1. A bumblebee stung me on the cheek.
[ترجمه ترگمان]زنبوری مرا نیش زد
[ترجمه گوگل]یک خربزه بر روی گونه من زد
2. The bumblebee sizzed right under his straw hat.
[ترجمه ترگمان]زنبوری که کلاه حصیری بر سر داشت، درست زیر کلاه حصیری اش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جادوگر درست زیر کلاه کت و شلوار او قرار گرفت
3. The bumblebee has developed complex machinery for collecting pollen.
[ترجمه ترگمان]The، ماشین آلات پیچیده را برای جمع آوری گرده پرورش داده است
[ترجمه گوگل]جادوگر ماشین آلات پیچیده ای را برای جمع آوری گرده ها ایجاد کرده است
4. Bumblebees tucking themselves into the fireweed blossoms to spend the night.
[ترجمه ترگمان]bumblebees خود را در شکوفه های fireweed فرو برد تا شب را بگذرانند
[ترجمه گوگل]Bumblebees خود را به شکوفه های آتش گل می اندازند تا شب را صرف کنند
5. There was fireweed with furry yellow-and-black bumblebees foraging from it, and there were bears and caribou.
[ترجمه ترگمان]fireweed با bumblebees پوشیده از زرد و سیاه پوشیده شده بود و خرس ها و گوزن شمالی ان را دنبال می کردند
[ترجمه گوگل]Fireweed با کمربندهای زرد و سیاه پوشیده از غذا از آن وجود دارد، و خرس ها و Caribou وجود دارد
6. We were topped by ballerinas dressed as bumblebees.
[ترجمه ترگمان]در حالی که bumblebees ballerinas به تن داشتند با لباس ballerinas پوشیده شده بودند
[ترجمه گوگل]ما توسط ballerinas به عنوان bumblebees پوشیدیم
7. The monsters are like bumblebees, an engineering nightmare.
[ترجمه ترگمان]هیولاها مثل یک کابوس واقعی هستند
[ترجمه گوگل]هیولاها مانند جمجمه، کابوس مهندسی هستند
8. Counted 200 bumblebees of 4 species in a 150-square-foot patch of fireweed.
[ترجمه ترگمان]Counted ۲۰۰ گونه از ۴ گونه را در یک قطعه زمین ۱۵۰ متر مربع از fireweed نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شمارش 200 کوتوله از 4 گونه در یک پشته 150 میلیمتری فوموئید
9. The bumblebees are still foraging from the chokecherry blossoms in the gloom.
[ترجمه ترگمان]The هنوز از شکوفه های chokecherry در تاریکی تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]خربزه ها هنوز هم از شکوفه های chokecherry در تاریکی هستند
10. Bumblebee : ahh, what is the point of this anyway?
[ترجمه ترگمان]آه، به هر حال این چه فایده ای داره؟
[ترجمه گوگل]اوه بمبلی، نقطه نظر این به هر حال چیست؟
11. Bumblebee: A scout; Underdog type character; Smallest of the team.
[ترجمه ترگمان]یک خر زنبور عسل، شخصیت type، یکی از اعضای تیم
[ترجمه گوگل]کرگدن یک خزنده؛ شخصیت نوع Underdog؛ کوچکترین تیم
12. The bumblebee air freshener on the mirror and the glitter ball are a nice touch.
[ترجمه ترگمان]خوشبو کننده هوای زنبور عسل روی آینه است و توپ زرق و برقش یک تماس خوب است
[ترجمه گوگل]خوشبو کننده هوا درمورد آینه و توپ زرق و برق یک لمس خوب است
13. I also have a Transformer named Bumblebee.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک ترانسفورماتور به نام Bumblebee دارم
[ترجمه گوگل]من همچنین یک ترانسفورماتور به نام Bumblebee دارم
14. Looked toward a noisy bumblebee sipping nectar from the face of a marigold flower.
[ترجمه ترگمان]به طرف زنبوری پر سر و صدا نگاه می کرد که شهد گل گیاه را می جوید
[ترجمه گوگل]نگاهی به یک شیطان پر سر و صدا پر سر و صدا از صورت گلبرگ
15. The short-haired bumblebee project is a partnership between Natural England, the Bumblebee Conservation Trust (BBCT) and the Royal Society for the Protection of Birds.
[ترجمه ترگمان]این پروژه bumblebee short یک هم کاری بین انگلستان طبیعی، Bumblebee Conservation تراست (BBCT)و انجمن سلطنتی برای حمایت از پرندگان است
[ترجمه گوگل]پروژه خرگوش کوتاه مواج Partnership Natural England، Trust Conservation Sting (BBCT) و انجمن سلطنتی حفاظت از پرندگان است