کلمه جو
صفحه اصلی

defensively


باحالت تدافع

انگلیسی به فارسی

دفاع از خود


تدافعی، با حالت تدافع


انگلیسی به انگلیسی

• in a defensive manner, protectively

مترادف و متضاد

Synonyms: on the defensive, in self-defense, at bay, carefully


Antonyms: offensively


suspiciously


جملات نمونه

1. "Oh, I know, I know," said Kate, defensively.
[ترجمه ترگمان]کیت با حالتی تدافعی گفت: می دونم، می دونم
[ترجمه گوگل]کیت، دفاع کرد، 'اوه، من می دانم، من می دانم'

2. The feeling of inferiority is defensively turned into a feeling of superiority.
[ترجمه ترگمان]احساس حقارت به احساس برتری تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]احساس ناتوانی در دفاع از خود به یک احساس برتر تبدیل می شود

3. Charlton coped easily defensively, knowing that Boro lacked the pace to hurt them.
[ترجمه ترگمان]چارلتون به راحتی با حالت تدافعی به خود غلبه کرد و دانست که boro برای آسیب رساندن به آن ها کم است
[ترجمه گوگل]چارلتون به راحتی دفاع کرد، دانستن این که بورو فاقد سرعت برای آسیب رساندن به آنها است

4. Drive defensively and have comprehensive insurance.
[ترجمه ترگمان]با حالتی تدافعی رانندگی کنید و بیمه جامع داشته باشید
[ترجمه گوگل]درایو دفاع و بیمه جامع

5. He poised himself, blade weaving defensively before him, ready to take instant evasive action.
[ترجمه ترگمان]او خود را به جلو خم کرد، تیغه را با حالتی تدافعی به جلو حرکت داد و آماده حرکت بود
[ترجمه گوگل]او خود را آماده کرد، تیغه هایی که پیش از او به طور مدافعانه آماده می شد، آماده اقدام فوری اجباری بود

6. He responded defensively, becoming eventually what his enemies had called him all along: a dictator.
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تدافعی به او پاسخ داد و در نهایت چیزی را که دشمنانش به او گفته بودند: یک دیکتاتور
[ترجمه گوگل]او به طور دفاعی پاسخ داد، و در نهایت دلایلی بود که دشمنانش او را تماما نامیده بودند: یک دیکتاتور

7. The Office hints defensively at a period of nomadic existence which was censured by critics as unstable.
[ترجمه ترگمان]این دفتر در حالتی تدافعی به دوره ای از زندگی کوچ نشینی که منتقدان به عنوان بی ثبات انتقاد می کردند اشاره می کند
[ترجمه گوگل]اداره در دوره ای از عشایری که دفاع از منتقدان به عنوان ناپایدار است، دفاع می کند

8. Mexico did not play defensively.
[ترجمه ترگمان]مکزیک با حالتی دفاعی بازی نکرد
[ترجمه گوگل]مکزیک دفاع نکرد

9. I have learned to drive defensively.
[ترجمه ترگمان]من یاد گرفته ام که با حالتی تدافعی رانندگی کنم
[ترجمه گوگل]من آموختم که به دفاع از خود بپردازم

10. Three months later, while defensively moving furniture, she had a seizure.
[ترجمه ترگمان]سه ماه بعد، در حالی که اسباب اثاثیه را با حالتی تدافعی جابجا می کرد، دچار تشنج شده بود
[ترجمه گوگل]سه ماه بعد، در حالی که مبلمان مدافعانه در حال حرکت بود، تشنج داشت

11. They were also much better defensively after allowing a 68 point first half in Game
[ترجمه ترگمان]آن ها بعد از اجازه دادن به نیمه اول بازی در نیمه اول بازی، بسیار بهتر بودند
[ترجمه گوگل]آنها پس از اینکه اجازه دادند که در نیمه اول بازی 68 امتیازی باقی بمانند، نیز بسیار بهتر دفاع کردند

12. A. needed against an offensively effective if defensively weak Knicks team.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: در صورتی که تیم ضعیف Knicks در حالت تدافعی در حالت تدافعی قرار بگیرد، به یک حمله تهاجمی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]A مورد نیاز در برابر یک تیم Knicks ضعیف مؤثر و ضعیف ضعیف

13. Nash has never been great defensively, and he has gotten worse lately.
[ترجمه ترگمان]نش هیچ وقت با حالت تدافعی بالا نرفته، و اخیرا بدتر شده
[ترجمه گوگل]ناش هرگز دفاع بسیار نداشته و اخیرا بدتر شده است

14. An informal survey of current major league rosters reveals nearly 50 athletes who once viewed themselves somewhat different defensively.
[ترجمه ترگمان]یک بررسی غیر رسمی از rosters لیگ برتر کنونی حدود ۵۰ ورزش کار را نشان می دهد که زمانی با حالتی تدافعی به خود نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی غیر رسمی از فهرست های اصلی لیگ های فعلی، نشان می دهد نزدیک به 50 ورزشکار که یک بار خود را در دفاع تقریبا متفاوت

پیشنهاد کاربران

تدافعی

دفاع گونه



کلمات دیگر: