برنامه ریزی، رنده کردن، با رنده صاف کردن، صاف کردن
planing
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• smoothing, finishing, removing rough surfaces
جملات نمونه
1. He checked their names off as they went aboard the plane.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد هواپیما شدند، اسمشان را چک کرد
[ترجمه گوگل]او در حالی که بر روی هواپیما رفت، اسامی آنها را چک کرد
[ترجمه گوگل]او در حالی که بر روی هواپیما رفت، اسامی آنها را چک کرد
2. The new plane is in its final design stage.
[ترجمه ترگمان]صفحه جدید در مرحله طراحی نهایی خود قرار دارد
[ترجمه گوگل]این هواپیما جدید در مرحله طراحی نهایی خود است
[ترجمه گوگل]این هواپیما جدید در مرحله طراحی نهایی خود است
3. The plane started descending at a steep angle.
[ترجمه ترگمان]هواپیما با زاویه تندی شروع به پایین آمدن کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما با زاویه شیب نزولی آغاز شده است
[ترجمه گوگل]هواپیما با زاویه شیب نزولی آغاز شده است
4. As the plane climbed to 370 feet, it started yawing.
[ترجمه ترگمان]همین که هواپیما از جایش بلند شد به راه خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]همانطور که هواپیما به ارتفاع 370 پا صعود کرد، شروع به چرخش کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که هواپیما به ارتفاع 370 پا صعود کرد، شروع به چرخش کرد
5. All on the plane were killed, including the pilot.
[ترجمه ترگمان]همه سرنشینان هواپیما از جمله خلبان کشته شدند
[ترجمه گوگل]همه در هواپیما کشته شدند، از جمله خلبان
[ترجمه گوگل]همه در هواپیما کشته شدند، از جمله خلبان
6. The plane began its descent to Heathrow.
[ترجمه ترگمان]هواپیما شروع به فرود آمدن به فرودگاه هیترو کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما فرود خود را به هیترو آغاز کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما فرود خود را به هیترو آغاز کرد
7. We checked in at the airport an hour before our plane took off.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت قبل از پیاده شدن هواپیما، در فرودگاه بودیم
[ترجمه گوگل]در ساعت یک ساعت قبل از اینکه هواپیمای ما برداشته شد، در فرودگاه ثبت نام کردیم
[ترجمه گوگل]در ساعت یک ساعت قبل از اینکه هواپیمای ما برداشته شد، در فرودگاه ثبت نام کردیم
8. It took them only 1 minute to spring from the plane.
[ترجمه ترگمان]فقط یک دقیقه طول کشید تا از هواپیما بیرون بیاید
[ترجمه گوگل]آنها تنها یک دقیقه به هواپیما می آمدند
[ترجمه گوگل]آنها تنها یک دقیقه به هواپیما می آمدند
9. The meeting seemed to be endless, but I extricated myself by saying I had to catch a plane.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این ملاقات بی وقفه است، اما با گفتن این که باید یک هواپیما را بگیرم، خودم را نجات دادم
[ترجمه گوگل]جلسه به نظر می رسید بی پایان است، اما من خودم را با گفتن من مجبور به گرفتن هواپیما است
[ترجمه گوگل]جلسه به نظر می رسید بی پایان است، اما من خودم را با گفتن من مجبور به گرفتن هواپیما است
10. Officials say that one or two engines fell away from the plane shortly after takeoff.
[ترجمه ترگمان]مقامات می گویند که یک یا دو موتور کمی پس از برخاستن از هواپیما سقوط کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک یا دو موتور در مدت کوتاهی پس از برخاستن از هواپیما از بین رفته است
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک یا دو موتور در مدت کوتاهی پس از برخاستن از هواپیما از بین رفته است
11. The plane made a dive to a lower altitude.
[ترجمه ترگمان]هواپیما به ارتفاع پایین تر شیرجه زد
[ترجمه گوگل]این هواپیما به ارتفاع پایین تر فرو رفت
[ترجمه گوگل]این هواپیما به ارتفاع پایین تر فرو رفت
12. A plane came winging down towards the coast.
[ترجمه ترگمان]هواپیما با سرعت بیشتری به طرف ساحل به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک هواپیما به سمت ساحل فرود آمد
[ترجمه گوگل]یک هواپیما به سمت ساحل فرود آمد
13. The plane roared down the runway for takeoff.
[ترجمه ترگمان]هواپیما برای پرواز از باند باند فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما برای خروج پایین باند فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما برای خروج پایین باند فرود آمد
14. Every single plane had been sabotaged.
[ترجمه ترگمان]تک تک هواپیما از عمد خراب شده بود
[ترجمه گوگل]هر هواپیمای تنها خراب شده بود
[ترجمه گوگل]هر هواپیمای تنها خراب شده بود
15. The plumbline is always perpendicular to the horizontal plane.
[ترجمه ترگمان]The همیشه عمود بر صفحه افقی است
[ترجمه گوگل]خط لوله همیشه عمود بر سطح افقی است
[ترجمه گوگل]خط لوله همیشه عمود بر سطح افقی است
پیشنهاد کاربران
برنامه ریزی و طرح ریزی
قصد داشتن. اراده کردن
کلمات دیگر: