کلمه جو
صفحه اصلی

foreknowledge


معنی : اطلاع قبلی، علم غیب، اگاهی از پیش
معانی دیگر : پیش دانی

انگلیسی به فارسی

اگاهی ازپیش ،علم غیب


پیش بینی، اطلاع قبلی، علم غیب، اگاهی از پیش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: knowledge or awareness of something before it occurs or exists; prescience.
مشابه: anticipation, vision

• advance knowledge, knowing beforehand
foreknowledge is knowledge of an event or situation before it actually happens; a formal word.

مترادف و متضاد

foresight


Synonyms: precognition, prescience, premonition, anticipation, hunch


اطلاع قبلی (اسم)
foreknowledge, precognition, preview

علم غیب (اسم)
foreknowledge, prescience

اگاهی از پیش (اسم)
foreknowledge, prescience

جملات نمونه

1. She has maintained that the General had foreknowledge of the plot.
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرده بود که ژنرال آگاه از نقشه است
[ترجمه گوگل]او تاکید کرده است که ژنرال پیش بینی این طرح را پیش بینی کرده است

2. Awareness that he possesses foreknowledge of events dawns on him, and he faints.
[ترجمه ترگمان]چون احساس می کند که دارد احساس می کند که وقایع دارد به او نزدیک می شود و از هوش می رود
[ترجمه گوگل]آگاهی که او پیش بینی می کند حوادث بر او اتفاق می افتد، و او احساس ناخوشایند می کند

3. The bluelight was supposed to give her foreknowledge so she could act decisively.
[ترجمه ترگمان]The قرار بود foreknowledge را احساس کند تا بتواند با قاطعیت رفتار کند
[ترجمه گوگل]پیش بینی شده بود که Bluelight به پیش بینی او کمک کند تا بتواند قاطعانه عمل کند

4. But foreknowledge meant more choices for Spiderglass to take away.
[ترجمه ترگمان]اما پیش گس تر به معنای انتخاب های بیشتری برای Spiderglass بود
[ترجمه گوگل]اما پیش بینی به معنای انتخاب بیشتر برای Spiderglass بود

5. He hasn't the least foreknowledge of this matter.
[ترجمه ترگمان]او کم ترین اطلاعی از این موضوع ندارد
[ترجمه گوگل]او کمترین پیش بینی این موضوع را ندارد

6. The stopper, this are that the foreknowledge is future?
[ترجمه ترگمان]در stopper، این همان چیزی است که پیش گس تر در آینده وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]متوقف کننده، این است که پیش بینی آینده است؟

7. Mr Odinga has denied any foreknowledge of the ethnic cleansing of Kikuyus in Kisumu and other Lake Victoria towns where the Luo predominate.
[ترجمه ترگمان]آقای اودینگا هر گونه آگاهی عمومی از پاک سازی قومی of ها را در Kisumu و دیگر شهره ای دریاچه ویکتوریا که در آن \"لو\" به وفور یافت می شود را انکار کرده است
[ترجمه گوگل]آقای اویندینگا هر گونه پیش بینی از پاکسازی قومی Kikuyus در Kisumu و دیگر شهرهای دریاچه ویکتوریا که در آن لو غالب است، انکار کرده است

8. There is in your complacency no foreknowledge of death nor even of separation.
[ترجمه ترگمان]در نظر تو احساس مرگ و حتی جدایی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در رضایت شما هیچ پیش بینی مرگ و حتی جدایی وجود ندارد

9. Roughly put, the problem of divine foreknowledge is as follows.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، مساله آگاهی از دانش الهی به شرح زیر است
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، مشکل پیش بینی الهی به شرح زیر است

10. Of or relating to the theology of Jacobus Arminius and his followers, who believed that predestination was conditioned by God's foreknowledge of human free choices.
[ترجمه ترگمان]لوتر، که معتقد بود تقدیر ازلی با آگاه بودن خداوند از انتخاب های آزاد بشر مشروط شده است، یا مربوط به الاهیات کالون است
[ترجمه گوگل]یا مربوط به الهیات ژاکوبوس آرمینیوس و پیروانش است که معتقد بودند که پیش شرط پیشگویی خدا از انتخابهای انسانی شرط است

11. In this place you could not feel anything, except pain and foreknowledge of pain.
[ترجمه ترگمان]در اینجا دیگر چیزی احساس نمی کرد جز درد و احساس درد
[ترجمه گوگل]در این محل شما نمی توانید هیچ چیز را احساس کنید، به جز درد و پیش بینی درد

پیشنهاد کاربران

پیش دانسته ها

شناخت قبلی، پیش شناخت. آگاهی قبلی،


کلمات دیگر: