کلمه جو
صفحه اصلی

dens

انگلیسی به فارسی

جاروبرقی، لانه، کمینگاه، غار، کنام، خلوتگاه، دزدگاه


انگلیسی به انگلیسی

• tooth; part that resembles a tooth

جملات نمونه

1. The police raided a number of illegal gambling dens .
[ترجمه ترگمان]پلیس به تعدادی از محل های قمار غیرقانونی یورش برد
[ترجمه گوگل]پلیس به شماری از غواصان قمار غیر قانونی حمله کرد

2. Female bears tend to line their dens with leaves or grass.
[ترجمه ترگمان]خرس های ماده تمایل دارند که لانه های خود را با برگ ها یا علف ها صف بکشند
[ترجمه گوگل]خرس های زن تمایل دارند که حوض های خود را با برگ یا چمن در می آورند

3. As well as dens and thieves' kitchens like the Bush and Tontine Closes, polite society had its problems also.
[ترجمه ترگمان]همانند dens و kitchens مانند بوش و Tontine Closes، جامعه مودب مشکلات خود را نیز داشت
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، آشپزخانه های جادوگر و دزدان مانند بوش و تونتین نزدیک می شدند، جامعه مودب نیز مشکلات خود را داشت

4. In Lower Dens are some fine jute mills built in 186
[ترجمه ترگمان]در طبقات پایین چند کارخانه زیبای jute وجود دارند که در سال ۱۸۶ ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]در دنیای پایین، برخی از کارخانه های جوت خوب ساخته شده در 186 هستند

5. Skunks roll out of their dens in February or March and embark on a long prowl.
[ترجمه ترگمان]skunks در ماه فوریه یا مارس از لانه های خود خارج می شوند و به کمین نشسته اند
[ترجمه گوگل]Skunks از فضاهای خود در ماه فوریه یا مارس رول می دهند و به مدت طولانی می روند

6. In winter bears usually hibernate in their dens.
[ترجمه ترگمان]در زمستان خرس ها معمولا به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]در زمستان خرس ها معمولا در فضاهای خود از خواب بیدار می شوند

7. While they crouch in their dens, or lie in wait in the thicket?
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها در dens خم می شوند یا در بیشه کمین می کنند؟
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در محاصره خود قرار می گیرند یا در زخم دروغ می گویند؟

8. To investigate the proper radiographic methods of dens canine of maxilla in monkey.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی روش های proper سگ ها در میمون
[ترجمه گوگل]برای بررسی روشهای مناسب رادیوگرافی کانونی فک بالا میوه در میمون

9. Smaller species lived in underground dens, and could probably burrow for prey if it outran them.
[ترجمه ترگمان]گونه های کوچک تر در لانه های زیر زمینی زندگی می کردند و اگر بر آن ها پیشی می گرفت، احتمالا برای طعمه نقب می زدند
[ترجمه گوگل]گونه های کوچکتر در حوضچه های زیرزمینی زندگی می کردند و احتمالا می توانستند به صورت شکار به آن ها حمله کنند

10. Males emerge from their hibernation dens cold, hungry, and randy!
[ترجمه ترگمان]مردان از لانه خواب زمستانی خود بیرون می آیند، گرسنه، و رندی!
[ترجمه گوگل]مردانی که از خواب زمستانی خود، سرد، گرسنه و سفت هستند، ظاهر می شوند!

11. I could provide you with the addresses of at least three illegal drinking dens.
[ترجمه ترگمان]من می تونم تو رو با آدرس حداقل سه تا dens غیر قانونی فراهم کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم آدرس های حداقل سه آبنبات غیر قانونی را ارائه دهم

12. The Vang Vieng area, north of Vientiane, is reputedly still full of opium dens.
[ترجمه ترگمان]منطقه vang Vieng، در شمال of، هنوز پر از dens تریاک است
[ترجمه گوگل]منطقه ونگ واگن، در شمال وینتیان، هنوز هم پر از آب و هوای تریاک است

13. I take the couch, an obligatory furnishing in hacker dens, even posh hacker dens like these at Xerox.
[ترجمه ترگمان]من کاناپه رو می گیرم، یه مبلمان اجباری تو لونه هکر، حتی یه هکر ماهر مثل اینا تو دستگاه فتوکپی
[ترجمه گوگل]من میزنم، یک مبلغ واجب در حوض هکرها، حتی حواس پرتگاه هکرها مانند این در Xerox

14. Perhaps, you say, the judges were rushing home to write opinions in the privacy of their dens.
[ترجمه ترگمان]شما گفتید که قضات با شتاب به سوی خانه می دوند تا عقاید خود را در خلوت dens بیان کنند
[ترجمه گوگل]شاید شما می گویید، قضات عجله داشتند تا در مورد حریم خصوصی خود نظرات خود را بنویسند

15. Celtic, who have problems on and off the field, travel to Dens Park without injured Brian O'Neil.
[ترجمه ترگمان]سلتیک، که مشکلات زیادی در زمینه و خارج از میدان دارد، بدون زخمی شدن برایان ا نیل زخمی به پارک dens رفت
[ترجمه گوگل]سلتیک که مشکلاتی را در زمینه و خارج از میدان داشته است، برایان اونیل به Dens Park سفر می کند

پیشنهاد کاربران

در رشته پزشکی:
Dens: شاخ ( زائده مهره دوم گردنی یا آکسیس )

زائده دندانی مهره دوم گردنی ( آکسیس )


کلمات دیگر: