1. I like lobster but it doesn't like me.
[ترجمه فروغ] من خرچنگ را دوست دارم ولی آن مرا دوست ندارد
[ترجمه مهسا] من خرچنگ را دوست دارم ولی او از من خوشش نمی اید
[ترجمه Mahi] من خرچنگ را دوست دارم ولی او مرا دوست ندارد
[ترجمه ترگمان]من خرچنگ دوست دارم اما از من خوشش نمیاد
[ترجمه گوگل]من خرچنگ را دوست دارم اما آن را دوست ندارم
2. We dined on lobster and strawberries.
[ترجمه مهسا] شام خرچنگ و توت فرنگی خوردیم
[ترجمه ترگمان]شام خرچنگ و توت فرنگی خوردیم
[ترجمه گوگل]ما بر روی خرچنگ و توت فرنگی غذا خوردیم
3. Lobster, fish and charcoal grilled steaks are the specialities, with live entertainment on offer most evenings.
[ترجمه ترگمان]خرچنگ، ماهی، ماهی سرخ کرده و استیک کباب مرغ، specialities است که بیش از هر شب سرگرمی دیگری دارند
[ترجمه گوگل]غذاهای لابی، ماهی و کباب شده با ذغال چوب، تخصص هستند، با سرگرمی های زنده در ارائه بیشتر شبانه
4. The next time he cooked lobster for me, he served it with butter and lemon.
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که برای من خرچنگ می پخت، با کره و لیمو این کار را می کرد
[ترجمه گوگل]دفعه بعد او برای من خرج کرد، او با کره و لیمو خدمت کرد
5. The lobster cocktail was plentiful but a touch cotton-woolly in texture, and for no visible reason arrived on a plate.
[ترجمه ترگمان]کوکتل خرچنگ دریایی فراوان بود، اما نخی در دست داشت - پا به پا بود، و برای هیچ دلیلی قابل دیدن بر روی یک بشقاب نبود
[ترجمه گوگل]کوکتل خرچنگ غول پیکر بود، اما لمس پنبه ای بافتنی در بافت بود و برای هیچ دلیلی قابل مشاهده بر روی یک صفحه قرار نگرفت
6. Various other breads, in various other shapes, harbor lobster salad, roasted peppers and salmon.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از نان در شکل های مختلف دیگر، سالاد خرچنگ دریایی، فلفل کبابی و سالمون هندی را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف نان، در اشکال مختلف، سالاد لوبستر بندر، فلفل بو داده و ماهی قزل آلا
7. It was casual and served freshly caught lobster shipped in from St Vincent.
[ترجمه ترگمان]اتفاقی بود که خرچنگ دریایی را که تازه صید شده بود از سنت وینسنت پیدا کرد
[ترجمه گوگل]این گاه به گاه بوده و خدمتکار تازه اختراع شده از سنت وینسنت منتقل شده است
8. In the case of the lobster this is the usual story.
[ترجمه ترگمان]در مورد خرچنگ دریایی، این داستان معمولی است
[ترجمه گوگل]در مورد خرچنگ این داستان معمول است
9. The two kinds of lobsters are the true lobster and the spiny or rock lobster.
[ترجمه ترگمان]دو نوع از خرچنگ دریایی، خرچنگ دریایی واقعی و خرچنگ spiny یا خرچنگ دریایی هستند
[ترجمه گوگل]دو نوع خرچنگ ها خرچنگ واقعی و خرچنگ صخره ای یا سنگ هستند
10. Order the beef teriyaki skewers or lobster chao on sugar cane sticks.
[ترجمه ترگمان]به گوشت گوساله یا استیک گوساله و چوب نیشکر و چوب نیشکر سفارش بده
[ترجمه گوگل]چیپس چربی گوشت گاو یا هرج و مرج خرچنگی را روی میله های قوری قرار دهید
11. The lobster slumped instantly, to all appearances dead, and being limp was easier to place in the pot.
[ترجمه ترگمان]آن خرچنگ در همان دم فرو ریخت و به ظاهر مرده و شل شدن در دیگ راحت تر بود
[ترجمه گوگل]خرگوش فورا به نظر می رسید، به نظر می رسید که مرده بود، و راحت تر در لپ تاپ قرار داشت
12. Now, consider: shrimp, lobster, anchovy, mussel, oyster.
[ترجمه ترگمان]حالا توجه کنید: میگو، خرچنگ، ماهی کولی، صدف، صدف
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در نظر بگیرید: میگو، خرچنگ، anchovy، صدف، صدف
13. Cracked willow pattern contains the lobster, scraping its claws like some one crouched to keep wicket at Lord's.
[ترجمه ترگمان]شکستگی بید از طریق خرچنگ دریایی شامل خرچنگ است و پنجه هایش را مثل کسی که خم شده بود تا در کنار لرد پنهان نگه دارد، روی پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]الگوی خردل خاردار حاوی خرچنگ است، خرچنگ زانوی آن مانند یک نفر که در جهت نگه داشتن ویلچر در پروردگار است
14. Personally, I would need a lobster or two.
[ترجمه ترگمان] من شخصا به یکی دوتا خرچنگ احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]شخصا، من به یک خرچنگ یا دو نفر نیاز دارم
15. That could reduce lobster reproduction in the area of the spill.
[ترجمه ترگمان]این می تواند تولید مثل خرچنگ دریایی در منطقه نشت را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]این می تواند تولید مثل خرچنگ را در منطقه نشت کند