کلمه جو
صفحه اصلی

guile


معنی : خیانت، حیله، دورویی، مکر، تلبیس، دستان و تزویر، روباهصفتی
معانی دیگر : نیرنگ، تزویر، شیادی

انگلیسی به فارسی

حیله، مکر، دستان و تزویر، تلبیس، روباه صفتی، خیانت، دورویی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: deceitfulness, treachery, or skillful cunning; wiliness.
مترادف: artfulness, chicanery, craftiness, cunning, deceitfulness, duplicity, foxiness, fraud, skulduggery, slyness, treachery, trickiness, wiliness
متضاد: candor, honesty, ingenuousness
مشابه: craft, finesse, perfidy, slickness, subtlety

- It was not through persuasion but through guile that he got the old couple to sign over the property.
[ترجمه ترگمان] نه تنها از طریق فریب و نیرنگ، بلکه با آن مکر و حیله بود که آن زوج پیر را امضا کند
[ترجمه گوگل] از طریق متقاعد کردن، اما از طریق گناه نیست که او زن و شوهر قدیمی را به امضاء اموال

• deceit, duplicity; fraud, cunning; trickery
guile is cunning and deceit.

مترادف و متضاد

خیانت (اسم)
perfidy, collaboration, infidelity, adultery, betrayal, treason, treachery, disloyalty, untruth, guile, treason felony, ratting, treacherousness, treasonableness

حیله (اسم)
illusion, foul, craft, cunning, deftness, wile, deception, deceit, fraud, evasion, trick, ruse, humbug, gaff, imposture, gimmick, guile, monkeyshine, slyness

دورویی (اسم)
hypocrisy, duplicity, imposture, hanky-panky, dissimulation, guile, double-dealing

مکر (اسم)
wile, ruse, imposture, guile

تلبیس (اسم)
wile, guile, subreption

دستان و تزویر (اسم)
guile

روباه صفتی (اسم)
guile

slyness, cleverness


Synonyms: artfulness, artifice, chicanery, craft, craftiness, cunning, deceit, deception, dirty dealing, dirty pool, dirty trick, dirty work, dishonesty, dissemblance, dissimulation, double-cross, duplicity, foul play, jive, run-around, ruse, sellout, sharp practice, stab in the back, treachery, trickery, trickiness, wiliness


Antonyms: artlessness, frankness, honesty, naivety, openness, sincerity


جملات نمونه

1. With a little guile she might get what she wanted.
[ترجمه ترگمان]با کمی حیله می توانست آنچه را که می خواست به دست آورد
[ترجمه گوگل]با گریه کمی او ممکن است آنچه را که می خواست را دریافت کند

2. I love children's innocence and lack of guile.
[ترجمه حمید سانی] من عاشق معصومیت و یکرنگی کودکانم.
[ترجمه ترگمان]من معصومیت کودکان و lack را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من بی گناهان کودکان و فقدان گناه را دوست دارم

3. George was a man completely lacking in guile.
[ترجمه ترگمان]جورج مردی بود که از guile بی بهره بود
[ترجمه گوگل]جورج مردی بود که به طور کامل گمراه نبود

4. These garments now await the guile of high-priced tailors before transfer to my hotel.
[ترجمه ترگمان]این لباس ها اکنون در انتظار اختراع خیاطان با قیمت بالا قبل از انتقال به هتل من هستند
[ترجمه گوگل]این لباس ها در حال حاضر در انتظار غرور خیاطی با قیمت بالا قبل از انتقال به هتل من

5. He knew no guile; upon his lips were kinds words only.
[ترجمه ترگمان]او هیچ guile بلد نبود، بر لبان او کلماتی بود جز کلمات
[ترجمه گوگل]او هیچ گناهی نمی دانست بر روی لبش فقط نوع کلمات بود

6. By guile, bribery or skill the fleeing rebels managed to elude their pursuers.
[ترجمه ترگمان]شورشیان با حیله، رشوه یا مهارت شورشیان فراری توانستند از تعقیب کنندگان خود فرار کنند
[ترجمه گوگل]با گدایی، رشوه خواری یا مهارت، شورشیان فرار موفق به فرار از تعقیب کنندگان خود شدند

7. A face devoid of guile, the sweetest smile I've ever seen.
[ترجمه ترگمان]چهره ای عاری از guile، شیرین ترین لبخندی که تا به حال دیده ام
[ترجمه گوگل]چهره ای که گمراه کننده است، شیرین ترین لبخند است که تا به حال دیده ام

8. By guile and skill, they managed to escape.
[ترجمه ترگمان]با فریب و حیله موفق به فرار شدند
[ترجمه گوگل]با گدایی و مهارت، آنها موفق به فرار شدند

9. Her guile and genius has helped Cane establish a seemingly unassailable lead over the weak and divided Opposition.
[ترجمه ترگمان]حیله و نبوغ او به Cane کمک کرده است تا یک رهبری به ظاهر unassailable را بر مخالفان ضعیف و تقسیم شده ایجاد کند
[ترجمه گوگل]گناه و نابغه او به کین کمک کرده است که رهبری ظاهرا غیرقابل قبول را در مورد مخالفان ضعیف و تقسیم شده ایجاد کند

10. A man with-out guile or hidden history.
[ترجمه ترگمان] یه مرد با حقه یا سابقه مخفی
[ترجمه گوگل]مردی که گناه و یا تاریخی پنهان دارد

11. The qualities these men admired included guile alongside bravery.
[ترجمه ترگمان]ویژگی هایی که این مردان تحسین می کردند در کنار شجاعت بود
[ترجمه گوگل]کیفیت این مردان تحسین برانگیز همراه با شجاعت بود

12. He is full of guile.
[ترجمه ترگمان] اون پر از guile
[ترجمه گوگل]او پر از گناه است

13. Set against my wits and guile, Manly strength won't save your skin.
[ترجمه ترگمان]با عقل و حیله گری من قدرت مردونه تو رو نجات نمی ده
[ترجمه گوگل]تنظیم در برابر عقل و دلپذیر شما، قدرت مردانه پوست شما را ذخیره نخواهد کرد

14. Stupid they may be but not lacking in guile.
[ترجمه ترگمان]ممکن است که آن ها احمق باشند، ولی نه in
[ترجمه گوگل]آنها احمقانه هستند، اما گمراه نیستند

15. These adjectives mean free from guile, cunning, or sham.
[ترجمه ترگمان]این صفات یعنی آزادی، cunning، مکر و نیرنگ یعنی فریب
[ترجمه گوگل]این صفت ها به معنی گناه، حیله گر یا شام است


کلمات دیگر: