کلمه جو
صفحه اصلی

see about


رسیدگی کردن، بررسی کردن، اقدام کردن، ترتیب (چیزی را) دادن

انگلیسی به انگلیسی

• deal with; consider

جملات نمونه

1. I've got to see about the car. It's been making a funny noise recently.
[ترجمه ترگمان]باید در مورد ماشین ببینم اخیرا زیاد سر و صدا کرده
[ترجمه گوگل]باید ماشین را ببینم اخیرا یک سر و صدا خنده دار ساخته شده است

2. Tony announced it was time to see about lunch.
[ترجمه بی نام] تونی اعلام کرد که زمان آن رسیده که ترتیب ناهار را بدهد
[ترجمه ترگمان]تونی اعلام کرد وقت آن رسیده که ناهار را ببیند
[ترجمه گوگل]تونی اعلام کرد زمان دیدن ناهار است

3. I'll see about your plan when I've time.
[ترجمه ترگمان]وقتی که وقت دارم، نقشه ت رو می بینم
[ترجمه گوگل]زمانی که وقت دارم، در مورد برنامه شما خواهم دید

4. I'll see about the matter.
[ترجمه ترگمان]موضوع را در نظر می گیرم
[ترجمه گوگل]من در مورد این موضوع خواهم دید

5. Will you see about putting the child to bed?
[ترجمه ترگمان]میخوای بچه رو بذاری تو تخت؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در مورد قرار دادن کودک در رختخواب میبینید؟

6. Claire's gone to see about getting tickets for the concert.
[ترجمه فرشید شریفی] کلر رفته تا ترتیب گرفتن بلیط برای کنسرت رو بده.
[ترجمه ترگمان]کلر رفته بود تا برای کنسرت بلیط بگیره
[ترجمه گوگل]کلر برای دیدن بلیط برای کنسرت رفته است

7. Now I can't answer you, but I'll see about it.
[ترجمه ترگمان]حالا نمی توانم به تو جواب بدهم، اما آن را خواهم دید
[ترجمه گوگل]حالا من نمی توانم به شما پاسخ دهم، اما در مورد آن خواهم دید

8. It's getting late - I'd better see about lunch.
[ترجمه ترگمان]داره دیر می شه - بهتره ناهار رو ببینم
[ترجمه گوگل]دیر شده است - بهتر است ناهار را ببینم

9. When you're better we can see about planning a trip.
[ترجمه ترگمان]وقتی بهتر شد می توانیم برنامه ریزی برای سفر را ببینیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما بهتر است ما می توانیم در مورد برنامه ریزی سفر را ببینید

10. I'll have to see about getting the roof mended.
[ترجمه ترگمان]باید ترتیبی بدهم که سقف را تعمیر کنند
[ترجمه گوگل]من باید در مورد گرفتن سقف را ببینم

11. He promised to see about the matter.
[ترجمه ترگمان]قول داد که در این مورد چیزی ببیند
[ترجمه گوگل]او وعده داده است که در مورد این موضوع ببیند

12. I must see about selling the house.
[ترجمه ترگمان]من باید این خانه را بفروشم
[ترجمه گوگل]من باید در مورد فروش خانه ببینم

13. I'll have to see about getting that roof repaired.
[ترجمه ترگمان]باید این سقف رو تعمیر کنم
[ترجمه گوگل]من باید در مورد گرفتن سقف تعمیر را ببینم

14. Typically, a doctor will see about thirty patients a day.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، یک پزشک حدود سی بیمار را در روز خواهد دید
[ترجمه گوگل]به طور معمول، یک روز در حدود 30 بیمار را ببینید

15. Pond then took Olajuwon to see about obtaining a visa.
[ترجمه ترگمان]سپس پوند برای گرفتن ویزا به Olajuwon رفت
[ترجمه گوگل]پس از آن Pond سپس Olajuwon را برای دریافت ویزا دید

پیشنهاد کاربران

بررسی کردن
توجه کردن

ترتیب کاری را دادن


کلمات دیگر: