کلمه جو
صفحه اصلی

nutter


گردو جمع کن - فندق جمع کن

انگلیسی به فارسی

گردو جمع کن،فندق جمع کن


سرگردان


انگلیسی به انگلیسی

• if you call someone a nutter, you mean that they are mad or very foolish; an offensive word.

جملات نمونه

1. He's a bit of a nutter.
[ترجمه ترگمان]او یک ذره دیوانه است
[ترجمه گوگل]او کمی شبیه است

2. He was a bit of a nutter.
[ترجمه ترگمان] اون یه کم خل و چل بود
[ترجمه گوگل]او کمی شاد بود

3. Burns can be a nutter - especially when he's had a few drinks.
[ترجمه ترگمان]برنز می تونه خل و چل باشه مخصوصا وقتی که چند تا نوشیدنی خورده
[ترجمه گوگل]برنز می تواند سرگیجه باشد - مخصوصا زمانی که چند نوشیدنی داشت

4. That's got to be some kind of a nutter.
[ترجمه ترگمان] باید یه جورایی خل و چل باشه
[ترجمه گوگل]این باید به نوعی شگفت انگیز باشد

5. He's a complete nutter. He's got no sense whatsoever.
[ترجمه ترگمان]او یک دیوانه تمام عیار است اصلا با عقل جور در نمیاد
[ترجمه گوگل]او یک پرستار کامل است او هیچ معنایی ندارد

6. To call some one a nutter, however, is not to use what they would see as a term of abuse.
[ترجمه ترگمان]با این حال برای نامیدن کسی که یک دیوانه است استفاده از آنچه آن ها به عنوان یک اصطلاح سو استفاده خواهند دید استفاده نمی شود
[ترجمه گوگل]با این حال، برای تماس با برخی از متخصصان، استفاده از آنچه که آنها به عنوان یک سوء استفاده مشاهده می کنند نیستند

7. This man, whoever he is, isn't your normal nutter.
[ترجمه ترگمان]این مرد، هر کی که هست، دیوانه your
[ترجمه گوگل]این مرد، هرکسی که هست، چشمان عادی شما نیست

8. Let them figure out the connection between the nutter at the funeral and the man who was hanged all those years ago.
[ترجمه ترگمان]بگذارید بین دیوانه سازها در مراسم تدفین و مردی که همه این سال ها را دار آویخته بودند، ارتباط برقرار کنند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آنها ارتباط بین مهر و موم در مراسم تشییع جنازه و مردی که در آن سالها به دار آویخته شد، شکل بگیرد

9. To most of his contemporaries Blake was a nutter or simply inept.
[ترجمه ترگمان]به نظر بسیاری از معاصران وی، بلیک یک دیوانه بود و یا بسیار نالایق
[ترجمه گوگل]به نظر اکثر معاصران او، بلیک، یک سرخورده یا به سادگی فریب خورده بود

10. He was a nutter, Tony.
[ترجمه ترگمان]او یک دیوانه بود، تونی
[ترجمه گوگل]او تایتانیس بود، تونی

11. Is he a nutter, or is he a genius?
[ترجمه ترگمان]آیا او دیوانه است یا نابغه است؟
[ترجمه گوگل]آیا او یک گیاهخوار است یا او یک نابغه است؟

12. "Manufacturing is fizzling out here," says Ken Nutter, a laid-off 54-year-old who worked as a glass cutter in the 1970s but not since.
[ترجمه ترگمان]کن Nutter، یک مرد ۵۴ ساله که در دهه ۷۰ میلادی به عنوان یک نیشکر کار می کرد، می گوید: \"ساخت در اینجا غیرممکن است\"
[ترجمه گوگل]Ken Nutter، 54 ساله است که در دهه 1970 به عنوان برش شیشه ای مشغول به کار است، اما نه از زمان تولید، در حال ساختن است

13. And given the budget constraints, Mayor Nutter did well in his first year.
[ترجمه ترگمان]و با توجه به محدودیت های بودجه ای، شهردار Nutter در سال اول به خوبی عمل کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به محدودیت های بودجه، شهردار نتره در سال اول خود به خوبی کار کرد

14. Don't call him nutter because it is such a bad term.
[ترجمه ترگمان]او را دیوانه خطاب نکنید چون این یک عبارت بد است
[ترجمه گوگل]او را نابود نکنید، زیرا این یک اصطلاح بد است

پیشنهاد کاربران

دیوانه کننده

خل و چل، احمق، دیوانه

آدم عجیب


کلمات دیگر: