روانشناسى : تمایز
distinctiveness
روانشناسى : تمایز
انگلیسی به انگلیسی
• characteristic attribute, distinguishing feature, uniqueness
جملات نمونه
1. His own distinctiveness was always evident at school.
[ترجمه ترگمان]distinctiveness همیشه در مدرسه آشکار بود
[ترجمه گوگل]تمایز وی همیشه در مدرسه آشکار بود
[ترجمه گوگل]تمایز وی همیشه در مدرسه آشکار بود
2. In liberal corporatism the institutional distinctiveness of the state becomes obscured.
[ترجمه ترگمان]در آزادی لیبرال، تمایز سازمانی دولت مبهم می شود
[ترجمه گوگل]در فساد اخلاقی لیبرال، تمایزات نهادی دولت خیره کننده می شود
[ترجمه گوگل]در فساد اخلاقی لیبرال، تمایزات نهادی دولت خیره کننده می شود
3. Commonality quickly took priority over distinctiveness.
[ترجمه ترگمان]commonality به سرعت از وجه تمایز اولویت برخوردار شد
[ترجمه گوگل]کمونیسم به سرعت نسبت به تمایز اهمیت داد
[ترجمه گوگل]کمونیسم به سرعت نسبت به تمایز اهمیت داد
4. This does not eradicate the distinctiveness of each religion's approach.
[ترجمه ترگمان]این امر تمایز رویکرد هر دین را از بین نمی برد
[ترجمه گوگل]این تمایز رویکرد هر دین را ریشه کن نمی کند
[ترجمه گوگل]این تمایز رویکرد هر دین را ریشه کن نمی کند
5. The biological and psychological theories stressed this distinctiveness.
[ترجمه ترگمان]تئوری های بیولوژیکی و روانشناسی بر این تمایز تاکید کردند
[ترجمه گوگل]نظریه های بیولوژیکی و روانشناختی این تمایز را تأکید می کنند
[ترجمه گوگل]نظریه های بیولوژیکی و روانشناختی این تمایز را تأکید می کنند
6. We will add your biological and technological distinctiveness to our own.
[ترجمه ترگمان]ما تمایز بیولوژیکی و تکنولوژیکی خود را به خودمان اضافه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما ویژگی های بیولوژیکی و تکنولوژیکی خود را به خود اضافه خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما ویژگی های بیولوژیکی و تکنولوژیکی خود را به خود اضافه خواهیم کرد
7. Q How are the newness and distinctiveness of a design assessed?
[ترجمه ترگمان]اهمیت تازگی و تمایز یک طرح ارزیابی شده کدامند؟
[ترجمه گوگل]Q چگونه نوآوری و تمایز یک طراحی ارزیابی می شود؟
[ترجمه گوگل]Q چگونه نوآوری و تمایز یک طراحی ارزیابی می شود؟
8. Can the Distinctiveness Theory Explain the Spontaneous Self - Concept of Chinese Students?
[ترجمه ترگمان]آیا نظریه Distinctiveness می تواند مفهوم خود Spontaneous Students چینی را توضیح دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا نظریه تمایز می تواند مفهوم خود به خودی دانش آموزان چینی را توضیح دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا نظریه تمایز می تواند مفهوم خود به خودی دانش آموزان چینی را توضیح دهد؟
9. Some think that the South is losing its distinctiveness.
[ترجمه ترگمان]برخی فکر می کنند که جنوب وجه تمایز خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]برخی فکر می کنند که جنوب تمایز خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]برخی فکر می کنند که جنوب تمایز خود را از دست می دهد
10. Without understanding this philosophical background it is difficult to appreciate the distinctiveness of Oakeshott's critique of rationalism.
[ترجمه ترگمان]بدون درک این پس زمینه فلسفی، درک تمایز انتقاد Oakeshott از خردگرایی سخت است
[ترجمه گوگل]بدون درک این زمینه فلسفی، دشوار است که تمایز نقد عقل گرایی اوکسات را درک کنیم
[ترجمه گوگل]بدون درک این زمینه فلسفی، دشوار است که تمایز نقد عقل گرایی اوکسات را درک کنیم
11. Some critics also argue that any qualification of economic determinism threatens the distinctiveness of Marxism.
[ترجمه ترگمان]برخی از منتقدان مدعی هستند که هر صلاحیت جبر اقتصادی، تمایز مارکسیسم را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان نیز استدلال می کنند که هر نوع تعرض به جبرگرایی اقتصادی تمایز مارکسیسم را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان نیز استدلال می کنند که هر نوع تعرض به جبرگرایی اقتصادی تمایز مارکسیسم را تهدید می کند
12. It is already clear, however, that the notion of acquired distinctiveness is of central importance in discussions of perceptual learning.
[ترجمه ترگمان]با این حال، واضح است که مفهوم تمایز کسب شده از اهمیت مرکزی در بحث یادگیری ادراکی برخوردار است
[ترجمه گوگل]با این حال، روشن است که مفهوم تمایز به دست آمده از اهمیت اساسی در بحث های یادگیری ادراکی است
[ترجمه گوگل]با این حال، روشن است که مفهوم تمایز به دست آمده از اهمیت اساسی در بحث های یادگیری ادراکی است
13. I am impressed by the beauty of the art, by the richness and distinctiveness of Okinawan culture.
[ترجمه ترگمان]من تحت تاثیر زیبایی هنر، به واسطه غنا و تمایز فرهنگ Okinawan قرار گرفته ام
[ترجمه گوگل]من از زیبایی هنر، با غنای و تمایز فرهنگ فرهنگ اوکیناو تحت تاثیر قرار گرفته ام
[ترجمه گوگل]من از زیبایی هنر، با غنای و تمایز فرهنگ فرهنگ اوکیناو تحت تاثیر قرار گرفته ام
14. The woman-church movement is one expression of this impulse to reaffirm the sacrality of female distinctiveness.
[ترجمه ترگمان]جنبش زنان - کلیسا یکی از بیان این انگیزه برای تایید مجدد علامت تمایز زن است
[ترجمه گوگل]جنبش زن کلیسای یک بیان از این انگیزه است تا مجددا تأکید بر تقلید از تمایز زنانه داشته باشد
[ترجمه گوگل]جنبش زن کلیسای یک بیان از این انگیزه است تا مجددا تأکید بر تقلید از تمایز زنانه داشته باشد
پیشنهاد کاربران
تمایز، تعین ( متعین بودن )
منحصربه فرد بودن
اختصاص
بی نظیر بودن، بی مانند بودن، بی نظیر ی، بی مانند ی، بی همتایی
کلمات دیگر: