کلمه جو
صفحه اصلی

distributing

انگلیسی به فارسی

توزیع، پخش کردن، توزیع کردن، تعمیم دادن، تقسیم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to distribution, dividing

جملات نمونه

1. distributing the paint evenly over the paper
پخش کردن یکنواخت رنگ بر روی کاغذ

2. distributing the seed over the lawn
پاشیدن تخم بر روی چمن

3. they were distributing political leaflets
آنان اعلامیه های سیاسی پخش می کردند.

4. he spent a good deal of time distributing his specimens into their proper classes
او وقت زیادی را صرف طبقه بندی نمونه های خود در رده های مربوطه کرد.

5. She incited racial hatred by distributing anti-Semitic leaflets.
[ترجمه ترگمان]وی با توزیع اعلامیه های ضد سامی، نفرت نژادی را برانگیخت
[ترجمه گوگل]او با توزیع جزوات ضد یهودی، نژاد نژادی را تحریک کرد

6. The farmers were distributing manure over the field.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال توزیع کود بر روی زمین بودند
[ترجمه گوگل]کشاورزان توزیع کود را در این زمینه داشتند

7. Your duties include checking the post and distributing it.
[ترجمه ترگمان]وظایف شما شامل چک کردن پست و توزیع آن است
[ترجمه گوگل]وظایف شما شامل چک کردن پست و توزیع آن است

8. Volunteers had the thankless task of distributing campaign leaflets.
[ترجمه ترگمان]داوطلبان وظیفه thankless توزیع اعلامیه های تبلیغاتی را داشتند
[ترجمه گوگل]داوطلبان، وظیفه بی شرمانه انتشار بولتنهای مبارزات انتخاباتی را داشتند

9. She was arrested and detained for distributing pro-democracy leaflets.
[ترجمه ترگمان]او دستگیر شد و برای توزیع اعلامیه های طرفدار دموکراسی بازداشت شد
[ترجمه گوگل]او برای توزیع جزوات طرفدار دموکراسی دستگیر و بازداشت شد

10. Husband came back, also distributing suspicious looks, and sat down.
[ترجمه ترگمان]شوهر برگشت و نگاه های مشکوک را رد کرد و نشست
[ترجمه گوگل]شوهر برگشت و همچنین به نظر می رسد مشکوک است و نشست

11. Employees and managers alike are uncomfortable with distributing bonus payments under gain sharing without regard to individual contribution.
[ترجمه ترگمان]کارمندان و مدیران به طور یک سان با توزیع پرداخت های پاداش تحت اشتراک گذاری بدون توجه به سهم فردی، ناراحت هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان و مدیران به طور یکسان با توزیع پرداخت پاداش به اشتراک گذاری بدون توجه به سهم فردی ناراحت می شوند

12. For this, he was convicted of distributing insulting material whereby a breach of the peace was likely to be occasioned.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، او به توزیع مطالب توهین آمیز متهم شده بود که به موجب آن نقض صلح به احتمال زیاد به وجود آمد
[ترجمه گوگل]برای این، او به توزیع مواد توهین آمیز محکوم شده بود که به موجب آن احتمال وقوع صلح شکسته شد

13. Can teachers be punished for discussing topics or distributing materials that are not relevant?
[ترجمه ترگمان]آیا معلمان می توانند برای بحث درباره موضوعات یا توزیع مطالبی که مرتبط نیستند، مجازات شوند؟
[ترجمه گوگل]آیا معلمان می توانند برای بحث در مورد موضوعات و یا توزیع مواد مورد نظر مجازات شوند؟

14. Later 43 people were arrested while distributing leaflets which blamed the management of the state-run Coal Enterprise mining company for negligence.
[ترجمه ترگمان]پس از آن ۴۳ نفر دستگیر شدند در حالی که توزیع برشورهایی که مدیریت شرکت معدن زغال سنگ دولتی را به خاطر سهل انگاری متهم می کنند دستگیر شدند
[ترجمه گوگل]بعد از آن 43 نفر در هنگام توزیع جزوه دستگیر شدند که مسئولیت مدیریت شرکت ذغال سنگ شرکت دولتی را بر عهده گرفت

15. Laying and distributing the eggs in small batches is a special adaptation to these hot desert conditions.
[ترجمه ترگمان]گذاشتن و توزیع تخم مرغ در دسته های کوچک، سازگاری ویژه ای با این شرایط بیابانی گرم است
[ترجمه گوگل]قرار دادن و توزیع تخم مرغ در دسته های کوچک سازگاری خاصی با این شرایط بیابانی گرم است

پیشنهاد کاربران

توزیع کردن
پخش کردن
تقسیم کردن



کلمات دیگر: