کلمه جو
صفحه اصلی

periosteum


معنی : ضریع استخوان، پوشش استخوان
معانی دیگر : (کالبد شناسی) پیرا استخوان، دور ناخنی

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) پوشش استخوان، ضریع استخوان


پرستیوم، ضریع استخوان، پوشش استخوان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: periostea
مشتقات: periosteal (adj.), periosteally (adv.)
• : تعریف: a tough, fibrous membrane that covers all bones except at the joints.

• membrane of tough fibrous tissue covering the bones (anatomy)

مترادف و متضاد

ضریع استخوان (اسم)
periosteum

پوشش استخوان (اسم)
periosteum

جملات نمونه

1. Objective To investigate the clinical application of vascuiarize periosteum flap repair and tibia fractures nonunion prevention.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد کاربرد بالینی تعمیر دریچه vascuiarize periosteum و جلوگیری از شکستگی استخوان درشت نی:
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی کاربرد بالینی از ترمیم فلاپ واسکوئیاریزه و شکستگی تیبیا در پیشگیری از عدم اتصال به موش صحرایی

2. Pedicle vascularized iliac periosteum may produce membrane bone in femoral head.
[ترجمه ترگمان]Pedicle vascularized iliac periosteum ممکن است استخوان غشا را در سر استخوان ران تولید کند
[ترجمه گوگل]پریستئوم پلکسی عروق کرونر ممکن است استخوان غشایی در سر ران را تولید کند

3. ObjectiveTo study the effect of self ilium periosteum free state transplantation on curing femoral neck fracture.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo تاثیر of بر روی شکستگی گردن استخوان ران را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تاثیر پیوند اعمال جراحی پریوستئینی Self-ilium periosteum بر شکستگی گردن فمور است

4. Intraforaminal ligaments connect the periosteum and transforaminal ligaments to the nerve root sleeves and vessels within the fatty areolar tissue.
[ترجمه ترگمان]Intraforaminal ligaments the و transforaminal ligaments را به آستین ها و رگ ها را درون بافت چربی چرب متصل می کند
[ترجمه گوگل]رباط های داخل رحم اتصال لنزهای پروستئوم و ترانسفروماتین را به آستین ریشه عصب و عروق درون بافت های اطراف چربی متصل می کنند

5. Damage to the trochlea could occur, as the periosteum is elevated from bone or during healing.
[ترجمه ترگمان]آسیب به the ممکن است رخ دهد، چون the از استخوان بالا برده می شود و یا در طول درمان
[ترجمه گوگل]آسیب به ترولله می تواند رخ دهد، به عنوان پرستوم از استخوان و یا در طول بهبود است

6. X ray features included comose symmetry periosteum in limb, skeleton great, normal marrow and joint.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اشعه ایکس شامل comose تقارن در عضو، اسکلت، مغز استخوان معمولی و مفصل بود
[ترجمه گوگل]ویژگی های اشعه ایکس شامل اپئوسستیک تقارن کوموس در اندام، اسکلت بزرگ، مغز طبیعی و مفصل است

7. Conclusion The method of suspending musculocutaneous flap to periosteum is perfect one of lower blepharoplasty and lifting midface to flatten nasolabial fold.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش تعلیق یک دریچه به periosteum یکی از blepharoplasty lower و بلند کردن midface برای صاف کردن nasolabial است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش تعلیق فلپ عضلانی - عضلانی به پریوستوم، یکی از روش های بالینی بالینی بالینی می باشد که از میانی به سمت بالایی از انقباض نازولابیال صورت می گیرد

8. Proliferation of periosteum was observed in some of the animals injected with BSA and PBS.
[ترجمه ترگمان]تکثیر periosteum در برخی از حیواناتی که با BSA و PBS تزریق شدند مشاهده شد
[ترجمه گوگل]پروبیوتیک پروئیستوم در برخی از حیوانات تزریقی با BSA و PBS مشاهده شد

9. Assumes along the mastoid process outline a pre-fascia periosteum level the level" Y "the font incision, the exposed osseous external auditory meatus and the mastoid process.
[ترجمه ترگمان]Assumes در طول فرآیند mastoid، طرح کلی پیش از پیوندی را در سطح برش فونت \"Y\" در سطح برش قلم، the در معرض osseous شنیداری خارجی و فرآیند mastoid قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در امتداد خط فرآیند ماسستویسی، یک سطح پیشانی فاسیا را به سطح Y برمی گزینید، در معرض شنوایی ناحیه سر و استخوان در معرض فرآیند ماستویی قرار می گیرد

10. Expose the medial malleolus by reflecting the periosteum but preserve the deltoid ligament.
[ترجمه ترگمان]the میانی را با انعکاس the نشان دهید اما رباط deltoid را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]با بازتاب پریوستوم، سلولهای شکمی مدفن را باز کنید، اما رباط دلتوئیدی را حفظ کنید

11. Periosteum and endosteum play roles in not only bone development and bone formation but also bone regeneration and bone reparation.
[ترجمه ترگمان]periosteum و endosteum نه تنها در رشد استخوان و استخوان بلکه بازسازی استخوان و reparation استخوان نقش دارند
[ترجمه گوگل]پروئوستئوم و آندوسایت نقش نه تنها در توسعه استخوان و تشکیل استخوان بلکه بازسازی استخوان و بازسازی استخوان است

12. Otherwise, the adhesion of abradant periosteum was rather strong. After adhesion, it was hardly influencing for function. So don't emphasize to avoid avulsing lingual side's periosteum clinically.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، چسبندگی of periosteum نسبتا قوی بود پس از چسبندگی، به سختی برای عملکرد موثر بود بنابراین تاکید نکنید که از درمان بالینی avulsing استفاده کنید
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، چسبندگی پریوستوم آبرادانت نسبتا قوی بود پس از چسبندگی، آن را به سختی برای عملکرد تاثیر می گذارد بنابراین تاکید نکنید که به طور بالقوه پریستعمایت طرف مقابل را از بین ببرد

13. The external surface and periosteum of mandible was supplied by the periosteal arteries and the bony perforator of muscular artery, respectively.
[ترجمه ترگمان]سطح خارجی و periosteum فک به ترتیب توسط شریان های استخوانی و استخوانی عضلانی برای سرخرگ عضلانی تامین می شد
[ترجمه گوگل]سطح خارجی و پروئیستوم مندیبل به ترتیب توسط شریان های پرایستال و پرفوراتور استخوان شریان عضلانی بود

14. Conclusions: The transposition of external malleolus periosteum bone flap pedicled with external malleolus anterior artery can be designed to plerosis the injured talus.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: جابجا شدگی bone بیرونی استخوان periosteum خارجی با سرخرگ جلویی بیرونی بیرونی می تواند برای plerosis کردن talus مجروح طراحی شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: انتقال فلپ پروستئوم خارجی مالایی شکم خارجی با عصب خارجی قلبی عروق کرونر می تواند برای کشیدن تالوس مجروح شود

15. Objective To analyze the role of periosteum in guided bone regeneration by means of undecalcified sections and X-ray films.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل نقش of در بازسازی استخوان راهنما با استفاده از بخش های undecalcified و فیلم های اشعه ایکس
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل نقش پرایستوم در بازسازی هدایت شده استخوان با استفاده از بخش های غیرقطعی و فیلم های اشعه ایکس

پیشنهاد کاربران

برون اُست، ضریع، پریوست یا پریوستئوم ( به انگلیسی: Periosteum ) پرده یا لایه ای مانند پارچه است که روی استخوان های بدن کشیده شده و به آن چسبیده است. این پرده، غشایی رشته ای است که تنۀ استخوان های‏ دراز را می پوشاند. ویکی پدیا

periosteum ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: برون‏اُست
تعریف: غشایی رشته‏ای که تنۀ استخوان های‏دراز را می‏پوشاند


کلمات دیگر: