1. Imagine that a child has a cash card.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که یک کودک یک کارت نقدی دارد
[ترجمه گوگل]تصور کنید که یک کارت نقدی داشته باشد
2. The account offers a cash card and 1 per cent bonus for the first six months.
[ترجمه ترگمان]در این گزارش یک کارت نقدی و یک جایزه ۱ درصد برای شش ماه اول ارائه می شود
[ترجمه گوگل]این حساب یک کارت نقدی و 1 درصد پاداش برای شش ماه اول ارائه می دهد
3. Some cash cards have special links with international networks and make no charge for obtaining cash.
[ترجمه ترگمان]برخی از کارت های نقدی دارای ارتباط ویژه با شبکه های بین المللی هستند و هیچ هزینه ای برای گرفتن پول نقد ندارند
[ترجمه گوگل]برخی از کارت های نقدی دارای پیوندهای ویژه ای با شبکه های بین المللی هستند و برای دریافت پول نقد هزینه ای ندارند
4. Hang on, though. Cash card.
[ترجمه ترگمان] ولی صبر کن ببینم کارت نقدی
[ترجمه گوگل]هر چند باقی بمونه کارت نقدی
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. I take out my cash card.
[ترجمه ترگمان] من کارت اعتباری - م رو قبول می کنم
[ترجمه گوگل]کارت نقدی من را می گیرم
7. Cash card The allows you to take money out of your account using a bank machine.
[ترجمه ترگمان]کارت نقد به شما این امکان را می دهد که از حساب خود با استفاده از یک ماشین بانکی پول بگیرید
[ترجمه گوگل]کارت نقدی اجازه می دهد تا پول خود را از حساب خود با استفاده از دستگاه بانکی بیرون بیاورید
8. Through a special cash card, customers can draw out money from a bank any time.
[ترجمه ترگمان]مشتریان می توانند از طریق یک کارت اعتباری ویژه، هر زمان از یک بانک پول بگیرند
[ترجمه گوگل]از طریق یک کارت نقدی ویژه، مشتریان می توانند هر زمان پول از بانک دریافت کنند
9. SUSAN: And did you want to use a cash card with your account?
[ترجمه ترگمان]و میخوای با حسابت از کارت نقدی استفاده کنی؟
[ترجمه گوگل]SUSAN و آیا می خواهید از کارت نقدی با حساب کاربری خود استفاده کنید؟
10. And then you should insert your cash card as shown in the illustration on the machine.
[ترجمه ترگمان]و سپس شما باید کارت نقدی خود را همانطور که در تصویر ماشین نشان داده شده است، وارد کنید
[ترجمه گوگل]سپس کارت نقدی خود را همانطور که در تصویر دستگاه نشان داده شده است، وارد کنید
11. Cash card are electronic currency that, in theory, could eliminate the need to carry billscoins altogether.
[ترجمه ترگمان]کارت نقد، ارز الکترونیکی است که در نظریه، می تواند نیاز به حمل billscoins را حذف کند
[ترجمه گوگل]کارت نقدی ارز الکترونیکی است که، در تئوری، می تواند از بین بردن نیاز به حمل paybacks در کل
12. He used her cash card, and the PIN number he had extracted from her, to take £500 from cashpoints.
[ترجمه ترگمان]او کارت نقدی خود و شماره پین را که از او گرفته بود برای ۵۰۰ پوند از cashpoints استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او از کارت نقدی و شماره پین خود که از او استخراج شده بود استفاده کرد تا 500 پوند از نقاط نقدی دریافت کند
13. In addition, a cash card carries the name of the regional network the bank belongs to, such as NYCE or Star System.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک کارت نقدی نام شبکه منطقه ای را باخود حمل می کند که بانک به آن تعلق دارد، مانند NYCE یا سیستم استار
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک کارت نقدی دارای نام شبکه محلی بانک متعلق به، مانند NYCE یا ستاره سیستم است
14. This cash card is a debit card designed to provide flexibility when making purchases.
[ترجمه ترگمان]این کارت نقدی یک کارت اعتباری است که برای ایجاد انعطاف پذیری در هنگام خرید طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این کارت نقدی یک کارت اعتباری است که برای ایجاد انعطاف پذیری هنگام خرید انجام می شود
15. Can I have a cash card too?
[ترجمه ترگمان]میتونم یه کارت اعتباری هم داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک کارت نقدی داشته باشم؟