1. when she saw her exam grade, she began to mutter
وقتی که نمره ی امتحان خود را دید شروع کرد به غرولند کردن.
2. Don't mutter when they are studying.
[ترجمه حمیدخان] زمزمه نکن وقتی اونها دارن درس می خونن.
[ترجمه حمید سانی] وقتی اونا دارن درس میخونن، سروصدا نکنید
[ترجمه ترگمان]وقتی مشغول درس خواندن هستند زمزمه نکن
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها در حال تحصیل هستند، آنها را ترک نکنید
3. Don't mutter! I can't hear you.
[ترجمه حمید سانی] من من نکن، نمیفهمم چی میگی
[ترجمه ترگمان]زیر لبی می گویم: زمزمه نکن! صدات رو نمی شنوم
[ترجمه گوگل]نترس! نمی تونم بشنوم
4. I heard him mutter a mild swear word.
[ترجمه محسن] شنیدم که زیر لب یک فحش ملایم داد
[ترجمه ترگمان]صدایش ملایم و ملایم بود
[ترجمه گوگل]من او را شنیده ام یک کلمه شیرین خفیف
5. His voice subsided to a mutter.
[ترجمه ترگمان]صدایش آرام گرفت و زیر لب گفت:
[ترجمه گوگل]صدای او به یک جهش فروکش کرد
6. They make no more than a mutter of protest.
[ترجمه ترگمان]چیزی بیشتر از یک زمزمه اعتراض می سازند
[ترجمه گوگل]آنها بیش از یک تردید از اعتراض نیستند
7. I heard the soft mutter of voices in the next room.
[ترجمه حمید سانی] من صداهای پچ پچ و آرومی رو از اتاق بغلی میشنوم
[ترجمه ترگمان]صدای آرام صداهای اتاق مجاور را شنیدم
[ترجمه گوگل]من صدای نرم صدای صدای در اتاق بعدی را شنیدم
8. I heard a mutter of discontent.
[ترجمه ترگمان]زمزمه حاکی از نارضایتی را شنیدم
[ترجمه گوگل]شنیده ام از نارضایتی
9. She heard him mutter an oath under his breath.
[ترجمه ترگمان]شنید که زیر لب فحشی داد
[ترجمه گوگل]او شنیده بود که او تحت سوء قصد سوگند می زند
10. A number of non-British visitors were heard to mutter that it would not have happened in Frankfurt.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از بازدیدکنندگان غیر بریتانیایی نیز شنیدند که در فرانکفورت چنین اتفاقی نخواهد افتاد
[ترجمه گوگل]تعدادی از بازدیدکنندگان غیر انگلیسی در این باره می گویند که در فرانکفورت اتفاق نخواهد افتاد
11. He spoke in a mutter.
[ترجمه ترگمان]زیر لب چیزی گفت
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند صحبت کرد
12. For four weeks we have heard telecasters mutter about the margin of error.
[ترجمه ترگمان]چهار هفته است که ما شنیده ایم که telecasters در مورد حاشیه خطا با هم پچ پچ می کنند
[ترجمه گوگل]برای چهار هفته ما تلویزیون را در مورد حاشیه خطا شنیده ایم
13. She began to mutter again and he leaned forward to listen.
[ترجمه ترگمان]دوباره زمزمه کرد و به جلو خم شد و گوش فرا داد
[ترجمه گوگل]او شروع به چرخش دوباره کرد و او را به سمت گوش دادن دعوت کرد
14. Farmers mutter about cheap foreign imports bringing in the disease and the closure of local abattoirs allowing it to spread so quickly.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در مورد واردات خارجی ارزان که این بیماری را وارد کرده و بسته شدن abattoirs محلی که به آن اجازه پخش این سرعت را می دهند، زمزمه می کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان در مورد واردات ارزان خارجی که باعث بیماری و بستن کشتار محلی می شود، به سرعت در حال گسترش است
15. Good, Cassius heard himself mutter, but knew he had meant Bad.
[ترجمه ترگمان]Cassius زمزمه کرد: خوبه، اما می دانست که منظور او بد است
[ترجمه گوگل]خوب، کاسیوس خود را شکسته، اما می دانست که به معنای بد است