیل آسا زمین کم ارتفاع را خراب کند
[ترجمه گوگل]باران باران ممکن است سرزمینی که در پایین زمین قرار دارد سیل کند

3. We got caught in a torrential downpour.
[ترجمه ترگمان] ما در رگباری از سیل غافلگیر شدیم
[ترجمه گوگل]ما در یک باران ریخته گری گرفتار شدیم

4. The River Frome had burst its banks after torrential rain.
[ترجمه ترگمان]رودخانه frome پس از باران های سیل آسا، بانک های خود را منفجر کرده بود
[ترجمه گوگل]رودخانه فارکس پس از باران های باران، بانک هایش را پشت سر گذاشت

5. Strong winds and torrential rain combined to make conditions terrible for golfers in the Scottish Open.
[ترجمه ترگمان]باده ای قوی و باران سیل آسا باعث ایجاد شرایط برای گلف بازان در مسابقات آزاد اسکاتلندی شد
[ترجمه گوگل]باد های قوی و باران ریخته گری برای ایجاد شرایط وحشتناک برای گلف بازان در اسکاتلند باز

6. Rescuers battled against torrential rain and high winds.
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان در برابر باران های سیل آسا و باده ای شدید مبارزه کردند
[ترجمه گوگل]سپاه پاسداران در برابر باران های برافراشته و بادهای زیاد جنگیدند

7. Torrential rain drove the players off the course.
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا بازیکنان را از زمین دور کرد
[ترجمه گوگل]باران باران بازیکنان را از مسیر دور کرد

8. That summer a torrential rain poured down for two days and nights.
[ترجمه ترگمان]آن تابستان باران سیل آسا به دو روز و شب فرو می ریخت
[ترجمه گوگل]این تابستان یک بار باران باران برای دو روز و شب ریخت

9. I woke to the sound of torrential rain.
[ترجمه ترگمان]با صدای باران شدید، از خواب پریدم
[ترجمه گوگل]من به صدا از باران باران بیدار شدم

10. Torrential rains caused a massive mudslide.
[ترجمه ترگمان]بارش باران های سیل آسا باعث رانش گل و لای گسترده شد
[ترجمه گوگل]باران های شدیدی موجب انفجار گسترده ای می شوند

11. A fierce, freezing wind whipped torrential rain into their faces.
[ترجمه ترگمان]باد تندی می وزید و باران سیل آسا بر چهره شان می بارید
[ترجمه گوگل]یک باد شدید، فریاد خورده، باران باران را به چهره اش می اندازد

12. They duly arrived at 30 in spite of torrential rain.
[ترجمه ترگمان]با وجود باران شدید، ساعت ۳۰ وارد شدند
[ترجمه گوگل]به رغم بارش باران، آنها به 30 رسیدند

13. The torrential rain had plastered her hair to her head.
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا موهایش را روی سرش چسبانده بود
[ترجمه گوگل]باران ریزش موهایش را به سرش انداخت

14. The game was cancelled owing to torrential rain.
[ترجمه ترگمان]این بازی به خاطر ریزش باران لغو شد
[ترجمه گوگل]این بازی به علت بارش باران باران لغو شد

15. Torrential rain washed out most of the weekend's events.
[ترجمه ترگمان]باران سیل آسا بیشتر اتفاقات آخر هفته را شست
[ترجمه گوگل]باران رطوبت بسیاری از رویدادهای آخر هفته را از بین می برد

torrential rains

باران‌های سیل‌آسا


پیشنهاد کاربران

Rain torrential
باران سیل آسا

Torrential rain باران سیل آسا

⁦✔️⁩سیل آسا
Torrential rain and gale - force winds swept the country last night


کلمات دیگر: