1. corn bread
نان ذرت
2. corn crib
انبار ذرت
3. corn dealer
غله فروش
4. corn flour
آرد ذرت
5. corn is made into flour and bread
غله تبدیل به آرد و نان می شود.
6. corn oil
روغن ذرت
7. corn pit
محل معاملات ذرت
8. corn that is fit to store
ذرتی که برای انبار کردن خوب است
9. a corn planter
ماشین کشت ذرت
10. eating corn is sweeter than feed corn
ذرت خوراکی از ذرت دامی شیرین تر است.
11. horse corn
ذرت درشت
12. hybrid corn
ذرت دورگه
13. overseas corn markets
بازارهای غله ی برون مرزی
14. tall corn rippled in the fields
ذرت های بلند در دشت ها موج می زدند.
15. the corn belt
ناحیه ی غله خیز (امریکا)
16. to corn a horse
به اسب ذرت دادن
17. to corn gunpowder
باروت را به صورت دانه دانه در آوردن
18. young corn
ذرت نورس
19. in iowa corn growing and hog raising dovetail efficiently
در ایالت آیووا کشت ذرت و پرورش خوک به طور موثری با هم هماهنگ شده اند.
20. to plant corn
ذرت کشت کردن
21. a kernel of corn
دانه ی ذرت
22. an acre under corn
یک جریب زمین زیر کشت ذرت
23. different strains of corn
انواع گوناگون ذرت
24. we milled the corn coarse
ذرت ها را درشت آسیا کردیم.
25. he had a bad corn on his left foot
او میخچه ی بدی بر کف پای چپش داشت.
26. her novel degenerates into corn
رمان اوتدریجا منحط شده و به طور تحمل ناپذیری مبتذل می شود.
27. the yield of wild corn is much less than of tame varieties
بازده ذرت وحشی از بازده انواع اهلی آن بسیار کمتر است.
28. they used to husk corn by hand
سابقا پوست ذرت را با دست می کندند.
29. my mother was busy popping corn
مادرم مشغول بو دادن ذرت بود.
30. the birds were looking for grains of corn
پرندگان دنبال دانه های غله می گشتند.