1. I forgot to set the burglar alarm.
[ترجمه الطخ ر] از ذهنم رفت تا زنگ خطر را به صدا در بیاورم
[ترجمه ترگمان]یادم رفت زنگ خطر رو بزنم
[ترجمه گوگل]من فراموش کرده ام زنگ سارق را تنظیم کنم
2. Fitting a burglar alarm is the most effective way to increase home security.
[ترجمه ترگمان]نصب آژیر خطر دزدی، موثرترین راه برای افزایش امنیت منزل است
[ترجمه گوگل]زنگ زدگی یک مؤسسه مؤثر برای افزایش امنیت خانه است
3. The burglar alarm is activated by movement.
[ترجمه ترگمان]آژیر دزدی با حرکت فعال میشه
[ترجمه گوگل]زنگ سارق با حرکت فعال می شود
4. I've learned my lesson; I've now got a burglar alarm and a guard dog.
[ترجمه ترگمان]من درسم را یاد گرفتم؛ حالا یک دزد دزد و یک سگ نگهبان دارم
[ترجمه گوگل]درس من را آموخته ام من اکنون یک زنگ سارق و یک سارق نگهبان دارم
5. If you have a burglar alarm fitted, make sure it is done by a reputable company.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک دزد دزد دارید، مطمئن شوید که این کار توسط یک شرکت معتبر انجام می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک هشدار سارق وجود داشته باشد، اطمینان حاصل کنید که توسط یک شرکت معتبر انجام می شود
6. Burglar alarm companies claim they work in close co-operation with the police.
[ترجمه ترگمان]شرکت های هشدار دهنده Burglar مدعی هستند که در هم کاری نزدیک با پلیس کار می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های زنگ هشدار ادعا می کنند که در همکاری نزدیک با پلیس کار می کنند
7. The burglar alarm was activated by mistake.
[ترجمه ترگمان]آژیر دزدی از اشتباه فعال شد
[ترجمه گوگل]زنگ هشدار از طریق اشتباه فعال شد
8. The thieves ran away when the burglar alarm went off.
[ترجمه ترگمان]دزدها فرار کردن وقتی که دزدگیر دزدی خاموش شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که زنگ هشدار اخراج شد، دزدان فرار کردند
9. The burglar alarm was switched off.
[ترجمه ترگمان]آژیر دزد خاموش شد
[ترجمه گوگل]زنگ سارق خاموش شد
10. The burglar alarm should be professionally installed.
[ترجمه ترگمان]آژیر خطر دزدی باید به صورت حرفه ای نصب شود
[ترجمه گوگل]هشدار سارق باید به طور حرفه ای نصب شود
11. The guard loosed the dogs when the burglar alarm went off.
[ترجمه ترگمان]وقتی که دزدگیر به صدا در آمد، نگهبان سگ ها را رها کرد
[ترجمه گوگل]نگهبان وقتی که زنگ هشدار زنگ زد، سگها را آزاد کرد
12. Ironically, he had decided not to install a burglar alarm before the break-in occurred.
[ترجمه ترگمان]به طور طعنه آمیزی، او تصمیم گرفته بود که قبل از وقوع حادثه آژیر خطر دزدی را نصب نکند
[ترجمه گوگل]به طرز عجیب و غریب، تصمیم گرفته بود که یک زنگ سارق را قبل از وقفه در محل نصب کند
13. A burglar alarm was ringing further along the road.
[ترجمه ترگمان]زنگ خطر در امتداد جاده به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]زنگ هشدار زنگ زده بود در طول جاده
14. Ultrasonics technology is used in certain burglar alarm systems which trigger on detecting the sound of breaking glass.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی Ultrasonics در سیستم های دزدگیر ویژه ای به کار می رود که به تشخیص صدای شکستن شیشه کمک می کند
[ترجمه گوگل]تکنولوژی سونوگرافی در سیستم های زنگ دار خاصی استفاده می شود که باعث تشخیص صدای شکستن شیشه می شود
